شریفه آل ناصر، دبیر انجمن زنان مدافع ارزشهای انقلاب، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا با اشاره به جلوههایی از حضور بانوان بسیجی در دوره دفاع مقدس گفت: قبل از اینکه جنگ شروع شود، من و تعدادی از بانوان که داوطلب حضور در جنگ بودیم و همه در آن زمان دانشجوی دانشگاه جندیشاپور بودیم که همزمان با بحث انقلاب فرهنگی، دانشگاهها از سال 59 تا 61 تعطیل شدند. در آن زمان، سپاه دوره آموزش عقیدتی ـ سیاسی و امداد برگزار کرد. حدود 30 نفر از بانوان در این دوره شرکت کردند. سپس کلاسهای آموزشی را ویژه دانشآموزان برگزار کردند و عمده آقایان و بانوان در این دورهها حضور داشتند و بازوی سپاه در جنگ شدند.
وی بیان کرد: در آن زمان عراق تقریباً تحرکاتی در مناطق مرزی داشت و به همین دلیل همیشه دشمن فرضی که برای بچهها مطرح میکردیم عراق بود؛ بدون اینکه آگاه باشیم عراق قرار است به ما حمله کند. پس از مدتی مقرر شد اول مهرماه مانوری در استادیوم اهواز برگزار شود که چون 31 شهریورماه جنگ شروع شد، مانور کنسل شد و عملاً وارد جنگ شدیم.
فعالیتهای آموزشی، امدادی و نظامی زنان
مسئول مؤسسه فرهنگی ـ هنری براثا در پاسخ به این سؤال که با توجه به نگاه مردسالارانه موجود در ساختار حکومت کشور در آن زمان چقدر به زنان ایرانی اجازه میدادند که در این تجربه پیش روند؟ بیان کرد: آن زمان دانشجو بودیم و برای ادامه تحصیل در اهواز مستقر شده بودیم که پس از شروع جنگ هیچ کدام به شهرهای خود بازنگشتیم و همه در اهواز ماندیم و به بسیج و سپاه مراجعه و اعلام آمادگی کردیم. آنها معتقد بودند که نیازی به بانوان نیست و شهر باید تخلیه شود. به این ترتیب با گروهی از بانوان به فکر تشکیل ستاد افتادیم و ستاد خواهران پاسدار انقلاب را تشکیل دادیم و با توجه به اینکه در آن زمان معلم بودم، آموزش و پرورش مدرسهای را در اختیار ما قرار داد و در آنجا آموزش امدادی و نظامی میدادیم، اما فعالیت ما فقط به امور آموزشی منحصر نمیشد و آذوقهرسانی به جنگزدگان، دفن شهدا، رسیدگی به خانواده شهدا و... را انجام میدادیم. با گذشت زمان، آقایان در سپاه ما را به رسمیت شناختند و سپس بسیج خواهران شکل گرفت.
وی ادامه داد: سال 59 همراه یکی از بانوان بسیجی به تهران آمدیم تا امکانات و اطلاعات لازم را کسب کنیم که متوجه شدیم اطلاعات ما کاملتر است. البته در آن زمان در تهران بسیج مستضعفین بود، اما بسیج که زیر نظر سپاه باشد و واحد خواهران داشته باشد، تشکیل نشده بود. به همین دلیل به اهواز برگشتیم و سپس بسیج بانوان را در شهرستانهای مختلف استان خوزستان تشکیل دادیم و منطقه 8 کربلا، که شامل استان خوزستان و لرستان بود، شکل گرفت.
شناسایی 40 تانک دشمن از سوی یک خانم
آل ناصر با اشاره به حضور زنان در عرصههای مختلف جنگ افزود: بیشترین سن بانوانی که در جنگ حضور داشتند 21 سال بود. با توجه به اینکه بیشتر حضور زنان امدادگری و پشتیبانی بود، اما ما به عنوان نیروهای مسلح و آموزشدیده نظامی بودیم، چون در بعضی موارد مثلاً در آبادان و خرمشهر جنگ تن به تن بود و بانوان مجبور بودند اسلحه به دست بگیرند و دفاع کنند. یکی از بانوان 40 تانک دشمن را شناسایی کرد و این تانکها را رزمندگان سرنگون کردند.
وی درباره روایتهایی که از حضور بانوان در صداوسیما و سایر رسانهها نقل میشود، گفت: شاید رسانهها و نشریات حتی 10 درصد حضور بانوان را، آن طور که باید، به تصویر نمیکشند؛ البته در سالهای اخیر بانوان حضور فعالی در جنگ داشتهاند و همچنین تعدادی از بانوان علاقهمند به بیان خاطرات خود و جمعآوری آنها در قالب داستانهای بلند و کوتاه اقدام کردهاند و گاهی در این زمینه بزرگنمایی شده و گاهی به نکات منفی جنگ اشاره شده است که البته برخی موارد ناشی از پردازش نویسنده اثر است.
خاطرات زنان زمینهساز نگارش آثار ارزشمند
دبیر انجمن زنان مدافع ارزشهای انقلاب اظهار کرد: بانوان ناگفتههای بسیاری به شکل خاطرات دلنشین در زمینه هشت سال دفاع مقدس دارند و برای نویسندهها فرصتی مناسب است که با بهرهگیری از این خاطرات، آثار باارزشی را خلق کنند، اما اینکه چرا در این زمینهها غفلت شده است، بخشی از این کمکاری به بانوان برمیگردد و بخشی نیز به دلیل عدم پشتیبانی نهادها و سازمانهای مربوطه است.
وی بیان کرد: در واقع، به هر حال دوره دفاع مقدس بخشی از تاریخ ماندگار ایران است. حال با گذشت سالها، فقط روایتهایی از آن دوره باقی مانده است؛ البته روایتهایی که کمتر به حضور و اثرگذاری بانوان در آن دوره پرداخته است و این امر سرآغازی شد تا به فکر انجام تحقیقات وسیع در زمینه نقش زنان در دوره دفاع مقدس باشیم. برای انجام این تحقیق ابتدا باید آماری از این بانوان به دست میآوردیم و در این راستا به سازمانهای مربوطه از جمله بنیاد شهید و حتی شهرداری مراجعه میکردیم، اما متأسفانه هیچ اطلاعات کاملی در این زمینه موجود نبود.
آل ناصر گفت: طی دستور محمد باقر قالیباف، شهردار وقت تهران، اینجانب به همراه تعدادی از بانوان که در جریان جنگ بودند مأمور شدیم تا اطلاعاتی را در مورد بانوانی را که در جریان جنگ شهید یا ترور شدند جمعآوری کنیم که اول در تهران و بعد کل کشور انجام شد و به این ترتیب کتاب «ما همان آفتابیم» از سوی چند نفر از افرادی که در این زمینه فعالیت میکردند به چاپ رسید. البته عمده کار را «فرشته ولويون»، همسر شهید، انجام داد. در این کتاب اطلاعات مربوط به بیش از 600 نفر از بانوان شهید پرستار و محصل و غیره همراه با نحوه شهادت گردآوری شده است.
انتشار 30 کتاب با مضمون نقش بانوان در جنگ
وی اظهار کرد: همزمان با چاپ این کتاب، مؤسسه فرهنگی ـ هنری «براثا» را تأسیس کردیم. در آن زمان آثاری که گردآوری میشد برای انتشار باید از مؤسسات دیگر کمک میگرفتیم. بعد از مدتی انتشارات «آرمان براثا» را راهاندازی کردیم که تاکنون تقریباً 30 کتاب در این انتشارات با مضمون نقش بانوان در جنگ به چاپ رسیده است. همچنین 13 کتاب جیبی چاپ کردهایم که 6 کتاب ویژه دانشآموزان شهید و 7 کتاب ویژه معلمان شهید به چاپ رسیده است.
مسئول مؤسسه فرهنگی ـ هنری براثا ادامه داد: کتاب راز یاسهای کبود، از حماسه برترید، غبار روی تصویر که مربوط به خانواده شهید ارجعی است، خواهران آفتاب، مصاحبه با فرشتگان بزرگ و آخرین کتاب آتشزاد است که مربوط به گلرخ آزرمی است که هفت شهید در خانواده خود در راه انقلاب اسلامی تقدیم کردند. کتاب پارههای ماه (شهید یک قهرمان است) نیز ویژه کودکان است که اکثر کارها تحقیق میدانی است.
حمایتهای خاص از برخی کتب
وی بیان کرد: مشکلی که با آن مواجه هستیم این است که تمامی هزینهها و فعالیتها خصوصی انجام میشود. گاهی از حقوق خودمان برای انتشار کتب هزینه میکنیم و فقط در نمایشگاه دفاع مقدس، که آن هم سالی یکبار برپا میشود، میتوانیم بخشی از هزینهها را جبران کنیم که البته حداقلها را هم پوشش نمیدهد. اینکه مشاهده میکنید برخی کتابها بیشتر به چشم میآیند، یکی از دلالیش حمایت برخی نهادهاست، اما ما که وامدار هیچ نهادی نیستیم. به همین جهت کارها آن طور که باید پیش نمیرود.
آل ناصر به دیگر فعالیتهایی که در زمینه حفظ ارزشهای دفاع مقدس انجام شده اشاره کرد و گفت: تشکیل NGO انجمن زنان مدافع ارزشهای انقلاب در جنگ است. البته این NGO در ابتدا خیلی فعال بود؛ از جمله فعالیتهای این تشکل برپایی نمایشگاههای کتاب حتی در کشورهای دیگر از جمله کشور عراق بود که البته آن زمان با همکاری سازمان ارتباطات برونمرزی این نمایشگاه را برپا کردیم که از 8 سال پیش تاکنون دیگر این نمایشگاه برپا نشده است. این نمایشگاه بسیار تأثیرگذار بود و علاوه بر کتاب، از حضور پزشکان و روانشناسان بهره میبردیم و جلسات علمی، دینی و معرفتی برگزار میشد، اما در چندسال اخیر حتی برای فروش کتاب پشتیبانی انجام نمیشود.
وی درباره اینکه آیا به راستی میتوان برای جانبازان زن نیز، همچون مردان جانباز، درصدی از جانبازی تعیین کرد، گفت: درعملیات خیبر من مسئول آموزش نظامی بانوان و امداد بودم. البته زمانی که به ما نیاز داشتند باید هرکاری را انجام میدادیم و مسئول هم مثل نیروی جزء کمک میکرد. در اواخر سال 62 بمب شیمیایی زدند و تمام مصدومان را به استادیوم اهواز آوردند تا اوایل 63 هنوز مجروح شیمیایی داشتیم و بانوان رسیدگی به آنها را برعهده داشتند. بعد از سالها که از جنگ میگذرد، همچنان با مشکل تنفسی مواجهم. البته در ابتدا نمیدانستم مربوط به آن دوره است، اما یکسال است که پزشک تشخیص داده مقداری از ریه تخریب شود و شیمیایی شدهام. وقتی بررسی کردم، متوجه شدم من پنجمین نفر در بین دوستانم هستم که این اتفاق برایم افتاده است. یکی از بانوان پس از اینکه در کمیسیون بدوی و عالی سپاه رأی دادند که شیمیایی شده و بعد از طی مراحل برای تعیین درصد مجروحیت به بنیاد شهید مراجعه کرد، به حدی با وی برخورد بدی شد که این خانم که فقط پیگیر جبران بخشی از هزینههای درمانش بود از پیگیری منصرف شد.
آل ناصر افزود: یکی از ایراداتی که مطرح میکنند این است که مثلاً اگر مشکل شیمیایی بودید، چرا تاکنون اقدام نکردهاید؛ در صورتی که شاید افراد بسیاری مشکلاتی داشتند، اما فکر نمیکردند مربوط به زمان حضور در جنگ است و بعدها با تشخیص پزشک متوجه شدند، برخی هم برای اینکه ریا نشود مطرح نکردند، اما اکنون که دچار کهولت سن شدهاند و بیماری غلبه کرده نیاز به درمان دارند و از پس هزینه برنمیآیند. به همین دلیل درصدد دریافت کمک برآمدند و در این بین افرادی مأموریت تشخیص و تأیید این مشکلات را دارند که اصلاً در زمان جنگ و در جریان جنگ نبودند.
مسئول مؤسسه فرهنگی ـ هنری براثا با بیان اینکه در حق بانوان اجحاف شده است، بیان کرد: تجربیات باید به نسل آینده منتقل شود که یک دانشجوی 20 یا 22 ساله چقدر احساس وظیفه کرد که از آغوش خانواده جدا شد و برای حفظ ارزشها جنگید. از زمانی که برای پیروزی انقلاب اسلامی در برابر رژیم ستمشاهی تعداد بسیاری شهید دادیم، هنوز چیزی نگذشته بود که عراق حمله کرد و انقلاب اسلامی بسیار نوپا بود که جنگ تحمیل شد و اگر توانستیم پیروزمندانه از این جنگ خارج شویم، چیزی جز فداکاریها و رشادتهای مردان و زنان دلیر این سرزمین نبود.
وی با تأکید بر حفظ ارزشهای دفاع مقدس گفت: حداقل باید آنچه را به خاطرش با رژیم ستمشاهی و عراق جنگیدیم حفظ کنیم. خبرگزاریها و نشریات با انتشار خاطرات و واقعیتهای جنگ ثابت کنند که جوانان 18 ساله چگونه هم درس میخواندند و هم کار میکردند و هم در جبهه فعالیت میکردند تا به این ترتیب فرهنگ ایثار و مقاومت را در بین جوانان نهادینه کنند.
دبیر انجمن زنان مدافع ارزشهای انقلاب بیان کرد: باید از خود و خانواده شروع کنیم و به ارزشها پایبند باشیم و این ارزشها را به اطرافیان خود منتقل کنیم. باید بستری فراهم شود که مردم به مطالعه عادت کنند. ابتدای جنگ و انقلاب اسلامی، بحث کتاب و کتابخانه خیلی مطرح بود، اما متأسفانه فرهنگ مطالعه کمرنگ شده و همه باید در این باره کمک کنند تا نسل جوان به مطالعه گرایش پیدا کند.
انتهای پیام