به گزارش
ایکنا از خراسان رضوی، بیژن عبدالکریمی، نویسنده کتب فلسفی صبح امروز، 28 دیماه در نشست نقد و بررسی کتاب پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر گفت: حیات ما به شدت با حکمت معنوی پیوند خورده است. تاریخ 10 هزار ساله ما با خرد نبوی در ارتباط است و جامعه ما نیز با امر دینی و مصادیقی همچون حکومت دینی در جامعه پیوند دارد و دین در مرکز چالشهای نظری قرار گرفته است.
وی ادامه داد: در جامعه ما دو قطب مختلف وجود دارد که یکی اسلامپناه و اسلامگرا بوده و همه چیز را بر اساس این امر تعریف میکند و در مقابل قطب طغیانگر آن قرار دارد.
عبدالکریمی با بیان اینکه دین و امور دینی یک مشترک لفظی در جامعه است، افزود: در ارائه تعریف مرگ امر دینی، دین را نباید به معنای فرهنگ گرفت. ما دین خود را انتخاب نکردهایم و دین به هیچ وجه عنصر خود آگاهی نداشته است و به نوعی ما در این ورطه قرار گرفتهایم.
وی افزود: سیستمهای مذهبی و فرقهای اموری تاریخی و بشری هستند و اینها که به ذات سکولار محسوب میشوند، امر دینی به حساب نمیآید؛ پارهای از اعتقادات را در مدرسه و دانشگاه به بچهها آموختیم و آنها نمره 20 گرفتند اما اینها تربیت دینی و نیز یک امر دینی نیست.
تبدیل دین به ایدوئولوژی
این پژوهشگر فلسفه اظهار کرد: وقتی دین تبدیل به یک ایدئولوژی شود، از درون سکولار و تهی خواهد شد. اینها به این معنا نیست که دین به منزله فرهنگ و سیستم وجود ندارد.
وی با بیان اینکه انسان یگانه موجود تعیینکننده حیات وجود خود است و میتواند دیندارانه و یا غیر آن به حیات خود الگو ببخشد، افزود: ما باید در مورد وضعیت زندگی خود در جهان معاصر بیاندیشیم. در واقع ما میخواهیم در خودمان تأمل کنیم نه در دین و امر دینی.
عبدالکریمی گفت: زیست دینی از آن نظر که با انسان در ارتباط است، دچار تحول میشود و به تبع تحول جهان، دین و کتب مقدس جایگاه گذشته خود را ندارند؛ در واقع کتب مقدس جدای از این جهان نیستند و در تاریخ ظهور کردند. دینداری صرفا حاصل انتخاب ما نیست چون ما یک جز از جهان هستیم و جهان موانعی برای زیست دینی ایجاد میکند؛ در واقع این جهل ماست که خود را در اوج جهان و بشر ببینیم.
نویسنده کتاب پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر گفت: در واقع دوران دین به سر نیامده بلکه تحولات جهان دشواری در تحقق امر دینی را فراهم کرده است.
عبدالکریمی ادامه داد: امروز شاهد مرگ انسان هستیم و آن موجودی که امروز روی زمین راه می رود، بسیار کم به انسان شباهت دارد. دینداری آنجایی تحقق دارد که در کنش و اندیشه شما تجلی کند؛ در واقع زیستن در جهان ما وجود ندارد و امور دیگری جایگزین آن شده است و تحقق امر دینی بسیار دشوار شده است.
وی بیان کرد: قبل از ساخت جامعه دینی باید فرد دینی را بسازیم. امروز راز و رمز جهان در ما خشیت ایجاد نمیکند و انسان و فراسوی آگاهی دینی دسترسی ندارد و حقیقت آن چیزی است که خود او با آن آگاه باشد. در واقع متون مقدس تبدیل به بخشی از فرهنگ و عادات نهادینه شده است.
وی گفت: متون مقدس تجلیگاه جهان گذشته بودند و امروز علم و تکنولوژی برای ما حقیقت را تعیین میکند و امور دینی تبدیل به تجربه دینی شده است و حقیقتی بر ما متجلی نمیشود.
دین عاملی برای فرقهگرایی
این پژوهشگر فلسفه اظهار کرد: امروز دین عاملی برای فرقهگرایی و سیاست و اینگونه مسائل کاربری است. در چنین شرایطی امر دینی تا سطح فهم بشر تنزل پیدا کرده است. اگر کسی شیفته دنیا نباشد و نگاه عوام نداشته باشد، کتب مقدس زیست جهانی را برای ما ترسیم میکند که با جهان فعلی تفاوت دارد. پس کتاب مقدس را نباید به یک کتاب حقوقی و فقهی تقلیل دهیم. این کتاب ساحت مقدسی برای بشر ترسیم کند که بشر دوران میگردد.
در ادامه این نشست منصور معتمدی، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد، به نقد کتاب ارائه شده پرداخت و اظهار کرد: دغدغه های جدی در حوزه اندیشه و ادیان وجود دارد. در نزد بخشی از انسان ها خدا و دین به زندگی مفهوم میبخشد.
وی گفت: ادیانی همچون یهود و مسیحیت در ابتدا از ظهور سیستمی نداشتند و البته این حرف در رابطه با دین اسلام متفاوت است. ظهور دین، تثبیت متن و تثبیت اعتقادات در دو دین یهودیت و مسیحیت اختلاف زمانی با هم دارد این فرایند که مجموعه نظاممند داشته باشیم را در خود ندارد.
معتمدی افزود: در مورد دین اسلام، تثبیت متن با اختلاف زمانی زیادی نبوده است اما برای تثبیت اعتقادات شرایطی مشابه مسیحیت و یهودیت داریم و در حدود قرن دوم فرقه های کلامی شکل گرفت. حال سوال اصلی اینجاست که چرا دین پدید آمد و چه نیازی به وجود آمدن این پدیده بود؟
وی با اشاره به اهمیت کارکرد الهیات و نیازمند بودن بحث کلامی بر سر آن ادامه داد: نمی توان به این زودی سوت پایان دین را زد البته نوع نگاه و متون مقدس در ادیان مختلف نیز متفاوت است و نگاه مسلمان به وحی با نگاه مسیحی تفاوت دارد.
انتهای پیام