به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ؛ محمد شجاعی، استاد حوزه و دانشگاه در جلسه سخنرانی هفتگی خود در شهر ری عصر پنجشنبه، 13 دیماه تنظیم دل بر اساس معیارهای اخروی را مهمترین کار دانست و گفت: مهمترین کار این است ضمن کار برای آخرت، اول دلتان را تنظیم کنید؛ مثلا اگر یک اجاق گاز برای منزل خود تهیه میکنید، بالاخره این اجاق گاز برای اینکه خوب کار کند باید قبل از استفاده آن را دقیق تنظیم کنید، بنابراین ما نیز در ابتدای کار باید اول دل خود را تنظیم کنیم و موتور هر انسان، دل او است.
وی ادامه داد: افراد زیادی قصد دارند، خودسازی کنند اما حال خوبی ندارند، یا حس انجام آن را ندارند؛ اول بدانید که خودسازی کلاس قرآن، تجوید و مطالعه نیست، در خودسازی قبل از شروع هر کاری اول باید از دل شروع کنید.
میرزا جهانگیرخان و تنظیم تار دل/ تارزنی که به حوزه راه یافت
شجاعی گفت: مرحوم میرزا جهانگیرخان قشقایی از بزرگان و اولیای الهی بود، ایشان اول یک نوازنده تار بود، یک روز تار او خراب میشود و دنبال کسی بود که تار او را تعمیر کند، در این بین کسی به او میگوید جهانگیر خان اول تار دلت را تنظیم کن، و این جمله در او تحولی عظیم را ایجاد میکند که بعدها جزء بزرگان حوزه میشود.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه بهشت رفتن زرنگی نیست، گفت: دقت کنید زرنگی این نیست که بهشت بروید، درصورتیکه دیوانهها و حیوانات هم بهشت میروند، اما این بهشت درجاتی دارد، و مهم در بهشت رفتن این است که شما در بهشت به خانواده آسمانی خود که اهل بیت(ع) هستند، برسید و با آنها محشور شوید، نه اینکه فقط بهشت بروید اما امکان ملحق شدن به اهل بیت(ع) را نداشته باشید. پس اول دل خود را تنظیم کنید، و این تنظیم دل باعث نشود در دنیا هیچ اتفاقی برای شما نیفتد.
وی افزود: یکی از دوستداشتنیهای دل برای هر کس پول است، پول داشتن هم خوب است اما بر چه اساس و معیاری این پول را دوست دارد؟ باید در تنظیم دل مراقب بود که این دوست داشتنهایش به نحوی باشد که به عشق اصلی انسان که خدا و آخرت است، ضربهای نزند.
برخی آرامش را فدای آسایش کردند
شجاعی با نکوهش اینکه برخی آرامش را فدای آسایش کردند، گفت: این جور نیست انسان هرچه پولدارتر باشد، خوشبختتر است. حتی بودند کسانی که در رفاه مالی و پول فراوان بودهاند اما آسایش نداشتهاند و این نکته توجه شود که مردم امروز دارند آرامش را فدای آسایش میکنند. دنبال این هستند که سطح زندگی خود را با ماشین مدل بالا و خانه بزرگتر و امکانات بیشتر تنظیم کنند اما این تنظیم کردن آن به قیمت از دست دادن آرامش منجر میشود و نتیجه این میشود که برای رسیدن به آسایش، آرامش را فدا میکنند.
وی ادامه داد: چه طور کسی میخواهد برای آخرتش عمل کند اما مشغول دنیا بوده و تمام دلمشغولی او نیز دنیا است، پس چه انتظاری برای عمل آخرت خود دارد. چنین افرادی تصمیمگیریها، آرزوها و انتخابهایشان بر اساس بخش اصلی زندگی نیست و دنیا را هدفگیری کردهاند. اما کسی که رغبت و هدفش خدا است، وقتی در امور دنیایی نیز چیزی به او پیشنهاد میشود، انتخابی که میخواهد انجام دهد طوری است که نمیگذارد به هدف اصلیاش آسیب وارد شود و برعکس افرادی که شیفته دنیا هستند، در چنین انتخابهایی خیلی راحت هدف اصلی و خدا را فراموش میکنند.
تنظیم دل افراد قبل از هر سرمایهگذاری فرهنگی
شجاعی بیان کرد: بهجای سرمایهگذاری عظیم فرهنگی و مذهبی، اول باید دل و آرزوهای افراد را تنظیم کنید، اگر آرزوها، هدفها و انتخابها بر اساس هدف اصلی و خدا تنظیم شود، آن کار فرهنگی در این راستا محقق خواهد شد و این مهمترین کار است، اما اگر صد کار فرهنگی هم انجام دهید ولی این هدف اصلی در دل افراد تنظیم نشده باشد، همه بیفایده است. اگر میخواهید کارهایتان درست شود، باید دغدغه خود را بر اساس معاد قرار دهید، ما با مرگ به سوی خانواده آسمانی خود بر میگردیم، حالا آیا در این برگشت ما وضع خوبی داریم، خوب و سالم وارد برزخ میشویم؟ یا ترس و اضطراب داریم؟ همین که در بحث مرگ و معاد میترسید، نشان از خرابکاری شما دارد.
وی افزود: پس انسانی که وضعش خوب است دیگر ترسی از، از دست دادن دنیا ندارد، دیگر بودن یا نبودن او در دنیا او را ناراحت نمیکند. چون قبلا دلش را تنظیم کرده و دغدغه او آخرت بوده است و تمام انتخابهایش بر مبنای آخرت بوده است.
نزدیک و ناگهانی بودن مرگ
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه مرگ بسیار نزدیک و ناگهانی میآید، گفت: مرگ ناگهانی میآید و جوان و پیر هم ندارد که برخی میگویند ما تازه جوان هستیم؛ در همین قضیه اخیر که عزیزان دانشجوی ما در اثر سهلانگاری فردی از دنیا رفتند، بین آنها دانشجویی بود که به همراه پدرش در تدارک دفاع از پایاننامه بود، اما از همانجا به همراه پدر به برزخ رفتند. پس ما تا برزخ هیچ فاصلهای نداریم، آن را جدی بگیرید.
دنیا را جدی نگیرید، مرگ جاودانگی است
شجاعی اظهار کرد: برخی اینقدر بیسلیقه هستند که میگویند، ما جوان هستیم یا ما تازه ازدواج کردیم، چرا باید مدام از رفتن و مرگ صحبت کرد! اما این افراد متوجه نیستند مرگ اول جاودانگی است. این دنیا را جدی نگیرید و بدانید دنیا گذرا و ناپایدار است و قرار هم نیست بماند و یا ما اینجا بمانیم. این توهم و عادت غلطی است که برخی میگویند جوان هستیم و تازه اول کار است، و حالا حالاها وقت داریم و تا مرگ خیلی مانده است.
امیرمحسن سلطان احمدی
انتهای پیام