به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «درآمدی بر شناخت نسخههای نهجالبلاغه»، امروز، هجدهم دیماه، با حضور جمعی از علاقهمندان در سرای اهل قلم برگزار شد.
در ابتدای این نشست، محمدکاظم رحمتی، عضو هیئت علمی بنیاد دایرةالمعارف اسلامی و مؤلف کتاب، طی سخنان کوتاهی بیان کرد: در این اثر به دو مسئله توجه ویژهای داشتیم، اولاً به دنبال این بودیم که نسخههای مادر نهجالبلاغه را ارائه کنیم. در واقع به دنبال این بودیم که از قدیمیترین نسخههای نهجالبلاغه که اساس کتابت نسخههای دیگر بودند، استفاده کنیم. توانستیم مادر یکی از نسخههای مهم را که از نیشابور به یمن رفته است را شناسایی کنیم که نسخه مرتضی بن سراهنگ رازی است.
وی در ادامه افزود: عالم بعدی که نقش مهمی در روایت نسخهها داشته و از میراث این عالم استفاده کردهایم، ابوالرضا راوندی است. در واقع از چند نسخه مادر که میتوان براساس آنها نهجالبلاغه را تصحیح کنیم، استفاده شده است.
رحمتی تصریح کرد: امروز امکاناتی در حوزه چاپ و نشر داریم که قبلاً وجود نداشته است و آن امکان انتشار نسخهها به صورت لوح فشرده است. هفتاد نسخه نهجالبلاغه را همراه با کتاب در لوح فشرده در اختیار مخاطب قرار دادهایم و این میتواند در حوزههای دیگر مانند دیوان حافظ مورد استفاده قرار گیرد که محقق نسخهها را دستهبندی کند و نسخههای مادر را بیابد و اینها را به راحتی و با قیمت ارزان در اختیار مخاطب قرار دهد. هفتاد نسخه را در سه دیویدی، همراه با کتاب توزیع کردهایم.
عضو هیئت علمی بنیاد دایرةالمعارف اسلامی در ادامه بیان کرد: از این امکان باید به عنوان یک فرصت استفاده کرد و امروز برخی از مراکز بزرگی که در کشور هستند، مانند کتابخانه ملی و کتابخانه مجلس، نسخههای خود را به صورت رایگان در اختیار علاقهمندان قرار دادهاند و در اینجا به همین مناسبت باید به استاد رسول جعفریان اشاره کنم که اگر این کار امروز انجام میشود، آغاز آن با نسخههای مجلس بوده است. همچنین باید اشاره کنم که میتوان این کار را در مورد کتب حدیثی و ... نیز انجام داد.
در ادامه این نشست نوبت به سخنرانی سیدمحمدحسین حکیم، فهرستنویس نسخههای خطی و نسخهشناس رسید. وی بیان کرد: اگر نهجالبلاغه را میراثی شیعی بدانیم، این کتاب ویژگیهای منحصر به فردی دارد. البته شیعی فرض کردن آن نیز داستانی دارد و باید توجه داشت که نمیتوان آن را به صورت کامل شیعی فرض کرد، چراکه در طول تاریخ اینطور نبوده که صرفا شیعیان به آن توجه کرده باشند، حتی اهل سنت نیز به دلایلی از نهجالبلاغه استفاده میکردند که یکی از دلایل آن فصاحت و بلاغت نهجالبلاغه است.
وی تصریح کرد: لذا این کتاب در حوزه کتب شیعی بررسی میشود. تعداد نسخههای غیرشیعی کتاب نیز به قدری نیست که آمارهای بنده را مخدوش کند، همچنین وضعیت نسخههای خطی دیگر کتب شیعه هم اینطور نیست که حرفهای بنده را تحتالشعاع قرار دهد. در سنت شیعی اگر بخواهیم از هر کسی سؤال کنیم که دو کتاب شاخص را نام ببرند، نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه را نام میبرند. اگر همین دو کتاب را مقایسه کنیم، خواهیم دید که از صحیفه سجادیه فقط در کتابخانههای ایران بیش از 1300 نسخه شناسایی شده است و از این تعداد تنها 30 نسخه مربوط به قبل از صفویه است. اما در مورد نهجالبلاغه باید بگوییم که حدود 170 الی 360 نسخه خطی از این کتاب، شناسایی شده که 90 مورد مربوط به قبل از صفویه است.
این نسخهشناس در ادامه بیان کرد: مثلا کتب شیخ صدوق را در نظر بگیرید. افندی میگوید که قبل از صفویه کتب شیعه در ایران کم بوده و تنها صحیفه سجادیه، قواعدالاحکام و آثار شیخ صدوق موجود بوده است و این سه اثر را مثال میزند. با این تفاصیل، الآن اگر بخواهیم نسخههای خطی همه آثار شیخ صدوق را که باقی مانده است، بررسی کنیم، تعدادشان به 20 عدد نمیرسد. همچنین بیشترین کتب قدیمی شیعه مربوط به شیخ طوسی است و هر یک از کتابهای وی را که در نظر بگیریم، میبینیم که چند نسخه از آن در قرن ششم وجود دارد و از میان علمای بزرگ شیعه، تنها کسی که دست خط او را داریم، شیخ طوسی است، اما از هیچ عالمی در قرون چهار تا شش دستخط نداریم.
وی تصریح کرد: برخی اوقات اگر طعنههایی به شیعه میزنند نیز دلیلش همین است که در این زمینه کم کار شده است. این را مقایسه کنید با نهجالبلاغه که فقط بیش از 90 نسخه آن قبل از صفویه بوده است. نسخه خطی نهجالبلاغهای که کتابخانه ملی خریداری کرد که تاریخ آن برای قرن ششم است، در تملک سیدحیدر آملی بوده و حواشی سیدحیدر را در بردارد و در واقع این حواشی، خود یک کتاب است. همچنین نسخه آیتالله روضاتی که برای سال 485 است، در این 90 مورد وجود ندارد. دو نسخه برای قرن پنجم نیز هست که مربوط به این 90 نسخه نیست. باز هم میتوان نسخههای خطی نهجالبلاغه را احصاء کرد. این یک امتیاز خاص برای نهجالبلاغه است. در هر صورت این میراث به دست ما رسیده و مسئله این است که ما باید با آن چه برخوردی داشته باشیم؟
این نسخهشناس در ادامه بیان کرد: اولین کار، حفظ این نسخهها است. مرحوم آیتالله مرعشینجفی و فرزند ایشان عنایت ویژهای روی گردآوری و خرید نسخههای خطی نهجالبلاغه داشتهاند و به همین دلیل بزرگترین کتابخانهای که بیشترین نسخههای خطی نهجالبلاغه را دارد، این کتابخانه است. اینها جمع شده و در مرحله فهرستبندی است. معمولا در همه کتب در این مرحله فهرستبندی متوقف میشویم. یعنی نسخه را حفظ و معرفی میکنم و بر آن اساس، یک نفر آنها را تصحیح میکند، اما مرحله دومی نیز برای این نسخهها متصور است و آن هم تحلیل و بررسی این اطلاعات خامی است که به دست ما رسیده است. از اطلاعات این نسخهها میتوان تاریخی برای میراث مکتوب خود فراهم کنیم. در کتاب آقای رحمتی نیز یک کار اینچنینی انجام شده است.
وی تصریح کرد: یکی از کارهایی که میتوان با نسخهها انجام داد، این است که مثلا یک نفر میتواند تملکهای این نسخهها را بررسی کند که در مورد هر کتابی صادق است. مثلا نسخههایی که تحت تملک سیدحیدر است، بررسی کنیم، چنانکه او تمایلات عرفانی خاصی دارد و آن نسخه نهجالبلاغه ایشان که دارای حاشیههای سیدحیدر است، میتواند نشانههایی برای بررسی باشد. یکبار هم میتوان مهاجرتهای نسخهها را بررسی کرد. مثلا فلان نسخه چطور از ایران به یمن رفته است و سیری که در مهاجرت داشته چطور بوده است و اینکه در چه مناطقی این کتاب تدریس میشده است را مورد بررسی قرار داد. یک بخش کتاب حاضر در مورد نسخههای نیشابوری است که این کتاب در مجالس درس آنجا مورد ارزیابی قرار میگرفته است.
حکیم بیان کرد: اگر بخش عمده این نسخهها را در نظر بگیریم و بگوییم که فرضاً چرا حواشی راوندی را دارد، معلوم میشود که سیر تاریخی نهجالبلاغه به روایت راوندی به کجا رفته است یا در یک منطقه ببینیم که اکثر حواشی به نقل از ابن ابیالحدید است که این مسئله در برداشت ما تأثیر میگذارد. همچنین وضعیت ظاهری و فیزیکی نسخهها نیز مهم هستند. اگر قطع یک نهجالبلاغه کوچک باشد و تعداد آنها نیز زیاد باشد، یک نتیجه دارد و اگر همه نسخهها تزئینی باشند نیز یک چیز دیگری را به ما نشان میدهد. اگر نسخههای خطی در یک دوره تاریخی خاص اینطور بود که با تزئین زیاد نوشته میشده، نشان میدهد که نهجالبلاغه نزد طبقه درباریان رایج بوده است، ولی اگر نسخهها معولیتر بوده باشند، نشان میدهد که در طبقه دیگری رواج داشته است.
وی در ادامه تصریح کرد: اما یکی از نکات مهم این است که نباید در داوری شتاب کرد. یعنی به صرف دیدن یک یا دو نسخه نمیتوان حکم کلی داد. در این زمینه باید نسخههای متعددی را ببینیم و نسخههای جدید نیز مهم هستند، مانند نسخههای قرون یازده و دوازده که قابل توجه هستند. اگر فرض ما این باشد که فقط از متن کتاب استفاده کنیم، شاید این نسخهها اعتباری نداشته باشند و فقط بگوییم این نسخه برای فلان تاریخ است و ... ، اما اگر نگاه را تغییر دهیم، میتوانیم از میان این یادداشتها و اوراق این نسخ، تاریخ نوشته نشده خودمان را بنویسیم و به نتایج جدیدی برسیم.
این نسخهشناس بیان کرد: بنده قبل و بعد از چاپ کتاب آقای رحمتی، آن را مطالعه کردم، طبیعتاً بخشهایی از این کتاب حد یقف ندارد و ممکن است امروز نسخه جدیدی پیدا شود و نکات جدیدی به دست آید، تا وقتی همه نسخههای خطی تمدن اسلامی معرفی نشده، این راه ادامه دارد. بخش دیگر نیز که شاید سلیقهای باشد، مربوط به تبویب است. چند موردی بود که اگر مطالب جابهجا میشد، بهتر بود. مثلاً نسخه روایت راوندی که در صفحه 15 آمده است، باید به جای خودش میرفت. نکته مهم دیگری که باید در کتاب مورد توجه قرار میگرفت، ویرایش مختصر زبانی است که اگر این اتفاق بیفتد، ایراد دیگری ندارد و امیدوارم چاپ بعدی آن حجیمتر شود، چراکه نسخههای جدیدی پیدا میشوند.
انتهای پیام