به گزارش ایکنا؛ نمایش«پرومته، طاعون» در نخستین روز از جشنواره «تئاتر فجر» و در تکسانس ساعت 18 در تالار چهارسوی مجموعه تئاتر شهر به کارگردانی شهاب آگاهی به روی صحنه رفت. نمایشی با اقتباس از نمایشنامه «پرومته در زنجیر» اثر اشیل؛ نمایشنامهنویس شهیر یونان باستان که با رویکردی آئینی و با استفاده از آوا و اشعار اقوام ایرانی و قومیت ملل مختلف اجرا شد.
«پرومته در زنجیر» روایتگر پرومته؛ شخصیتی نیمهخدا در روزگار چندخدایی یونان باستان است، فردی که به خدایان خیانت کرده و به دور از چشم آنها آتش(مظهر روشنی، دانش و آگاهی) را برای انسان به ارمغان میآورد و به این واسطه خدایان او را در غل و زنجیر کرده و در دامنه کوههای قفقاز او را به زنجیر میکشند تا مورد غضب خدایان و طبیعت قرار گرفته و زجر کشیده و بند از بند وجودش گسسته شود.
در این نمایشنامه، اشیل ماجرای غضب خدایان نسبت به پرومته را به تصویر میکشد اما پرومته حتی در بند خدایان، آزاد و رهایی بیشتری حس میکند و تصور آن را دارد که به فلاح و رستگاری در مسیر خدمتی که به ابنای انسان کرده، رسیده است اما شهاب آگاهی در «پرومته، طاعون» پساماجرای «پرومته در زنجیر» را براساس دنیایی که در حال حاضر ما آن را سپری میکنیم، روایت میکند.
اینکه انسان به واسطه در اختیار گرفتن آتش به جای خدمت به همنوعان خود، چه بلایی بر سر خود و دنیای پیرامونش میآورد، موضوع اصلی این اثر نمایشی است،عصیان، خشونت، سرکشی و بیداد انسانی که خلیفةالله بر روی زمین است اما با استفاده از مواهبی که خداوند در اختیار او گذاشته است به چنان ددمنشی و رذیلت مایل میشود که او را به حضیض ذلت و خواری میکشاند.
«پرومته، طاعون» صحنه رویارویی پرومته با انسان است و تکرار این جمله از سوی پرومته به انسان که «تو وعده داده بودی!» و اینکه انسان باید در ازای موهبت و نعماتی که خداوند به او ارزانی داشته است درصدد مصرف آن در جهت نیات و اعمال خیرخواهانه برآید اما تجربه حداقل یک قرن اخیر مناسبات بشری که نه بهتر بگوییم ضدبشری حکایت از روزگار دیگری دارد، حکایت از روزگار سیاه و پُرآشوب، جنگ، قتل، غارت، نقض تمامی حقوق و ارزشهایی که خداوند از اساس آنها را برای انسان و انسانیت فرض کرده است.
در این نمایش بیشتر از اینکه پرومته به عنوان یک عنصر خیانتکار مورد عتاب و موأخذه قرار گیرد، این انسان است که نسبت به استفاده نادرست از ودیعهای الهی که پرومته چه مشروع و چه نامشروع واسطه آن شده است مورد بازخواست قرار میگیرد که چرا چنین رفتاری را با این مقوله که خود آن نیز مصداقی از خیانت در امانت است، داشته است؛ مصداقی از خیانت در امانتی که تبعات آن دچار شدن انسان به رنج و محنتی بیشمار و دامنهدار است.
اما اینجا باید به بخش دوم عنوان نمایش نیز اشاره کنیم که نظر به نمایشنامهای از دیگر نمایشنامهنویس شهیر یونانی یعنی سوفوکل دارد یعنی «طاعون» که تم غالب نمایشنامهای تحت عنوان «ادیپ شهریار» دارد. ادیپ فرمانروای شهر تب است که مردمانش مبتلا به طاعون شدهاند، بیماری خانمانسوز که ادیپ در پی یافتن دلایل این ابتلاست و سرآخر درمییابد که خود به واسطه ارتکاب به گناهی نابخشودنی در پیشگاه خدایان موجبات ابتلای مردم تحت فرمانرواییش را فراهم آورده است.
طاعون حاکم شده بر فضای این نمایش نه آن بیماری بلکه پدیدهای هولناکتر از آن است که در صورت تداوم یافتن آن نسلهای گوناگونی در طی ادوار مختلف را به ورطه هلاکت خواهد رساند و البته نکته ظریف این بخش از روایت نمایش این است که دلیل حاکمیت چنین پدیده مهلکی بر جهان کنونی، به نوعی خیانت انسان در بهرهمندی از موهبتی است که به امانت به او سپرده شده که همانا آتش مظهر خرد، دانایی و آگاهی است.
«پرومته، طاعون» با استفاده از فضاسازی خوب نمایشی حاصل طراحی صحنه مناسب در راستای انتقال بجای این مفهوم، موسیقی زنده نواخته شده از سوی بازیگران، آوا و مونولوگهایی سنجیده و اجرای حرکات فُرم که نتیجه آمادگی بالای بدنی بازیگران این نمایش است به خوبی توانسته از ایده موجود در اصل نمایشنامه «پرومته در زنجیر» به روایتی قابل تأمل و مترقی دست پیدا کند که در حقیقت شرح حال انسان امروز و دربند خواستهای نفسانی و شیطانی اوست.
به قلم امیرسجاد دبیریان
انتهای پیام