به گزارش ایكنا از فارس، همیشه یادآوری نام و خاطره شهدا، یكی از زیباترین و در عین حال اثرگذارترین اقداماتی است كه میتواند حاوی پیامهای تأثیربرانگیزی باشد. ممكن است این كار در مناسبتهای خاصی انجام شود، اما همین مقدار هم میتواند اثری كه باید را در دلهای بیدار و آگاه داشته باشد.
از زمان پیروزی اسلام تاكنون، مردان مرد بسیاری در راه دین خدا فدا شدند تا مسیر حق و حقیقت و بندگی تداوم داشته باشد. آنان رفتند تا راه سعادت را برای انسانها باز كنند و این راه و مكتب نیز همچنان در این برهه از زمان ادامه دارد تا سرانجام طبق وعده خداوند، زمین به صالحان ارث برسد.
لبیك به ندای حقطلبی، حماسه میآفریند
شهدای بسیاری از بدو شكلگیری انقلاب تا به ثمر نشستن و تثبیت و قوام یافتن آن تقدیم شدهاند. چه بسیار شیرمردانی كه برای احیای دین خدا به پا خاستند و به ندای امام و رهبری كه شعار حقطلبی و آزادگی سر میداد، لبیك گفتند و رفتند.
این روزها كه مصادف با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی است، محافل یادآوری و تكریم یاد شهدای انقلاب گرم است و برنامههای متعدد و متنوعی در این راستا توسط سازمانها و ادارات مختلف برگزار میشود.
جهاد دانشگاهی فارس نیز به عنوان یكی نهادهای مولود انقلاب اسلامی كه ماهیت و اساس شكلگیریش تثبیت و تقویت انقلاب و تداوم راه امام و شهداست نیز یكی از سازمانهایی است كه در این ایام برنامههای تكریم شهدا را برپا كرد و دیدار رئیس و جمعی از كاركنان با خانواده شهیدان خدیو یكی از این برنامهها بود.
تقدیم دو شهید انقلاب و جنگ تحمیلی از یك خانواده
شهید عبدالحسین خدیو، یكی از شهدای انقلاب اسلامی است كه در روز 22 بهمن سال 1357 در جریان درگیریها و تظاهرات شهرستان كازرون به فوز عظیم شهادت دست یافت و شهید حسین خدیو نیز در تاریخ اول شهریورماه 1365 و در جریان عملیات كربلای 2 به شهادت رسید.
خانوادهای مذهبی و انقلابی كه برای پیروزی و تداوم این انقلاب از عزیزترین عزیزان خود گذشتند تا «اسلام پا برجا بماند» و این جملهای بود كه بارها مادر این دو شهید در طول این دیدار بر روی آن تأكید میكرد.
اسلام عزیز است و باید بماند
فاطمه بحرانی، مادر شهیدان خدیو شرح داغ دل پردردش را بازگو كرد و گفت: «داغ فرزندانم همچنان برایم تازه است؛ با گذشت 40 سال هنوز كه هنوز و هر روز در غم فراق آنان اشك میریزم اما اسلام عزیز است و باید بماند.
هم حسین و هم عبدالحسین هر دو در سن 16 سالگی به شهادت رسیدند. هردو خصوصیات وارستهای داشتند كه موجب شد آنان راه دفاع از حق را برگزینند و راهی شوند و اینكه میگویند شهدا انسانهای خاص و برگزیده هستند، واقعاً درست است.
عبدالحسینم دانشآموز بود كه با سخنان و افكار امام آشنا شد و از همان ابتدا علاقه فراوانی بدیشان پیدا كرد. او شور انقلابی وصفناپذیری برای پیروزی انقلاب داشت و عاقبت در این راه هم شهید شد.
البته خانواده ما یك خانواده مذهبی و متدین بودند به طوری كه زمانی پدربزرگم، شیخالعلمای شهرستان كازرون بود و این تقوا و دینداری را فرزندانم از ایشان به ارث بردند.
حسینم نیز مانند برادرش علاقه فراوانی به امام داشت به طوری كه همیشه در نامههایش مینوشت من فرزند امام خمینی(ره) هستم. من راهم را انتخاب كردهام و در این راه شهید خواهم شد.
یكی از فرزندانت را در راه خدا بده
وقتی میخواست به جبهه برود به او گفتم عزیزم تو هنوز كوچك هستی نرو برایت زود است، اما جوابم داد مادرم تو 5 پسر داری، یكی از آنها را در راه خدا بده. امام خمینی(ره) میگوید بیایید و من هم باید بروم و اینگونه بود كه هیچكس نتوانست او را قانع كند كه نرود.
او 6 ماه در جبهه به عنوان تیربارچی فعالیت كرد و در طی این مدت مرتب برایم نامه مینوشت و از احوالاتش خبر میداد اما یك ماهی گذشت كه از او هیچ خبری نشد. سراغش را آنقدر گرفتیم و پیگیر شدیم تا فهمیدیم كه مجروح شده است. تمام بیمارستانهای اهواز و بعد از آن شیراز را به دنبال آن گشتیم تا نهایت او را در بیمارستان شهید آیتالله بهشتی شیراز پیدا كردیم.
گلوله توسط تك تیرانداز دشمن به بخشی از سرش خورده بود و هوش چندانی نداشت به طوری كه در بیمارستان حتی نمیتوانست خود را معرفی كند تا ما او را زودتر پیدا كنیم و در نهایت طولی نكشید كه بر اثر شدت جراحات وارده، به شهادت رسید.
به خوبی به یاد دارم قبل از اینكه حسینم شهید شود، خواب دیدم كه 5 نفر به خانهام آمدهاند و میگویند برای گرفتن سهم امام آمدهایم؛ واقعاً سهم امام هم همین بود و فرزندم به آرزویش رسید».
تظاهرات و حكومت نظامیها از كازرون آغاز شد
مریم خدیو، خواهر شهید هم در این لحظه سخنان مادرش را ادامه داد و گفت: « تظاهرات و حكومت نظامیها زمان قبل از انقلاب از شهرستان كازرون آغاز شد. آن زمان یكسری جوان به صورت خودجوش تظاهرات میكردند و بر اساس سخنرانیهای امام و با آگاهی كامل راه خود را ادامه میدادند كه برادرم عبدالحسین نیز یكی از آنان بود.
روز 22 بهمن كه تظاهرات گستردهای در مناطق مختلف كشور برای پیروزی انقلاب صورت گرفت، عبدالحسین نیز در تظاهرات شهرستان كازرون حضور داشت و مأموران شاه به سوی او شلیك كردند و در این لحظه بانو برنجی، یكی از بانوان شهید شاخص شهرستان خودش را سپر عبدالحسین كه تنها 16 سال داشت، كرد اما او هم تیر خورد و هر دو به شهادت رسیدند.
داغ دو فرزند برای مادرم بسیار سنگین است و گاهی اوقات به حدی دلتنگ آنان میشود كه انگار هر دو فرزندش به تازگی شهید شدهاند و آنان را به تازگی از دست داده است.
راه شهدا را گم نكنیم
شهدا هدفشان درست بود و راه خود را به درستی انتخاب كردند اما متأسفانه امروز ما هستیم كه راه آنان را گم كردهایم و باید به راه امام و شهدا بازگردیم».
مظاهر بابایی، رئیس جهاد دانشگاهی فارس هم در این دیدار ابتدا یاد و خاطره شهدا را گرامی داشت و تأكید كرد: «همه ما وظیفه داریم تا هم شهدا را بشناسیم و هم راه آنان را تداوم دهیم و هر كسی باید به سهم و وسع خویش در این راه قدم بردارد.
مسلماً تبیین سیره شهدا و راه و اهداف آنان میتواند در جامعه تحولآفرین باشد چرا كه آنان با رشادتها و ایثارگریهای خود عزت و اقتدار را به ایران اسلامی هدیه دادند.
تضمین عزت و استقلال كشور در گرو پاسداشت شهدا
در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی كه زمان اقتدار و شكوفایی این انقلاب است نیز نباید از آرمانها و اهداف شهدا غافل شویم و مسلماً هر چقدر به این مهم توجه داشته باشیم، میتوانیم عزت و استقلال كشور را تضمین كنیم.
شهدا با رفتن خود تغییرات و تحول آفریدند و امروز باید یاد و خاطره آنان را زنده نگه داریم زیرا الگوهای شایستهای برای نسل جدید انقلاب اسلامی هستند».
پایانبخش این دیدار، تجلیل از خانواده شهید بود كه در این لحظه مادر دست به دعا برداشت و گفت: «دعا میكنم كه خداوند همه جوانان را به راه راست هدایت كند و مشكلات مردم را حل كند و امیدوارم كه مردم هم راه شهدا را گم نكنند».
انتهای پیام