حمید مهرابی در گفتوگو با ایکنا از اصفهان با اشاره به پیامدهای کودکآزاری در جامعه اظهار کرد: اگر کسی در دوران کودکی خود با حادثهای نظیر کودکآزاری مواجه شود، بازتاب آن فقط به خودش مربوط نمیشود، بلکه پیامدهای آن دامنگیر جامعه نیز خواهد شد، از این لحاظ که کودک آزاردیده معمولا در بزرگسالی رفتارهایی از خود نشان میدهد که بر زندگی زناشوییاش اثر منفی خواهد داشت. از طرف دیگر، طبق برخی از نظریات، بسیاری از کودکانی که مورد تعرض قرار گرفتهاند، خود نیز در بزرگسالی به افرادی کودکآزار تبدیل میشوند؛ در نتیجه به صورت لگاریتمی موجب افزایش کودکآزاری در جامعه میشوند.
وی افزود: یک کودک آسیب دیده به جامعه آسیب میزند، ضمن اینکه بسیاری از این افراد اگر خود به آزارگر جنسی تبدیل نشوند، در واقع نوعی رفتار تلافیجویانه پیدا کرده و با کودکان دیگر وارد رابطه جنسی میشوند، یا اینکه ممکن است در زمینه رفتارهای جنسی در بزرگسالی، پسروی کنند، یعنی رفتار عادی در زندگی زناشویی نداشته باشند و دچار اختلال عملکرد در مسائل جنسی بشوند، یا برعکس رفتارهای بیمهابانه جنسی داشته باشند. این افراد به منزله انتقاد به جامعه، رفتارهای جنسی پر خطر دارند و به نوعی فکر میکنند انسان بدی هستند و انسان بد نیز نمیتواند کار خوب انجام دهد.
کاهش آسیبهای جنسی کودکان در گرو آموزش صحیح است
این متخصص سلامت جنسی در خصوص ضرورت تربیت جنسی کودوکان در نهاد خانواده و از سوی والدین بیان کرد: والدین ابتدا باید به کودکان خود بفهمانند که بعضی از اندامهای بدن او خصوصی هستند و کسی نباید به آنها دست بزند و خودش نیز نباید به اندامهای خصوصی بدن کسی دیگر دست بزند. علاوه بر این، کودک میآموزد که اگر چه بعضی از اندامهای بدن خصوصی هستند، ولی برخی از افراد در بعضی از موارد میتوانند به این اندامها دست بزنند، مثل پدر و مادر، یا پزشک و پرستار آن هم در مواقعی که کودک را معاینه و نظافت میکند، کودک یاد میگیرد که حتی اگر پدرش بیدلیل از او خواست لباسش را درآورد، این کار را انجام ندهد، مگر اینکه قصد نظافت او را داشته باشد، ضمن اینکه وقتی کودک بزرگتر شد، متوجه میشود اندامهای خصوصیاش باید در اختیار یک نفر یعنی شریک زندگیاش قرار گیرد و اینگونه در مقابل او دچار مشکل نمیشود. در واقع با آموزش دادن، آسیبهای جنسی حتی از سوی والدین نیز کاهش پیدا میکند، چون بسیاری از این آسیبهای جنسی از طرف محارم اتفاق میافتد.
مهرابی خاطرنشان کرد: وقتی کودکان به سن بلوغ نزدیک میشوند، والدین حتما باید اطلاعاتی درباره بلوغ به آنها ارائه دهند و برایشان توضیح داده شود که تغییراتی در بدن آنها به وجود خواهد آمد، یعنی در سن بلوغ، دختران عادت ماهانه پیدا کرده و پسران در خواب گاهی محتلم میشوند، در این صورت به هنگام مواجهه با این تغییرات وحشت نمیکنند، ضمن اینکه آموزشهای مراقبتی را نیز به آنها یاد میدهیم؛ برای مثال همانطور که به آنها میگوییم در هوای سرد باید لباس مناسب بپوشند، یا هنگام بارش باران چکمه به پا کنند، سه اصل را باید به آنها گوشزد کنیم، یکی اینکه در هیچ جایی با یک غریبه تنها نماند، دوم اگر غریبهای به او نزدیک شد و تقاضای همراهی کرد، به هیچ وجه همراهش نرود و اگر به زور متوسل شد، حتما از اولین بزرگسالی که در آن نزدیکی است، درخواست کمک کند، چون امید داریم که آن فرد بزرگسال به حمایت از کودک برخیزد.
پژوهشگر دانشگاه لیون فرانسه اضافه کرد: اصل سوم این است که اگر اتفاقی برای کودک رخ داد، حتما خانواده خود را در جریان آن قرار دهد، یعنی نباید هیچ رازی بین او و یک فرد غریبه در میان باشد که پدر و مادر از آن بیخبر باشند، چون آزارگر بعد از اذیت کردن کودک به او میگوید این یک راز است و نباید به کسی حتی پدر و مادرت بگویی، یا کودک را میترساند که با کسی حرف نزند. در مقابل همواره باید به کودک اطمینان بدهیم که در هر صورت او را دوست داریم و اگر کسی او را اذیت کرد، کودک مقصر نیست و ما از او دفاع میکنیم.
کنجکاوی جنسی کودکان نیازمند پاسخهای کوتاه و صحیح است
وی با اشاره به اینکه کودک از حدود سه سالگی شروع به کنجکاوی جنسی میکند و والدین باید در این زمینه هوشیار باشند گفت: در این سن مستقیما از کودک نمیخواهیم که نزد ما بیاید تا به او آموزش جنسی بدهیم، بلکه صبر میکنیم تا او سوالاتش را بپرسد یا رفتاری شبه جنسی نشان دهد، مثل مقایسه کردن اندام جنسی خودش با اندام جنسی دیگران که از این فرصت استفاده کرده و به او آموزش میدهیم. از طرف دیگر، برای پاسخ دادن به سوالات کودک درباره چگونگی تولدش، دو نکته را باید مدنظر قرار داد، یکی سن کودکی که این سوال را میپرسد و قطعا پاسخی که به یک بچه سه ساله میدهیم، با پاسخ به بچه ۱۳ ساله متفادت است. دوم اینکه اطلاعات و دانستههای کودک را باید در نظر گرفت. در بسیاری از مواقع، کودک پاسخ سوالش را میداند و فقط میخواهد مطمین شود، بنابراین اگر اطلاعات غلط به او بدهید، فقط کودک را از خود دور کردهاید، یعنی کودک دیگر شما را به عنوان منبع مطمئن اطلاعات قبول نمیکند و با توجه به اینکه سوالش را فراموش نمیکند، آن را از فردی نامطمئن میپرسد و ما دیگر نمیدانیم چه جوابی دریافت میکند.
مهرابی افزود: اگر من جای والدین باشم، حتما یک پاسخ قاطع، کوتاه و صحیح به این سوال کودک میدهم. در واقع وقتی کودک از چگونگی تولد خود سوال میکند، چون ما بزرگسال هستیم، بلافاصله فرایندهای زنا شویی در ذهنمان تداعی میشود، در حالی که کودک این سوال را از ما نپرسیده و فقط میخواهد بداند چگونه به دنیا آمده است و پیش پدر و مادرش زندگی میکند. مادر باید بگوید که کودک در شکم او بوده و سپس به دنیا آمده است و اگر کودک بپرسد که چگونه در شکم مادرش قرار گرفته است، سوالش را جواب میدهیم، ولی عمدتا کودک این سوال را نمیپرسد و اگر بعد از پاسخ سوال اول بپرسد که چگونه از شکم مادرش بیرون آمده است، باید برایش توضیح داد که مادر پیش دکتر رفت و دکتر شکم او را باز کرد و کودک از آن بیرون آمد. بزرگترین اشتباه پدر و مادرها این بوده که پاسخهایشان بسیار فراتر از سوالات کودک است، در صورتی که فقط باید همان سوال کودک را پاسخ دهند.
تربیت جنسی کودکان مانع آسیبهای اجتماعی میشود
وی گفت: مسائل جنسی نیز مثل هر مسئله دیگری نیاز به آموزش دارد و در واقع یک پروسه است. اگر فردی بخواهد بدون دانش و آگاهی به این مسائل بپردازد، منطقی این است که دانش لازم را در اختیارش قرار داده شود تا اینکه اطلاعات لازم را به صورت تجربی و از منابع نامطمئن به دست آورد. والدین در این زمینه باید هشیار و حساس باشند، طبعا سیاستگزاران آموزش و پرورش نیز باید بر اساس فرهنگ جامعه و چارچوبهای ارزشی، دینی و عرفی، آموزشهایی را تدوین کرده و به فراخور سن کودکان به آنها ارائه دهند که میتواند در کاهش آسیبهای اجتماعی بسیار موثر باشد.
انتهای پیام