علی امیدی در گفتوگو با ایکنا از اصفهان با اشاره به مؤلفههای هویتی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، اظهار کرد: یکی از مهمترین تحولات سیاست خارجی ایران بعد از انقلاب اسلامی که مزیت آن محسوب میشود، کسب استقلال بود که از دیرباز مورد توجه ایرانیان قرار داشت، چون میراثدار امپراتوریها و تمدنهای بزرگ بودند. یکی از علل بروز انقلاب اسلامی، وابستگی رژیم پهلوی به غرب بود که با هویت، فرهنگ و غرور ایرانیان سازگاری نداشت و در تلاش برای کسب استقلال در سیاست خارجی بودند. این استقلال در قالب شعار «نه شرقی نه غربی» متعین شد.
وی افزود: مزیت دیگری که از نگاه حقوق بشری قابل تحسین به حساب میآید، نگاه جمهوری اسلامی ایران به مظلومان ملل مختلف به خصوص ملل مسلمان و هزینهکرد برای احیای حقوق آنها است که اوج آن در حمایت از مردم فلسطین و لبنان در مقابل تجاوز رژیم صهیونیستی متبلور شد. روحیه مقاومت و احقاق حق مظلومان و مستضعفان که انقلاب اسلامی آن را مورد توجه قرار داد، به لحاظ انسانی بسیار ارزشمند است.
سیاست خارجی ایران پیچیدگیهای سیاست بینالملل را درک نکرده است
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با اشاره به نقاط ضعف سیاست خارجی ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، گفت: یکی از مهمترین نقاط ضعف، سادهسازی و سادهانگاری محیط پیچیده سیاست بینالمللی است. کشورها برای بقا و سعادت خود باید این پیچیدگی را درک کنند و بر اساس آن، تدبیر مناسب داشته باشند، ولی متأسفانه ما این پیچیدگی را خوب درک نکرده و به دلیل فقدان آگاهی نسبت به این پیچیدگی، تدبیر مناسب به کار نبردیم؛ در نتیجه هزینههای اقتصادی هنگفتی پرداخت کردیم، در صورتی که سیاست خارجی باید جاده صافکن توسعه اقتصادی کشور باشد، ولی ما به دلیل عدم درک پیچیدگی محیط بینالمللی و فقدان تدبیر مناسب به این مسئله توجه نداشتیم.
امیدی ادامه داد: از طرف دیگر، ما در جذب نیروی انسانی برای وزارت امور خارجه، ایدئولوژیک رفتار کردیم که این به نوعی با حقوق شهروندی نیز مغایرت دارد. وزارت امور خارجه باید فرایند استخدام نیروی انسانی خود را به صورت شفاف در معرض دید همگان قرار دهد و فرایند استخدامی شفاف و شایستهسالار داشته باشد. متأسفانه چنین رویهای در پیش گرفته نشد، در نتیجه افراد شایستهای که بتوانند منافع ملی کشور را در عرصه سیاست خارجی هدایت کنند، جذب وزارت امور خارجه نشدند، در صورتی که بهترین نیروها باید در این نهاد مشغول به کار شده و منافع ملی کشور را در عرصه بینالمللی نمایندگی کرده و پیش میبردند.
وی اضافه کرد: نکته دیگری که با این مباحث ارتباط دارد، جوزدگی و شعارپیشگی است. ما در برخی موارد با مسائل بینالمللی شعارگونه برخورد میکردیم و طمأنینه و احتیاط لازم را در پیش نگرفتیم. از طرف دیگر، بدبینی نسبت به نهادها و محیط بینالمللی، ما را از استفاده از فرصتها برای پیشبرد منافع ملیمان محروم کرده است.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با بیان چالشهایی که سیاست خارجی کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با آنها مواجه بوده است، گفت: چون استراتژی جمهوری اسلامی، استکبارستیزی و مخالفت با نظم آمریکایی در منطقه به حساب میآید، قطعا مسائل و چالشهایی را برای کشور ایجاد کرده است. مسئولان کشور بعد از پیروزی انقلاب، با گفتار و رفتار خود نشان دادند که حاکمان کشورهای منطقه به آمریکا تکیه دارند و منافع این کشور را در منطقه نمایندگی میکنند. این مسئله به هر حال چالشهایی ایجاد کرد که به مرور زمان تشدید شده و کاهش پیدا نکرده است. به نظرم این مسئله نیاز به بازاندیشی دارد. از طرف دیگر، ما باید به برخی کشورها، گروهها و سازمانها اعلام کنیم که باید روی پای خود بایستند و ایران فقط میتواند نقش کمک کننده و تکمیلی نسبت به آنها داشته باشد.
سیاست خارجی ایران از فقدان اتحاد با دیگر کشورها رنج میبرد
وی اظهار کرد: ما نتوانستهایم در نظام بینالملل یک سیستم اتحاد و ائتلاف پایدار به سود منافع جمهوری اسلامی ایران ایجاد کنیم، در صورتی که برای بازدارندگی، موازنه قدرت، کسب منافع اقتصادی و دفع چالشها به یک سیستم اتحاد و ائتلاف بینالمللی نیاز داریم. متأسفانه ما در جهان تنها هستیم و باید بررسی شود که ما تنها شدیم یا اینکه اشکالاتی در سیاستها و تدابیر خودمان نیز وجود داشته که به این نتیجه منجر شده است. شاید ملتها با ما سمپاتی داشته باشند، ولی نظام بینالملل بر اساس تعامل دولتها بنا شده است.
امیدی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران تا حدودی در استکبارستیزی و مخالفت با نظم آمریکایی در منطقه موفق بوده است، افزود: به هر حال دولتهای وابسته به آمریکا سعی میکنند مردم خود را راضی نگه دارند تا علیه آنها شورش نکنند. مسئله فلسطین نیز فراموش شده بود و با انقلاب اسلامی احیا شد. درست است که اسرائیل حاضر به دادن امتیاز نیست، ولی فرمول سازمانهای بینالمللی و کشورهای بزرگ برای مسئله فلسطین این است که دو دولت در یک سرزمین تشکیل شود و به نظر من، یکی از ثمرات انقلاب اسلامی، زنده نگه داشتن مسئله فلسطین و ایجاد اعتماد به نفس در مسلمانان است.
وی بیان کرد: ما در برخی موارد بسیار آرمانی و ایدهآلیستی رفتار کردیم و بعضاً تا زمانی که مشکلات حاد پیش نیامد و امنیت ملی مخدوش نشد، مماشات نکرده و از دیپلماسی به صورت بهینه استفاده نکردیم، البته در برخی موارد نیز نگاه پراگماتیستی به مسائل بینالمللی داشتیم. مثال ایدهآل برای داشتن نگاههای پراگماتیستی، کشور هند است. مقامات هندی باید شکم یک میلیارد جمعیت خود را سیر کنند و از گذشته خود درس گرفتند. در دوره جنگ سرد، هند به بلوک شرق متمایل بود و سیاست داخلیاش نیز گرایش سوسیالیستی داشت. ما در داخل کشور با مشکلات اقتصادی دست به گریبانیم که در یک سال اخیر تشدید شده است، به این دلیل که نگاههای پراگماتیستی در سیاست خارجی ما بر دیدگاههای آرمانی نمیچربد و مشکلات بیشتر ریشه داخلی دارد تا خارجی. اگر ما اینقدر به نفت وابسته نبودیم، اوضاع امروز ما اینگونه نبود و برای صادرات نفت التماس نمیکردیم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: نمیتوان حکم کلی صادر کرد که سیاست خارجی ایران کاملاً آرمانگرایانه یا کاملا عملگرایانه است. در دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، خاتمی و حتی روحانی، وزنه پراگماتیستی در سیاست خارجی بیشتر میچربید و در دوره احمدینژاد، وزنه آرمانی بیشتر سنگینی میکرد و ما از یک طرف، در اداره حداقلهای اقتصادی خود درمانده شده بودیم و از طرف دیگر، در محافل بینالمللی از مدیریت جهانی سخن میگفتیم. نمیتوان صفر و یک یا سیاه و سفید به قضیه نگاه کرد، هم عنصر عملگرایی و هم عنصر آرمانگرایی هرازگاهی در سیاست خارجی ایران متجلی میشود.
انتهای پیام