آوای عشق در صحن جنگ!
کد خبر: 3781726
تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۷
حکمت‌های امیر/ برداشت ۶۱

آوای عشق در صحن جنگ!

گروه معارف ـ روح و نگاه زیبایی‌شناسانه و درک و تلقی‌ زنانه از هستی، شیرینی و زیبایی نگاهبان صلح و زندگی در جامعه است؛ زن بر این نگاهبانی شیرین از زندگی و پاکی و روح زیبای آن گمارده شده که با برآمدن او خداوندان جنگ و قساوت و خونریزی غروب خواهند کرد.

آوای عشق در صحن جنگ!

‌در حکمت شماره 61 نهج‌البلاغه امام علی(ع) آمده است: «لْمَرْأَةُ عَقْرَبٌ حُلْوَةُ اللَّبْسَةِ؛ زن عقربى است كه نيش او شيرين است».
اولین سؤالی که بلافاصله پس از شنیدن این سخن در ذهن پیدا می‌شود این است که چرا این تشبیه صورت گرفته است؟ چه نسبتی بین زن و عقرب وجود دارد؟ آیا این نوعی تحقیر و توهین به زنان نیست؟ قصد و مراد ایشان از این سخن چه می‌تواند باشد؟ و چه پیامی در دل آن قرار دارد؟
انسان در سیر زندگی و تطور خود بر روی زمین و به منظور انتقال مقاصد و نیازها یا خواسته‌های خویش رفته رفته مجبور به مفهوم‌سازی شده است. در ابتدا با سادگی شرایط زیستی‌اش این مفاهیم ساده بودند، سپس با پیچیده‌تر شدن زندگی و ارتباطات او، نیاز به مفاهیم پیچیده‌تر به‌وجود آمد. او همچنین مجبور شد تا این مفاهیم را در شکلی صورتبندی کند که بتواند آن را به سریعترین نحو ممکن به دیگران منتقل نماید. نمادگزینی، راه‌حلی بود که انسان در پاسخ به این نیاز به آن رسید. او با انتخاب نمادهایی از محیط پیرامونش و نشانه‌سازی از آن‌ها برجایگزینی و انتقال مفاهیم پیچیده‌ای که با کلمات و اسم‌گذاری‌های ساده، قادر به بیان‌شان نبود و نمی‌توانست به خوبی توضیح‌شان بدهد فائق آمد. حیوانات و گیاهان از دم دست‌ترین موجوداتی بودند که همه از آنها تصویری مشترک داشتند و بنابراین به راحتی می‌توانستند براساس شیوه زندگی و فاهمه مشترک تاریخی بین اقوام و گروه‌های مختلف انسانی، محمل بارگذاری پیام‌ها و مفاهیم مذکور قرار گیرند. در شکل‌های پیچیده‌‎تر، انسان حتی به اسطوره سازی نیز روی آورد و بسیاری از دردها و رنج‌ها و آمال و آرزوها و خواست‌هایی را که امکان دست‌یابی به آنها را نداشت در شکل اسطوره‌ها خلق کرد.
مفهوم شومی در جغد یا قدرت در شیر و یا پلیدی در خوک و کندی و تانی در لاک‌پشت و ... مفاهیم نمادگذاری شده مشترکی هستند که کم و بیش در بین اکثر مردم به یکسان تلقی می‌شوند که برخی به صورت طبیعی و گاه به صورت قراردادی وضع و نشانه‌گذاری شده‌اند.
عقرب، از دیرباز برای انسان خصوصاً در بین مردمی که در صحرا زندگی می‌کرده‌اند، جانوری شناخته شده بوده و به‌دلیل درد ناکی و مرگ بار بودن نیش و سم آن و ارتباطش با دنیای پر رمز و راز مرگ، وجهی افسانه‌ای و مرموز اما قدرتمند یافته است. دراقوام و ملل مختلف مفاهیم کم و بیش یکسانی را به عقرب اختصاص داده‌اند و عقرب سمبول مفاهیمی چون مرگ، قدرت، جنگجویی و یا نگهبانی شناخته شده است، به نحوی که عقرب را ازگذشته‌ها از نشانه‌های یافتن گنج و دفینه‌ها می‌شمرده‌اند و در کنار گنج‌هایی که از ترس دزدان دفن می‌کرده‌اند، عقرب‌هایی را برای نگهبانی یا ترساندن دزدان وحفاظت از دستبرد آنان قرار می‌داده‌اند. در تمدن مصر باستان نماد عقرب حتی در خط هیروگلیف آنان نیز وارد شده است و الهه عقرب به صورت ایزد بانوی «سلکت» پرستش می‌شده است. از دید آنان سلکت به مظاهر زمینی خود یعنی به برخی زنان و پیرزنان، قدرت خیرخواهی بخشیده و آن‌ها را افسونگران سلکت و تجسم جادوگران شفابخش می‌دانستند.
در اسطوره‌های یونان باستان نیز عقرب وسیله انتقام‌کشیِ «آرتمیس» (شکارچی باکره که جوانی ابدی داشت و الگوی دختران عاصی و سرکش بود) از «اوریون» (شکارچی) دانسته شده است. وقتی اوریون به آرتمیس حمله کرد و قصد تجاوز به او را داشت، ایزدبانویِ آرتمیس عقربی را مامور کرد تا پاشنه پای او را نیش بزند و در ازای این خدمت، عقرب را به شکل صورت فلکی عقرب درآورد، اوریون نیز به آسمان رفت و به صورت فلکی جبار تبدیل شد. این دو صورت فلکی در دو سمت مخالف آسمان واقع شده‌اند، به‌نحوی که با طلوع عقرب، جبار فرو می رود! دوری این دو در آسمان را نشانه هشدار پیش بینانه برای ممانعت از جنگ و خون ریزی دانسته‌اند. شاید براساس همین پیش زمینه، برخی عقرب را آواز عشق در ضمن جنگ و یا فریاد جنگ در صحن عشق نامیده‌اند.
از آنچه درخصوص جایگاه عقرب به مثابه یک نماد و نشانه در فرهنگ‌های مختلف گفته شد، نوعی قرابت و همسویی در مفهوم محافظت و دور نگاه داشتن و هشدار و نگهبانی برداشت می‌شود و از دیگرسو، مفهوم قدرت و توانایی زنانه را انعکاس می‌دهد، قدرتی که همراه شفا بخشی است. بی شک جامعه زمان علی(ع) و مخاطبان سخنان او تا همین امروز جدای از این نشانه‌ها و نمادها نبوده و نیستند. علی(ع) بر بستر این درک و تلقی از نمادها سخن می‌گوید و با این سخن و این نشانه‌گذاری منظورش را عمق داده است. او با این تشبیه در جامعه مردانه‌ای که زنانش را به تصور ضعف در آن‌ها، نادیده می‌گرفته و فقط قدرت و جنگ و مرگ را می‌فهمیده، قدرت زنانه را به رخ‌شان می‌کشد تا دیگر آن‌ها را نادیده نگیرند، قدرتی که در عین ظرافت و حساس بودنش، می‌تواند حتی تا حد مرگ‌آفرینی بزرگ باشد. همچنین با این سخن برای همیشه به مردان می‌آموزد که در ارتباط با زنان بی‌مهابا و بدون حفظ حدود و فاصله مناسب با جایگاه آنان، رفتار نکنند. به نوعی ادبِ رفتار و احتیاط و حفظ حدود را در ارتباطات بین دو جنس تعلیم می‌دهد. شیرینی نیش، در این سخن نیز می‌تواند اشاره به نقش مثبتی داشته باشد که در نقش زن وجود دارد. روح و نگاه زیبایی شناسانه و درک و تلقی زنانه از هستی همان شیرینی و زیبایی نگاهبان صلح و زندگی در جامعه است. زن بر این نگاهبانی شیرین از زندگی وپاکی و روح زیبای آن گمارده شده است. با برآمدن او خداوندان جنگ و قساوت و خونریزی غروب خواهند کرد. علی(ع) بر این نگاهبانی مهر تایید زده است.
یادداشت از داریوش اسماعیلی؛ معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان
انتهای پیام

captcha