«انقلاب سفید»؛ مکری که به طراحان بازگشت
کد خبر: 3784555
تاریخ انتشار : ۰۶ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۶:۰۹
یادداشت روز/

«انقلاب سفید»؛ مکری که به طراحان بازگشت

گروه سیاسی ــ 6 بهمن 1341 «انقلاب سفید» از سوی محمد رضا شاه پهلوی برگزار شد؛ انقلابی که در ظاهر قرار بود به نفع روستاییان و کارگران رقم بخورد اما از آنجا که تنها با هدف تثبیت قدرت داخلی شاه و جلب حمایت بیشتر امریکا طراحی شده بود، با مخالفت امام خمینی(ره)، علما و روشنفکران مواجه شد و نتایج عملی آن نیز ضعیف‌تر شدن روستاییان و کارگران و تقویت بیشتر طبقه سرمایه‌دار و زمین‌دار بود.

«انقلاب سفید»؛ مکری که به مکرکنندگان بازگشتبه گزارش ایکنا، «انقلاب سفید» یا به تعبیر سلطنت‌طلبان و حامیان محمدرضا شاه «انقلاب شاه و مردم» روز 6 بهمن 1341 برگزار شد. در مرحله اول 6 اصل این انقلاب از سوی شاه به رفراندوم گذاشته شد که عبارت بودند از:
1ـ اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب ـ رعیتی
2ـ ملی کردن جنگل‌ها و مراتع در سراسر کشور
3ـ فروش سهام کارخانه‌های دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی
4ـ سهیم کردن کارگران در منافع کارگا‌ه‌های تولیدی و صنعتی
5ـ اصلاح قانون انتخابات به منظور دادن حق رأی به زنان
6ـ ایجاد سپاه دانش به منظور اجرای تعلیمات عمومی و اجباری

در طی 15 سال بعد، 13 اصل دیگر نیز به این اصول اضافه شد که شامل سپاه بهداشت، سپاه دانش، خانه‌های انصاف در روستاها، ملی کردن تمام منابع آب‌های زیرزمینی کشور، نوسازی شهرها و روستاها، انقلاب اداری و آموزشی، تأمین امکان فروش سهام واحدهای بزرگ صنعتی به کارگران، مبارزه با تورم و گران‌فروشی، آموزش رایگان و اجباری در 8 سال اول تحصیل، تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدارس، تعمیم بیمه‌های اجتماعی به ایرانیان، مبارزه با معاملات سوداگرانه ارضی و اماول غیر منقول و مبارزه با فساد بود.

اما چرا این اصول با وجود اینکه در ظاهر مترقی بودند با مخالفت امام(ره)، علما، روشنفکران و جریان‌های ملی و مذهبی مواجه شد. برخی تحلیلگران اصول انقلاب سفید را طرح و برنامه‌ای ریشه‌دار و عمیق با هدف تحول در ساختار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران ارزیابی می‌کنند که با هدف ضربه زدن به نهاد دین و مذهب و حرکت جامعه به سوی غربی شدن طراحی شده بود.

این تحلیل از آنجا بیشتر رنگ واقعیت به خود می‌گیرد که این طرح پس از سفر شاه به امریکا و دیدار با «کندی»، رئیس جمهور وقت امریکا، در دستور کار قرار گرفت تا هم به جلب رضایت امریکا از شاه بینجامد و هم قدرت داخلی شاه با برانگیختن اقشار ضعیف جامعه از جمله کشاورزان تقویت و تثبیت شده و از این طریق مخالفان داخلی شاه مانند طبقه متوسط، علما، روشنفکران، دانشگاهیان و بازاریان راحت‌تر تضعیف و سرکوب شوند.

اما واکنش امام(ره) در مقابل این طرح خوش رنگ و لعاب اما با درون‌مایه امریکایی چه بود؟ امام خمینی(ره) مخالفت شدید خود را این طرح اعلام کرد و فرمود: ««به نظر این‌جانب، این رفراندوم که به لحاظ رفع برخی از اشکالات به اسم تصویب ملی خوانده شده، رأی جامعه‌ روحانیت اسلام و اکثریت قاطع ملت ایران است، در صورتی که تهدید و تطمیع در کار نباشد و ملت بفهمد که چه می‌کند. این‌جانب عجالتاً از بعضی جنبه‌های شرعی آن... و از بعضی اشکالات اساسی قانونی آن برای مصالحی صرف‌نظر می‌کنم، فقط به پاره‌ای اشکالات اشاره می‌نمایم:
۱. در قوانین ایران، رفراندوم پیش‌بینی نشده و تاکنون سابقه نداشته است؛
۲. معلوم نیست چه مقامی صلاحیت دارد رفراندوم نماید و این امری است که باید قانون معین کند؛
۳. در ممالکی که رفراندوم، قانونی است، باید به قدری به ملت مهلت داده شود که یک یک مواد آن مورد نظر و بحث قرار گیرد و در جراید و وسایل تبلیغاتی، آراء موافق و مخالف منعکس شود و به مردم برسد؛
۴. رأی‌دهندگان باید معلوماتشان به‌اندازه‌ای باشد که بفهمند به چه رأی می‌دهند؛ بنابراین اکثریت قاطع، حق رأی دادن در این مورد را ندارن، و فقط بعضی اهالی شهرستان‌ها که قوه‌ تشخیص دارند صلاحیت رای دادن دارند که آنان هم بی‌چون وچرا مخالف هستند؛
۵. باید رأی دادن در محیط آزاد باشد و هیچ‌گونه فشار و زور و تهدید و تطمیع انجام شود، و در ایران، این امر عملی نیست که اکثریت مردم را سازمان‌های دولتی در تمام نقاط و اطراف کشور ارعاب کرده و در فشار و مضیقه قرار داده و می‌دهند».

علما نیز در واکنش به این اقدام رژیم شاه، مخالفت خود را با آن اعلام کردند. روحانیان تهران عصر ۴ بهمن در منزل آیت‌الله غروری اجتماع کردند تا تصمیم جدیدی در مقابله با رفراندوم بگیرند. مأموران ساواک هنگام مذاکره، به منزل هجوم آوردند و هر کس را که توانستند به زندان فرستادند. این عمل، بیش از پیش، چهره‌ انقلاب سفید را نمودار ساخت.

در همین روز، قوای انتظامی به دانشگاه تهران هم حمله کردند تا تظاهرات دانشجویان علیه این رفراندوم را متوقف کند. ساواک هم بیکار نبود. این سازمان، مقاله‌ای خبری به روزنامه‌های عصر داد و اجتماع مردم و روحانیان و تعطیل بازار را به آن دلیل دانست که موقوفات، مشمول اصلاحات ارضی می‌شود و اضافه کرد که عده‌ای از کارگران و کشاورزان اطراف تهران و فرهنگیان به مقام‌های رسمی مراجعه و تقاضا کرده‌اند اجازه داده شود شخصاً با مخالفان مقابله کنند؛ ولی مقامات انتظامی به ایشان اطلاع داده‌اند که حفظ نظم بر عهده دولت است.

در واقع مخالفان معتقد بودند که امریکا به دولت‌های وابسته به خود چنین نسخه‌ای را ارائه داده تا بیش از گذشته آن‌ها را تحت کنترل خود نکه دارد؛ به ویژه آنکه در آن سال‌ها جهان شاهد رشد و انفجار جنبش‌های مردمی و ضد استعماری بود.

برهمین مبناست که عده زیادی از صاحب‌نظران با وجود ظاهر زیبا و فریبنده این طرح، آن را اصلاحات امریکایی می‌دانند نه اینکه اصلاحاتی برای توسعه و رشد درون‌زای کشور باشد.

نتایج اجرای این طرح نیز نشان داد که کارگان و روستاییان که باید بیشترین منفعت را از آن می‌بردند در نهایت به بزرگترین بازندگان آن تبدیل شده و یا زمین‌های خود را از دست دادند و یا کار خود را و حاشیه‌نشینی و اشتغال به کارهای کاذب عاقبت بیشتر این اقشار بود و بالعکس کارفرمایان، زمین‌داران، پیمانکاران و کارخانه‌داران از بیشترین مواهب بهره‌مند شدند.

منابع:
ـ سایت تاریخ ایرانی
ـ اصلاحات امریکا(1339-42) و قیام 15 خرداد، عباس خلجی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
ـ صحیفه نور امام(ره)، ج 1
ـ رشد روابط سرمایه‌داری در ایران، محمدرضا سوداگر، انتشارات شعله اندیشه

انتهای پیام

captcha