نمایش «خانه برناردا آلبا» نوشته فدریکو گارسیا لورکا، روز سهشنبه 23 بهمنماه، و در دومین روز جشنواره «تئاتر فجر» در سانس ساعت 19.30 در تالار وحدت اجرا شد. رؤیا تیموریان، مریم سعادت و مائده طهماسبی از شخصیتهای اصلی این نمایش هستند. این نمایش با داستان مرگ همسر «برناردا آلبا» آغاز میشود و با مرگ آخرین دختر او به نام «آدلا» پایان مییابد.
این داستان قصه زنی به نام برناردا است که با 5 دختر جوانش زندگی میکن و دخترانش را مجبور میکند به دلیل مرگ پدرشان خود را برای 8 سال عزاداری آماده کنند. نگاه طبقاتی به جامعه یکی از نکاتی است که در این نمایش مورد توجه قرار گرفته است و برناردا به دلیل اختلاف طبقاتی که با ساکنان روستا دارد، دختران خود را از معاشرت با سایر اهالی روستا باز میدارد و او خدمتکاران و اهالی روستا را تحقیر میکند و نگاه درجه دوم به سایر انسانها یکی نکات بارز این نمایش است و یکی از نکاتی که در اوایل داستان روایت میشود سرکشیدن اهالی روستا در امور یکدیگر است که برناردا بر همین مبنا سعی میکند بسیاری از مناسبات اجتماعی خود و خانوادهاش را شکل دهد.
مذهب نقش سیالی در این نمایش دارد و اگرچه به صورت واضح به مباحث مذهبی اشاره نمیشود اما تفکرات مذهبی در سراسر این نمایش با نمادهایی چون انجیل، صلیب و ... در سراسر این نمایش مشاهده میشود و البته همین اندیشه کلیسایی سبب میشود برناردا دخترانش را از حضور در اجتماع منع کند.
در این اثر جنسیت نقش پر رنگی دارد و داستان در گرمای تابستان رخ میدهد و سرکوب جنسیتی با نگاه مقدسمآبانه زمینهساز وقوع جریانات داستان در روند این نمایش است و نگاه به مسائلی چون تعصبات مذهبی، فردیت، طبقات اجتماعی و سرکوب اجتماعی از ویژگیهای بارز این نمایشنامه است و مسئله سرکوب جنسی سبب شکلگیری بار دراماتیک این داستان و پرورش عقدههای انسانی از جمله حسادت و حقارت است.
سرکوب امیال انسانی و اجتماعی یکی از نکاتی که در این اثر جایگاه ویژهای دارد. برناردا آلبا به عنوان مادر خانواده تصور میکند اگر فرزندانش را سرکول نکند و مانع از حضور آنها در اجتماع کوچک خود نباشد ممکن است در معرض آسیبهای اجتماعی قرار گیرند. این شکل از خودمحوری در سراسر داستان ساری و جاری است و همین نوع نگرش سبب بروز تنفر در میان دختران برناردا میشود.
تضاد خیر و شر در بخشهایی از داستان به خوبی نمایش داده میشود و صحنههایی نظیر محاکمه زن خطاکار یکی از مصادیق این تفکر است. این نمایش با مرگ آدلا شخصیت رویا پرداز توسط خواهر دیگرش به نام مارتیریو پایان مییابد. در این اثر در مورد شخصیت هریک از افراد به صورت جداگانه توصیف چندانی صورت نمیگیرد اما شخصیت آدلا برای مخاطبان بهتر از سایرین ترسیم میشود و او فردی است که محدودیتهای مادرش است را همچون مرگ میداند و تا وقتی که توسط خواهرش کشته میشود بر این عقیده راسخ است.
چیزی که در اجرای این نمایش ممکن است مخاطب را آزار دهد تایم 140 دقیقهای آن است که میتوان با اقتباسی دیگر از این اثر زمان آن را کوتاهتر کرد.
بازیگران زن این نمایش عموماً در نقش خود به خوبی به ایفای نقش میپردازند و ترسیمی باور پذیر از فضا و شرایط اجتماعی را برای بیننده تصویر میکنند.
نکتهای که باید در آثار جشنواره فجر به آن توجه کرد پرداختن به فرهنگ بومی ایران است که با توجه به عنوان جشنواره شاید مخاطب انتظار داشته باشد موضوعی مرتبطتر را مشاهده کند.
مینا حیدری
انتهای پیام