حجتالاسلام محمدوحید صافی، مدیر مؤسسه بینش مطهر اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با بیان اینکه نگرشهای زیادی درباره معنویت وجود دارد، اظهار کرد: معمولاً امور معنوی را در مقابل امور مادی قرار میدهند، ولی شهید مطهری برای اولینبار معنویت را امری در مقابل مادیات قرار نداد، بلکه مرتبه دیگری برای آن قائل شد. دکتر شریعتی نیز معنویت را لازمه انسانیت دانسته و در تعریف آن گفته که معنویت نوعی احساس عرفانی است و اگر این احساس از انسانها گرفته شود، دیگر انسانی وجود ندارد و انسان بدون معنویت فقط حیوانی کاملتر است. شهید مطهری مادیت را نقطه مقابل معنویت نمیدانست و امور مادی و معنوی را همعرض و همدوش یکدیگر شمرده و جاذبهها و کششهایی در وجود انسان معنویت را معرفی میکرد که جنس آن مادی نیست، مثل میل به حقیقتجویی، میل به زیبایی و میل به پرستش که در بسیاری از آثار ایشان مثل «انسان در قرآن»، «جهانبینی توحیدی» و «آزادی معنوی» به این موضوع پرداخته شده است.
ویژگیهای رفتاری که معنویت به ارمغان میآورد
وی افزود: به تعبیر شهید مطهری، معنویت نوعی احساس درونی آمیخته با فطرت انسان است که یکسری ویژگیها را در درون انسان به وجود میآورد. در واقع این تعریف مبتنی بر شناخت معنویت بر اساس ویژگیهای آن و ویژگیهای انسان معنوی است. معنویت یکسری ویژگیهای شخصیتی را برای انسان فراهم میکند، مثل اعتماد، اخلاص و امید که باعث حسن روابط اجتماعی و کاهش مفاسد اجتماعی میشود، یعنی معنویت شخصیت فرد را درباره یکسری از مؤلفهها توسعه میدهد. این ویژگیها به دو بخش فرا فردی و فردی تقسیم میشود. علاوه بر ویژگیهای شخصیتی، معنویت، ویژگیهای فکری و ادراکی را نیز اصلاح کرده و تحولاتی را در درون فکر و ادراک انسان به وجود میآورد. انسان معنوی از توان فکری، قدرت یادگیری، بصیرت و درک بیشتری در مقایسه با انسان غیرمعنوی برخوردار است و در واقع فقط یک انسان معنوی به درک زیباییهای معنوی میرسد.
مدیر موسسه بینش مطهر اصفهان ادامه داد: معنویت یکسری ویژگیهای رفتاری را نیز برای انسان فراهم میآورد، مثل نظم، ثبات در رفتار، شجاعت و سلامت جسمی و رفتاری که باعث میشود در مورد سرنوشت دیگران اهتمام بیشتری داشته باشد. اسلام نیز تأکید میکند که یکی از ویژگیهای بارز رفتاری انسان معنوی این است که نسبت به دیگران احساس مسئولیت میکند. انسان معنوی یکسری ویژگیهای اخلاقی نیز دارد که در معنویت دینی بیشتر از معنویت غیر دینی مورد تأکید قرار میگیرد، مثل توکل، تعهد، ایثار و شادمانی.
حجتالاسلام صافی با بیان رابطه و نسبت میان دین و معنویت گفت: عدهای معنویت را برخاسته از دین میدانند و برخی نیز معنویت را نوعی حس تجربی دانستهاند که این نوع نگاه معنویت غیردینی را نیز تأیید میکند. در قرن اخیر نیز علت گرایش افراد به معنویت را احساس کمبود معنا در زندگی ذکر کرده و گفتهاند سرعت روزافزونی که فناوری و تنشهای شغلی و عاطفی ایجاد کرده، باعث شده انسان خالی از معنا شود و بنابراین به دنبال معنویت باشد. با این نگاه معنویت را بروندینی نیز دانستهاند.
معنویت در مقابل مادیت نیست
وی اضافه کرد: شهید مطهری عامل اصلی احساس نیاز انسان به معنا را همان فطرت انسان میداند و معتقد است همانطور که گرایش به پرستش از ویژگیهای فطری انسان محسوب میشود، گرایش به معنویت نیز همینگونه است. گرایش به پرستش خود را در قالب مفهومی به نام دینداری نشان میدهد و بروز و ظهور معنویت در حوزه اخلاقیات، رفتارها و مباحث شخصیتی است و چون پراکندگی دارد، بشر امروزی تصور میکند که شاید معنویت امری غیردینی باشد، در صورتی که گرایش به معنویت، امری فطری و حرکت آن به سمت دین است. عدهای امور معنوی را در مقابل امور مادی قرار داده و معتقدند مادیات نیازهای غریزی و طبیعی انسان و معنویت نیازهای غیرمادی و غیرغریزی او را برطرف میکند و سپس این دو را از هم تفکیک میکنند و اصل معنویت را تا حد مادیات تنزل میدهند.
مدیر مؤسسه بینش مطهر اصفهان با بیان راههای رسیدن به معنویت از نگاه دین گفت: یاد خدا که هدف عبادت است و یکی از عوامل ایجاد کننده معنویت به حساب میآید، دل انسان را جلا داده و صفا میبخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار میدهد. امام علی(ع) میفرمایند: «خداوند یاد خودش را صیقل دلها قرار داده و از این مسیر است که دل از ناشنوایی، نابینایی و سرکشی و عناد خارج میشود و خداوند در هر برههای از زمان دل بندگان را برای رسیدن به خودش از این طریق آماده میکند». یکی دیگر از روشهای رسیدن به معنویت، عبادت نام دارد. عبادت برنامهای فراگیر از جانب خدا برای حرکت انسان در مسیر رشد و نیز برنامه کاملی است که هدف از خلقت انسان را محقق میکند، تا جایی که خداوند در قرآن میفرماید: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ؛ من جنّ و انس را نیافریدم، مگر برای پرستش و بندگی».
مراتب معنویت بدون واسطه معصوم قابل دستیابی نیست
وی ادامه داد: روش دیگر رسیدن به معنویت، اخلاص یا فقدان تظاهر و ریا در رفتار و کردار انسان است. روش دیگر، توسل نام دارد. در اسلام و به خصوص در اندیشه شیعه، بعضی از مراتب معنویت بدون واسطه قابل دسترسی نیست، یعنی بدون پیامبر(ص) و معصومین(ع) نمیتوان به نهایت مطلوب انسانی دست یافت. امام رضا(ع) در روایتی میفرمایند: «کلمه لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی بشرطها و انا من شروطها؛ کلمه توحید(لا اله الا الله) دژ و حصار محکم من است. هر کس آن را بگوید، داخل حصار من شده و هر کس داخل قلعه و حصار من شود، از عذاب من در امان است، اما در صورتی که به شرطهای آن عمل شود و من یکی از آن شرطها هستم». این کلام حضرت از واقعیتی نفسالامری حکایت میکند.
حجتالاسلام صافی افزود: یکی دیگر از راههای رسیدن به معنویت، دعا و نیایش با معبود و نیز خواندن نماز است. عبادات دو دستهاند، بعضی از آنها دعا هستند و بعضی دیگر دعا محسوب نمیشوند، نماز هم دعا و هم عبادت است، ولی در بطن عباداتی مثل خمس و زکات دعا نهفته نشده؛ دین بر انجام بعضی از عبادات به طور خاص تأکید کرده و آنها را در حد دعا ارتقا داده است. یکی دیگر از مؤلفههای رشد معنویت، ارتباط و انس با قرآن و نیز زهد برشمرده شده، به این صورت که اگر کسی بویی از معنویت برده باشد، میداند تا زمانی که انسان از قید هواپرستی آزاد نشود و به مسائل مادی نه به صورت هدف، بلکه به صورت وسیله نگاه کند، وجودش برای پذیرش انوار ملکوتی و الهی آماده نمیشود. بسیاری از عرفای شیعی و اسلامی، زهد را شرط اصلی رسیدن به معنویت میدانستند. از طرف دیگر، دین همدلی و همدردی با ضعفا و بیچارگان را نیز لازمه رسیدن به معنویت میداند.
وی تصریح کرد: در مورد همه راههای رسیدن به معنویت، فرد ابتدا باید مسلکی به نام اسلام را انتخاب کرده باشد تا بتواند بر اساس مؤلفههایی که این مسلک تعریف میکند، به معنویت دست یابد.
ادامه دارد...
انتهای پیام