به گزارش ایکنا؛ تهران یکی از بزرگترین مراکز شهری خاورمیانه، تا چند سده پیش، در مقابل شهرهای تاریخی و پرآوازه ایران، شهری کوچک به شمار میآمد که در حاشیه شمالی ری قرار داشت و مکانی خوش آب و هوا در دامنههای جنوبی البرز محسوب میشد؛ تا اینکه از آغاز قاجاریه پایتخت شد و اهمیت روزافزونی پیدا کرد. پس از انقلاب مشروطه و آغاز دوره پرشتاب شهرنشینی در ایران، تهران با درنوردیدن مرزهای طبیعی و تاریخی خود و الحاق شهرها و روستاهای پیرامون به کلانشهری بزرگ تبدیل شد که امروز به مشکلات و معضلات کارکردی، کالبدی، اجتماعی و اقتصادی کلانشهرهای کشورهای توسعهنیافته نیز دچار شد.
مسائلی چون عدم تحقق عدالت اجتماعی، بیهویتی، ناهماهنگی کالبدی، آسیبهای اجتماعی، آلودگیهای زیستمحیطی، حاشیهنشینی، تمرکز بیشاز اندازه بر فعالیتهای رسمی و غیررسمی اقتصادی و در نتیجه تمرکز ناموزون جمعیت در این شهر و مانند آن موجب شد تا در حال حاضر پایتخت کشور متحمل مشکلات عدیدهای شود. علیرغم همه مشکلات، شهر تهران به عنوان پایتخت امالقرای جهان اسلام اینسالها جمعیت زیادی را در خود جای داد و همین مسئله باعث شد حجم این مشکلات دوچندان شود. به همین جهت نیاز به توجه بیشتری در تمامی مسائل از جمله مسائل فرهنگی و اجتماعی پیدا کرد.
امروز تداوم برخی از این مشکلات و عدم چارهاندیشی مناسب برای آنها، تهران را به مرحله انفجار نزدیک کرده است؛ در حالی که حل مشکلات شهر تهران به مفهوم حل مشکل حدود یکچهارم جمعیت کشور است. به همین جهت توجه علمی و دقیق به مشکلات این شهر مسئلهای حیاتی، ضروری و ملی است و بدون تردید هرکس در این حوزه موفق باشد، قطعاً توانایی خود را در حل مشکلات کشور نشان داده است و اقبال عمومی را به خود جلب خواهد کرد.
از آنجا که شورای شهر به عنوان مدل مدیریتی و جایگاه در رأس تصمیمگیری اداره شهر تهران قرار دارد، قطعاً در حل این مشکلات و معضلات نیز نقش و اثر درخوری دارد. از همین رو خبرگزاری ایکنا گفتوگویی را با محسن هاشمی رفسنجانی، رئیس شورای اسلامی شهر تهران، درباره مسائل و مواردی همچون عدالت اجتماعی، پیوست فرهنگی و آسیبهای اجتماعی شهر تهران انجام داده است که در ادامه از نظرتان میگذرد:
امروز وقتی از تهران صحبت میکنیم با شهری روبهرو هستیم که حدود ۷۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد که در آن اقشار گوناگون از طبقات مختلف زندگی میکنند. در این پهنه فضاهای متفاوتی با قشرهای مختلف موجود است، اما خزانه تهران فقط یکی است؛ در این جریان هر درآمدی که از شهروندان در حوزه شهری کسب میکنیم، قطعاً باید عدالتمحور و در جهت نیازهای آنان هزینه شود؛ البته این روند از گذشته هم بوده و تا این مدت هم این گونه هزینه شده است و سعی ما این بوده که به این مسائل توجه شود و نه تنها در شهر تهران، بلکه در همه شهرها این عدالت و عدالتمحوری وجود داشته باشد.
معمولاً این عدالتمحوری به گونهای است که از مناطق برخوردار از درآمدهای بالا کسب میشود و در مناطق غیربرخوردار هزینه میشود. برای مثال در مناطق ۲۲ گانه شهرداری تهران به گونهای عمل میکنیم که برخی از مناطق مانند مناطق یک، دو و سه و مناطقی که بالای خیابان انقلاب قرار دارند و معمولاً بیشتر از هزینهشان درآمد کسب میکنند، در مقایسه با مناطق پایینتر از خیابان انقلاب که معمولاً هزینه بیشتری با توجه به درآمدشان دارند خدمات به صورت مساوی هزینه شود و این مورد در شهر اصولاً اتفاق میافتد.
در این میان باید بر روی پروژههایی کار کنیم که بر مبنای عدالتمحوری باشند؛ برای مثال پروژه مترو طی سالهای گذشته که بنده هم در آن فعالیت داشتم و حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی یکی از اثرگذاران این پروژه بودند، امروز پروژهای کاملاً عدالتمحور از همه منظرهاست. شما در این پروژه صرفهجویی بسیار بزرگی را در حوزه سوخت شاهدید که این حرکت نوعی عدالت است، چراکه شما سوخت یارانهای مصرف نمیکنید و با انجام این پروژه صرفهجویی زیادی در وقت مردم میشود.
امروز هرکسی از مترو استفاده میکند در وقت خود صرفهجویی کرده و این یکی از رویکردهای عدالتمحور است. شما شاهد هستید وقتی که این سیستمها به وجود میآیند همه افراد از آن بهرهمند میشوند و استفاده میکنند؛ در این پروژها همهچیز به صورت مساوی برای مردم فراهم شده است و همه با یک قیمت و با خدمات و شرایط مساوی از این امکانات بهرهمند هستند و این پروژهای کاملاً عدالتمحور است.
باید به سمتی برویم که پروژهها عدالتمحور باشد و با صرفهجویی شاهد تحقق اقتصاد مقاومتی در همه منظرها و پروژهها باشیم. هفت موضوع فرهنگی وجود دارد که همه مناطق تهران باید از آن برخوردار باشند؛ برای مثال همه باید کلانتری، مدرسه، بیمارستان، پارک و فضای سبز و فضای ورزشی داشته باشند و بهرهمندی از آنها باید در حدی معقول و متعادل باشد، اما گاهی اوقات سرمایهداران در برخی از مناطق تهران با انجام برخی از فعالیتهای خصوصی، امکانات را به مناطق خودشان اختصاص دهند که این دیگر از جیب مردم نیست و شرکتهای خصوصی در این مناطق سرمایهگذاری و درآمد کسب میکنند؛ در این شرایط شما کار ویژهای نمیتوانید انجام دهید.
قانون ما بسیار قدیمی و متعلق به سالهای ۱۳۳۶ و ۱۳۳۷ است. این قانون به شهرداریها خیلی اجازه نداده است که به مسائل فرهنگی و اجتماعی وارد شوند؛ اما کمکم با پیشرفت کشور و انجام فعالیتهای بسیار در این حوزه شهرداریها به این نتیجه رسیدند که باید در حوزه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی هم فعال باشند. لذا میبینید که در شهرداری تهران چند مرکز داریم که تمام آنها فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی انجام میدهند. برای مثال، معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران، سازمان فرهنگی-هنری شهرداری و مرکز فعالیتهای دینی ازجمله این مراکز هستند. البته همه مناطق هم این معاونتها را دارند و به غیر از اینها چند سازمان فرهنگی را هم از جمله سازمان زیباسازی و شرکت توسعه فضاهای فرهنگی داریم که امکاناتی را افزودهاند. فرهنگسراهای متعدد در شهر تهران، باغ کتاب تهران، سینماها، خانه موزهها و مانند اینها امروز در شهر تهران ساخته شدهاند و علیرغم اینها، سازمان ورزش شهرداری تهران را داریم که تعداد بسیاری ورزشگاه را ساخته است.
امروز همه اینها فعالیتها را در شهرداری تهران شاهدیم و تقریباً میتوانیم بگوییم که حدود ۲ هزار میلیارد تومان از بودجه نقد شهرداری تهران یعنی از بودجه ۱۷ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومانی که امروز ۱۲ هزار میلیارد تومان آن نقد است در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی هزینه میشود؛ این یعنی یکششم بودجه نقد شهرداری تهران در این حوزه انجام میشود. در بخش سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران و مرکز فعالیتهای دینی شهرداری که بیشتر زیر نظر حاکمیت اداره میشود، فقط بخش معاونت فرهنگی و اجتماعی است که زیر نظر مستقیم شهرداری تهران اداره میشود که عمدتاً هم سعیشان این است که بیشتر به بخش ورزش همگانی و بعد هم به فعالیتهای اجتماعی بپردازند.
در فعالیتهای اجتماعی عمدتاً به مسئله آسیبهای اجتماعی پرداخته میشود؛ در موضوع آسیبهای اجتماعی هم بحث تکدیگری، کودکان کار و معتادان متجاهر، زنان بیسرپرست و اینگونه مسائل دنبال میشود. همچنین تشکیلات ورزشی ما هم با ایجاد استخرها و اماکن ورزشی و ورزشگاههای باز و سرپوشیده خدمات اجتماعی را ارائه میکنند. جالب است که بدانید تعداد پرسنلی که در این مجموعهها کار میکنند امروز از مرز حدود ۴ هزار نفر هم عبور کرده است و در کنار اینها پیمانکارانی هم هستند. همه اینها از همین تعداد هستند و در نتیجه حدود ۱۰ هزار نفر در شهرداری تهران چه از طریق پیمانکاری و چه از طریق مستقیم در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی کار میکنند. در مجموع میتوان گفت شهرداری تهران در بعد فرهنگی از فعالترین ارگانهای موجود در کشور است. البته نتایج مثبتی از آن گرفتیم که در فرصت لازم جزئیات بیشتر آن ارائه خواهد شد.
همانطور که اشاره کردید، شهرداری تهران به رفع این مسائل کمک میکند. در واقع سازمان بهزیستی و ارگانهای دیگر در این حوزه مسئول هستند. برای مثال در حوزه کودکان کار و یا متکدیانی که در سنین پایین در خیابانها وجود دارند، رسیدگی به آنها را باید چند مرکز و با مجوز لازم انجام دهند. از جمله این مراکز میتوانیم به قوه قضاییه اشاره کنیم که باید برای رسیدگی در این خصوص حکم بدهد و بعد از آن نیروی انتظامی همکاری کند. سپس با کمک این دو، اگر این افراد را به جایی میبرند، آنجا باید کاملاً استاندارد باشد و بهزیستی هم موظف است آنها را بپذیرد.
این گونه نیست که شهرداری تهران بتواند به تنهایی با آسیبهای اجتماعی برخورد کند و در این مسئله نیازمند کار هماهنگ و حضور فعال همه دستگاهها و ارگانهای مربوطه هستیم. به همین خاطر اعلام میکنیم که در مدیریت شهرهی نیازمند مدیریت یکپارچه هستیم. اخیراً هم که نتوانستند در خصوص یکپارچگی به نتیجه برسند و اسم آن را به مدیریت هماهنگ شهری تغییر دادند. این عدم هماهنگیها دستگاهها در خصوص آسیبهای اجتماعی، برای اینکه بتوانیم فعالیتی را به سرانجام برسانیم، مشکل ایجاد کرده است.
امروز در شهر تهران براساس نظرسنجیها، ۹۳ درصد مردم مسئله آلودگی هوا و ترافیک را مشکل اول شهر تهران معرفی میکنند، اما فوراً بعد از این دو مقوله بحث آسیبهای اجتماعی را مطرح میکنند؛ لذا اگر شهردار تهران بخواهد موفق شود، اول باید مسئله ترافیک و آلودگی هوا را حل کند و بعد از آن باید به مسئله آسیبهای اجتماعی بپردازد. اگر فردی در حوزه مدیریت شهری بتواند همه دستگاهها را از جمله بسیج، نیروی انتظامی، بهزیستی، قوه قضاییه و نهادها و دستگاههای فعال در این زمینه را هماهنگ کند و در نهایت از بودجه موجود استفاده بهینه کند، میتوانیم بگوییم که شهردار موفقی برای شهر تهران بوده است.
امروز مشغول اتمام برنامه سوم شهرداری تهران هستیم و این برنامه سوم، اساساً به دنبال این است که سعی کنیم شهر تهران را قانونمند اداره کنیم؛ به قول امروزیها قانونفروشی نکنیم و درآمدها هم در این حوزه قانونی هزینه کنیم. دوم اینکه مسائل شهر را شفاف کنیم و نگرانیهای مردم را در این خصوص برطرف کنیم که خدای نکرده این درآمدها از روشهای غیرقانونی به دست نیاید و این درآمدها از روشهای غیرقانونی هم هزینه نشود. این موضوع بسیار مهم است و امیدواریم که محقق شود.
مسئله سوم این است که برنامه سوم شهرداری تهران در نظر دارد مشارکت مردم و شهر در امر توسعه شهری فعالتر شود. به این معنی که بتوانیم از سرمایههای سرگردان، که مقام معظم رهبری هم روی آن تأکید داشتند، به خوبی استفاده کنیم، چرا که امروز نقدینگی در جامعه بسیار بالاست و همین نقدینگی باعث شده وقتی جامعه در موردی خیز برمیدارد، در اقتصاد اثر بدی را شاهد باشیم. برای مثال اگر به سمت ارز، طلا، خودرو و ... برایش مشکل ایجاد شود، میتوانیم این نقدینگی افسارگسیخته را به سمتی ببریم که برای توسعه شهر مثبت و در جهت درآمد باشد تا بتوانیم با کمک مردم این مسائل را حل کنیم.
گفتوگو از وهاب خدابخشی
انتهای پیام