صحیفه امام(ره) حاوی سخنرانیها، نوشتهها و شرح دیدارهای امام با مسئولان و اقشار مختلف مردم بوده که دارای محورهای سیاسی، فکری، اجتماعی و فرهنگی است. در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب، برخی از مطالب این کتاب به صورت روزانه منتشر میشود.
«قضیه شكست طاق كسری شاید اشاره به این باشد كه در عهد این پیغمبر بزرگ، طاق ظلم، طاقهای ظلم میشكند و مخصوصا طاق كسری شكسته شد برای اینكه آن وقت این طاق كسری مركز ظلم انوشیروان بود.
انوشیروان به خلاف آن چیزهایی كه به واسطه شعرا و به واسطه درباریهای آن وقت و موبدان درباری آن وقت درست كردند، یكی از ظالمهای ساسانیان است، و دنبال او یك حدیثی هم جعل شده است، و به حضرت رسول - صلی الله علیه وآله و سلم - نسبت داده شده كه «من متولد شدم در عهد سلطان عادل انوشیروان» این اولا سند ندارد و مرسل است، و ثانیاً كسانی كه اهل تفتیش در امور هستند، تكذیب كردند این را و معلوم است كه یك دروغی است كه بستند. انوشیروان ظالم باید گفت، نه عادل. در زمان انوشیروان چهار طبقه یا پنج طبقه ممتاز بودند، یعنی از هم ممتاز، علاوه بر خود دستگاه سلطنت باآن بساطی كه داشته است؛ یك دسته هم شاهزادگان بودند و درباریها، اینها یك طبقه علی حده ممتاز؛ یك دسته هم كسانی بودند كه دارای اموال هستند و به قول آنها شریف زادهها، آنها هم یك دسته ممتاز؛ یك دسته دیگر هم عبارت از آنهایی بودند كه سران ارتش و امثال اینها بودند، آنها هم ممتاز؛ دسته آخر كه نوع مردم بودند پیشه وران بودند، و پیشه وران باید كار كنند آنها بخورند تكلیف این بوده. آنها آن طبقه بالا مالیات بده نبودند، به نظام هم نمیرفتند. در نظام باید طبقه پایین كه پیشه وران بودند، میگفتند اینها باید خدمت كنند، و مال اینها صرف بشود در آن طبقات دیگر؛ اینها به نظام بروند، اینها جنگ بكنند، اینها كارها را انجام بدهند، آنها بخورند. اجازه نمیدادند كه این طبقه پایین تحصیل كند، ممنوع بود. این قصه در شاهنامه هم هست كه پیش او شكایت بردند كه بوذرجمهر پیش اش شكایت برد كه هزینه كم شده است و ارتش محتاج به مؤونه است، و در بین این طبقات پایین هستند اشخاصی كه مال داشته باشند. بعد رفتند و پیدا كردند یك نفری كه حالا میگویند كفشگر بوده، پیدا كردند و او گفت كه من میدهم - به حسب نقل شاهنامه - من میدهم لكن به شرط اینكه بچه من را اجازه بدهند درس بخواند. رفتند به او گفتند قبول نكرد، گفت نه، ما نه پولش را میخواهیم، نه اجازه میدهیم، برای اینكه اگر اجازه بدهیم كه یك آدم پایینی بیاید و درس بخواند، این آن وقت بعد میخواهد دخالت كند در امور و این نمیشود. این عدالتی است كه انوشیروان داشته است. و در تاریخ ثبت است این جنایاتی كه اینها میكردند. و من گمان ندارم درتمام سلسله سلاطین حتی یك نفرشان آدم حسابی باشد، منتها تبلیغات زیاد بوده است، برای شاه عباس آن قدر تبلیغ كردند، با اینكه در صفویه شاید از شاه عباس بدتر آدم نبوده، در قاجاریه آن قدر از ناصرالدین شاه تعریف كردند و شاه شهید و نمیدانم امثال ذلك ، در صورتی كه یك ظالم غداری بود كه بدتر از دیگران شاید. آن تبلیغات كه درآن وقت بود، همیشه بوده است. عدالت گستری انوشیروان مثل صلح دوستی رئیس جمهور امریكاست».
منبع: صحیفه امام جلد 19 صفحات 432 تا434
انتهای پیام