محمدمهدی جعفری، پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره تفاوت میان ایمان و اعتقاد اظهار کرد: ایمان به معنای گرویدن به چیزی است. وقتی انسان به چیزی گرایش مییابد، در واقع به آن ایمان پیدا میکند و این قدم اول است. این گرایش رفتهرفته باید عمیقتر و محکمتر شود تا شکل اعتقاد به خود بگیرد؛ بنابراین قدم اول و مقدمه، ایمان است که انسان در آغاز به چیزی تمایل و گرایش پیدا میکند و زمانی که این گرایش و تمایل به تدریج در وجودش نهادینه شد، آن وقت به آن اعتقاد پیدا کرده است.
ایمان توأم با هجرت باشد
وی افزود: در نگاه قرآن وقتی کسی ایمان آورد، نمیتوان صفت مؤمن را به او اطلاق کرد. آیه 74 سوره انفال میفرماید: «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ؛ و آنان که ایمان آوردند و هجرت گزیدند و در راه خدا کوشش و جانفشانی کردند و هم آنان که (مهاجران را با فداکاری) منزل دادند و یاری کردند، آنها به حقیقت اهل ایمانند و هم آمرزش خدا و روزی نیکوی بهشتی مخصوص آنهاست». همین که یک نفر بگوید ایمان آوردم کافی نیست. باید هجرت کند.
این پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه ادامه داد: منظور از هجرت این است که انسان از وضعیت نامطلوبی که در آن قرار دارد، به سمت وضعیت مطلوب حرکت کند، چه به آن دست یابد و چه دست نیابد و چه این هجرت، جغرافیایی باشد یا درونی. از طرف دیگر، باید با جان و مال خود در راه خدا جهاد کند. جهاد لزوماً به معنای جنگ نیست، بلکه به معنای تلاش انسان در زمینههای گوناگون برای دستیابی به هدفی الهی است. هرکس این مراحل را گذراند، مؤمن حقیقی خواهد بود، یعنی به یکسری از اصول اعتقاد قلبی، زبانی و عملی یافته و به آنها پایبند خواهد بود.
ایمان حاصل تعقل و تدبر است
جعفری با بیان اینکه ایمان از دروازه شک میگذرد تا انسان بتواند به یقین برسد، گفت: شک و تردید، وسوسه، ندانمکاری، دنبال حل مسئله نرفتن و سهلانگاری باعث تزلزل در ایمان میشود، بنابراین، انسان باید تلاش کند که در مرحله اولیه ایمان باقی نماند، اگر شکی برایش پیش آمد، هیچ اشکالی ندارد، ولی باید اندیشیده و تأمل کند و روزبهروز به نتیجه بهتری برسد، ممکن است ایمان خود را به چیزی از دست بدهد، ولی نباید در همان مرحله اول باقی بماند. اگر ایمانی را از دست داد، بر اثر تعقل و تدبر باشد و اگر بر ایمانش افزوده شد، آن نیز ناشی از تعقل و تدبر باشد، نه سطحی و تقلیدی. تقلید یکی از عواملی است که میتواند باعث نابودی ایمان شود. خداوند در آیه 42 سوره انفال میفرماید: «... لِيَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيي مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ...؛ ... تا هر که هلاک شدنی است، بعد از اتمام حجت هلاک شود و هر که لایق حیات ابدی است، به اتمام حجت به حیات ابدی رسد...».
وی با اشاره به اینکه شک به دو نوع علمی و وسوسهای تقسیم میشود، گفت: منظور از شک علمی این است که وقتی انسان در راهی قدم گذاشت و خواست به یقین برسد، دچار شک میشود که آیا مسیری که انتخاب کرده، درست است یا نه، اگر در این باره تفکر کند، خیلی خوب است و به نتیجه میرسد و جایز نیز هست؛ شخصی نزد امام صادق(ع) آمد و گفت: «هلاک شدم.» امام فرمودند: «چرا؟» جواب داد که در وجود خدا شک کردم. امام فرمودند: «نه تنها هلاک نشدی، بلکه در مسیر عاقبت به خیری حرکت کردی، باید شک کنی، ولی نباید در آن باقی بمانی، تأمل و تدبر کن تا از شک بیرون بیایی.»
شک مجاز؛ مقدمهای برای عبور از مراحل اولیه تفکر و تدبر
این پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه افزود: شک مجاز آن است که انسان آن را مقدمه و وسیلهای برای عبور از مراحل اولیه تفکر و تدبر قرار دهد. شک وسوسهای آن است که انسان هرگز از آن خارج نشود، در صورتی که حق و باطل هر کدام نشانههایی دارد و در شک باقی ماندن باعث نابودی و هلاکت انسان میشود.
وی بیان کرد: ایمان ابتدا براساس کشف و شهود است، ولی به تدریج باید بر اثر تفکر و تعقل شکل بگیرد تا به یقین برسد. در حکمت 31 نهجالبلاغه آمده است: «از اميرالمؤمنين معنى ايمان را پرسيدند، فرمود: ايمان را چهار پايه است: شكيبايى و يقين و عدل و جهاد. شكيبايى را نيز چهار شعبه است: شوق و ترس و پارسايى و انتظار. پس هر كه در او شوق بهشت باشد، بايد از شهوات دورى جويد و هر كه از آتش دوزخ ترسد، بايد از محرمات اجتناب كند و هر كه در دنيا پارسايى گزيند، تحمل مصيبتها بر وى آسان شود و هر كه در انتظار مرگ باشد، به كارهاى نيك شتاب كند. و يقين را چهار شعبه است: بينش هوشمندانه و دريافت از روى حكمت و پند گرفتن از عبرتها و در پیش گرفتن روش پيشينيان. هر كه از روى هوشمندى نگرد، حكمت بر وى آشكار شود و هر كه از حكمت بر وى آشكار شود، آموخته است كه چگونه از حوادث عبرت گيرد و هر كه عبرت گرفتن را آموزد، گويى با گذشتگان در گذشته، زيسته است. شك را نيز چهار شعبه است: جدال بيهوده و هول و هراس و دودلى و تسليم. هر كه جدال را عادت خود سازد، شبش به روز بدل نگردد و هر كه از كارهايى كه در پيش دارد بترسد، واپس ماند و به مقصود نرسد و هر كه به ترديد و دودلى گرفتار آيد، پس سپر سمهاى شياطين شود و هر كه به تباهى دنيا و آخرت تن در دهد، هم در دنيا هلاك شود و هم در آخرت.»
جعفری افزود: منظور امام این است که وقتی انسان با شک روبرو شد، اولاً برای رسیدن به حقیقت باید بحث و جدل کند و زمانی که به حقیقت رسید، باید تسلیم شود. تردید و دودلی و باقی ماندن در شک، انسان را بیشتر به لغزش وامیدارد و تسلیم حوادث روزگار شدن و عمل کردن بر مبنای تقلید باعث هلاکت و نابودی او میشود.
انتهای پیام