عالم مورد احترام در قرآن کیست
کد خبر: 3783733
تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۵

عالم مورد احترام در قرآن کیست

گروه معارف ــ در تفاسیر قرآن، عناوینی از ویژگی‌های علما ذکر شده که در کلام الهی بر آن صفات مثبت سازنده تأکید شده است.

عالم مورد احترام در قرآن کیستبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، بررسی آیات قرآن و شرح آن‌ها در تفاسیر، برخی از ویژگی‌های یک عالم شایسته احترام را به انسان معرفی می‌کند. بخشی از شروح تفاسیر حول این موضوع در قسمت زیر ارائه می‌شود:

انجام وظیفه و خداترسی
39 احزاب
«الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ»‏ آن كسانى كه پيام‌هاى خدا را می‌رسانند به مردمى كه مبعوث بر آن‌ها شده و آن را كتمان نمی‌كنند.
«وَ يَخْشَوْنَهُ‏» يعنى می‌ترسند از خدا در ترک آنچه خدا بر آن‌ها واجب كرده است.
«وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً» و نمی‌ترسند از غيرخدا در آنچه كه متعلّق به رسالت و تبليغ است. اين آيه دلالت دارد بر اينكه برای پيامبران(ع) در تبليغ رسالتشان تقيّه جايز نيست.

نترسیدن از غیر حق
«وَ كَفى‏ بِاللَّهِ حَسِيباً» حسيبا يعنى محاسبا؛ خدا براى محاسب بودن و به حساب آوردن اعمال كوچک و بزرگ انسان‌ها كافى است. پس واجب است كه از او خشيت داشته و از غير او دچار خشيت نشويد.
«إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» اين جمله توضيح می‌دهد چگونه و چه كسانى از اين آيات عبرت می ‌گيرند. اين آيات اثر خود را كه ايمان حقيقى به خدا و خشيت از او به تمام معناى كلمه است، تنها بر علما می‌گذارد، نه جهال.
در سابق هم گذشت كه انذار تنها در علما نتيجه بخش است چون در جایی فرمود: «إِنَّما تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ» پس در حقيقت آيه مورد بحث روشن می‌‏سازد كه خشيت به معنى حقيقى كلمه، تنها در علما يافت می‌شود.

علم عملی و توحیدی
مراد ازعلما، علماى باللَّه است؛ يعنى كسانى كه خداى سبحان را به اسماء و صفات و افعالش می‌‏شناسند؛ شناسايى تامى كه دل‌هايشان به وسيله آن آرامش می‌‏يابد و لكه‌هاى شک و دو دلى از نفوس آنان زايل گشته و آثار آن در اعمالشان هويدا می‌‏گردد و فعلشان تصدیق قولشان می‌شود. مراد از خشيت در چنين زمينه‌اى، همان خشيت حقيقى است كه به دنبالش خشوع باطنى و خضوع در ظاهر پيدا می‌شود. اين آن معنايى است كه از سياق آيه برمی‌آید.

مشمول پشتوانه و هدایت الهی
آیه 54 سوره حج
خدا اين مؤمنان آگاه و حق‌طلب را در اين مسير پرخطر تنها نمی‌گذارد بلكه افرادى را كه ايمان آوردند، به سوى صراط مستقيم هدايت می‌كند «وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ‏».
سوره اسرا آیات 107 تا 109
«وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ» تا آن‌ها كه به خدا و توحيد و حكمتش علم دارند، بدانند كه قرآن حق است و قابل تغيير و تبديل و زياد و كم نيست.
«فَيُؤْمِنُوا بِهِ‏» تا ايمان آن‌ها استوار بماند و به قولى يعنى بر ايمان آن‌ها افزوده شود.
«فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ‏» و بر اثر قوت ايمان، در پيشگاه قرآن خشوع و تواضع پيدا كنند.
«وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ‏» خدا مردم مؤمن را به راهى روشن و بی‌پيچ و خم هدايت می‌كند. منظور اين است كه آن‌ها را بر دين حق استوار می‌دارد. برخى گويند يعنى آن‌ها را به سبب ايمان به راه بهشت هدايت می‌كند.

حق‌پذیری پیش از علم
مراد از«الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ» كسانی هستند كه قبل از نزول قرآن، خدا و آيات او را می‌شناختند؛ چه از يهود و چه از نصارى و چه از غير ايشان. بنا بر اين هيچ جهتى ندارد كه ما آن را به طائفه معينى اختصاص دهيم.
مگر آنكه كسى بگويد از سياق استفاده می‌شود كه مقصود از آن، علماى اهل حقند كه دينشان منسوخ نشده باشد و چنين كسانى منحصراً علماى مسيحيت خواهند بود چون قبل از نزول قرآن دين غير منسوخ همان نصرانيت بود و منظور از علماى ايشان آن‌هايند كه از دين خدا روى برنگردانده و آن را دستخوش تحريف نكردند.
به هر حال مقصود از اينكه فرمود قبل از آن علم داده شدند، اين است كه براى فهم كلمه حق و قبول آن مستعد شدند چون مجهز به فهم حقيقت معناى حق گشته بودند؛ در نتيجه حق بودن قرآن كريم هم در دل هاى ايشان ايجاد خضوع بيشترى كرده است.

اهل عبادت و مناجات هستند
«يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً» كلمه اذقان جمع ذقن به معناى چانه است كه محل اجتماع دو طرف صورت است و خرور كردن ذقن به معناى به خاک افتادن براى سجده است و كلمه «سجدا» نيز همين معنا را بيان می‌‏كند.

بدون تعصب به دنبال مشترکات سازنده
سوره آل عمران آیه 64
«قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ‏» سواء به معنى مساوى و برابر است‏. آمدن به سوى كلمه، به معنى اتّفاق در سخن و عمل است. يعنى اى اهل كتاب بيائيد به‌ هدفى و مقصدى كه فائده آن برای همه برابر و يكسان است و تبعيضى در آن نيست و نمی‌توانيد بگوئيد اين پيشنهاد فقط به سود يک طرف و يا عدّه‏‌اى است. در مقام پرستش و بندگى، فقط خدا را پرستش كنيم و شريكى بر او قائل نشويم و در مقام فرمانبرى و اطاعت فقط از دستورهاى خدا اطاعت كنيم و جز خدا اربابى و قانون‌گذارى نداشته باشيم.

علم علما سبب رشد و اصلاح
66 سوره کهف
«قالَ لَهُ مُوسى‏ هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى‏ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدا»
به دنبال معلمى باشد كه هدايتگر است و مطالبى می ‏گويد كه به صلاح او و عامل رشد اوست.

منابع

ترجمه تفسیر مجمع البیان ج‏۲۰ ص ۱۳۱
ترجمه تفسیر مجمع البیان ج‏۱۷ ص ۸
ترجمه تفسیر المیزان ج‏۱۶ ص ۴۸۶
ترجمه تفسیر المیزان ج‏۱۷ ص ۵۹
ترجمه تفسیر المیزان ج ۱۷ ص ۶۰
تفسیر نمونه ج‏۱۴ ص ۱۳۹
ترجمه تفسیر المیزان ج‏۱۳ ص ۳۰۷
تفسیر احسن الحدیث ج‏۲ ص ۱۰۴
تفسیر قرآن مهر ج‏۱۲ ص ۲۶۳

انتهای پیام

captcha