بيستم دیماه مصادف است با شهادت ميرزا تقیخان امير كبير، ستاره بینظير تاريخ ايرانزمين كه صدوپنجاهواندی سال پيش به عنوان صدر اعظم ايران درخشيد و در كمتر از سه سال و سه ماه بعد از شروع صدارتش خاموش شد؛ برای معرفی برخی ویژگیهای شخصیتی این خادم واقعی دین و ملّت، کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، گفتوگویی را با حجتالاسلاموالمسلمین مرتضی اسماعیلپور، استاد حوزه علمیه نبیاکرم(ص) انجام داد که به شرح زیر است.
حجتالاسلام اسماعیلپور، سخن خود را با اشاره به حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آغاز کرد که «من ورخ مؤمناً فكأنّما أحياهُ؛ هرکس تاریخ زندگی انسان با ایمانی را بیان کند او را زنده ساخته است»(مستدرک سفینةالبحار ج۱۰ ص۲۷۹) و افزود: سخن از این شخصیت کمنظیر در تاریخ ایران است؛ سخن از وزیر با لیاقت ایران در عصر ناصرالدین شاه قاجار و تأثیرگذارترین شخصیت آن دوران است.
خطیب اصفهانی ادامه داد: سخن از انسان دردمندی است که قلبش برای پیشرفت، موفقیت و بیداری مردم میتپید و به قول ناظمالاسلام کرمانی در «تاریخ بیداری ایرانیان»، مسبب بسیاری از امور و وقایعی که دلالت بر بیداری ایرانیان و قدم گذاردن آنها به راه تمدن دارد، کسی نیست مگر مرحوم میرزا تقیخان امیر کبیر.
این استاد حوزوی گفت: کاوش ما در زمینه شناخت میرزا محمدتقیخان فراهانی است که لقب امیر کبیر ایران را ناصرالدین شاه، پادشاه قاجار، به ایشان داد گرچه همین پادشاه، دستور قتل او را صادر کرد و در فین کاشان او را به شهادت رساندند.
این مفسر و پژوهشگر قرآنی ادامه داد: امیر کبیر کسی است که در طول ۳۹ ماه صدارت خود جهت آگاه شدن مردم، دارالفنون را تأسیس و روزنامه وقایع اتفاقیه را منتشر کرد.
خطیب اصفهانی افزود: «رابرت گرنت واتسن»، نویسنده و منشی سفارت انگلیس در تهران معتقد بود که امیرکبیر ظرف چند سال کوتاه، کار چندین قرن را انجام داد و با نیروی نبوغ خود دوران تازهای در تاریخ کشور، پیش آورد که این مطلب در کتاب «امیرکبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار»، نوشته مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی ثبت شده است.
حجتالاسلام اسماعیلپور ادامه داد: امیر کبیر به لحاظ مذهبی، فردی مقید و معتقد بود؛ او برای ظواهر مذهب تشیع که مذهب رسمی کشور بود، حرمت قائل بود و احترام علمای دین را محفوظ میداشت، ولی با برخی رفتارهای دینی مرسوم آن زمان موافق نبود.
قرآنی که به دستور امیر از نابودی حفظ شد
خطیب اصفهانی گفت: امیر کبیر، زهد دروغین را نمیپذیرفت، میگساری را ممنوع کرد، چندین مسجد و مدرسه بنا کرد و مدرسه شیخ عبدالحسین بازار و ساختمان امامزاده زید(ع) را تأسیس و چاپ قرآن بر کاغذهای نامرغوب را منع کرد.
حجتالاسلام اسماعیلپور ادامه داد: آنچه به عنوان «شکستن حرمت بیوت برخی از روحانیون» توسط امیر کبیر از آن نام برده میشود، موضوعی است که باید با تأمل و دقت بیشتر مورد مطالعه قرار گیرد و همه جوانب آن دیده شود. آن زمان در ایران معمول بود عناصر شرور و آشوبطلب برای فرار از مجازات به سفارتخانههای خارجی یا به خانه مجتهدین یا حرم حضرت عبدالعظیم و حرم حضرت معصومه(علیهماالسلام) پناهنده میشدند. امیر کبیر با صدور فرمانی در سال ۱۲۶۶هـ.ق اساس این رفتار را که به «بستنشینی» معروف بود، از بین برد و به عمّال دولت دستور داد هر مجرمی را در هر کجا که باشد دستگیر کرده و به مجازات برسانند از جمله این افراد «علی محمد باب» بود که به دستور امیر کبیر کشته شد.
عالمنمایانی که حذف شدند
این کارشناس دینی افزود: اگر امیر کبیر با برخی از علما مخالفت داشت، برای این بود که از گرایش به خرافه و جهل جلوگیری کند و سطح دانش و آگاهی مردم را بالا ببرد. امیر کبیر با عالمنمایانی که از موقعیت دینیشان سوء استفاده میکردند، مبارزه میکرد. او هرگاه میدید یا میشنید که عالمی روحانی به نام دین و مذهب مانع اجرای اصول صحیحی است که وی برای اداره مملکت و مصالح عامه پیش گرفته، جلوی کار او را میگرفت و راه نفوذ غیر مشروعش را میبست. مثلاً میتوان به میرزا ابوالقاسم امامجمعه، برادرزاده و داماد میرمحمد مهدی حسنی حسینی خاتون آبادی که پس از فوت وی در سال ۱۲۶۳ امام جمعه تهران شد، اشاره کرد که وی در زمان صدارت امیر، احکام سرسری به دست مردم میداد و مجرمین را در خانه و مسجد سلطانی به «بست» میپذیرفت و مانع اجرای حکم عدالت میشد که امیر در پی اقداماتش او را از این کار بازداشت.
استاد حوزه علمیه نبی اکرم(ص) ادامه داد: امیر نسبت به علمای مذهبی احترام خاصی داشت و یکی از روحانیون مورد اعتماد ایشان مرحوم شیخ ابوالقاسم تهرانی بود که منصب قضاوت را در پایتخت به ایشان سپرده بود و علت مخالفت امام جمعه تهران با امیر، مربوط به اصلاحات امور دینی بود که برخی، آن اصلاحات را نمیپذیرفتند.
حجتالاسلام اسماعیلپور گفت: در۲۰ آبان ۱۲۳۰ دو ماه قبل از قتل، ناصرالدین شاه او را عزل کرد و در ۲۰ دی ۱۲۳۰ در حمام فین کاشان رگ حیاتی او را زدند و به زندگی سراسر افتخار او پایان دادند.
این کارشناس دینی ادامه داد: سال رحلت او ۱۲۶۸ قمری بود که به حروف ابجد آن را در یک مکالمه به این شرح درآوردهاند:
«اولی میپرسد: کو امیر نظام؟
دومی میگوید: مردی بزرگ تمام شد».
حجتالاسلام والمسلمین اسماعیلپور در پایان در یک جمله امیر کبیر را معرفی کرد و افزود: امیر کبیر بزرگمردی بود که اگر به او فرصت میدادند؛ ایران را پایگاه بزرگترین تمدن بشری میساخت و با اصلاحات بنیادین خود فقر، جهل و بیدینی را میزدود و آرمانشهری که فرزانگان بزرگ تاریخ در آرزوی او بودند، عینیت میبخشید؛ روان پاک امیر بزرگ ایرانزمین، در جهان برین، قرین و همنشین پاکترین و نابترین فرزندان آدم(ع)؛ پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) باد.
آمین یا ربالعالمین
علیرضا برومند
انتهای پیام