رضا اسماعیلی، عضو هیئت علمی گروه مدیریت و برنامهریزی فرهنگی دانشگاه آزاد اصفهان در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با بیان اینکه تبارشناسی به کاوش در مسائل مربوط به حوزه فرهنگی همچون آداب و رسوم، ارزشها و هنجارها میپردازد، اظهار کرد: سنت ولنتاین به لحاظ تبارشناسی، پیشینه رومی دارد و با فرهنگ مسیحی تلفیق شده است. در فرهنگ رومی، باروری و حاصلخیزی در طبیعت و در میان انسانها مورد احترام و تکریم قرار داشت و از آنجا که کلیسای کاتولیک برای حفظ روحیه جنگاوری در میان سربازان، آنها را از ازدواج منع کرده بود، کشیشی به نام ولنتاین سربازان و دختران مورد علاقه آنها را به ازدواج یکدیگر درمیآورد.
وی افزود: با گسترش نظام سرمایهداری و با توجه به اینکه الگوها و چارچوبهای نظام سرمایهداری در روابط میان افراد اعم از زنان و مردان و دختران و پسران بیشتر به سمتوسوی آزادمحوری گرایش داشته و روابط بر مبنای عشق پایهریزی میشد، سنت ولنتاین رواج پیدا کرد. در واقع نظام سرمایهداری برای توسعه و رونق کسبوکار، هر چیزی را که سودآور باشد، رواج میدهد که سنت ولنتاین نیز از این قاعده مستثنی نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اصفهان ادامه داد: سنت ولنتاین در میان بخشی از افراد جامعه ما به دلیل رواج الگوهای فرهنگی غربی مبتنی بر روابط آزاد زن و مرد و انکار محدودیتها و چارچوبهای شرعی در این زمینه، گسترش یافته و رواج پیدا کرد. با توجه به کاوش پیشینههای تاریخی، در فرهنگهای چینی، ژاپنی و ایرانی نیز موضوع گرامیداشت عشق مشهود است و اگر سنت ولنتاین هر سال در روز 14 فوریه برگزار میشود، سنت سپندارمذ نیز در آیین زرتشتی وجود دارد که طبق آن، زوجها برای ابراز عشق خود به یکدیگر هدیه میدهند؛ ولی در فرهنگ غرب، روابط میان همسران مبتنی بر عشق و صمیمت در روابط آزاد میان دختران و پسران، فراتر از زندگی زناشویی و بیشتر مبتنی بر لذتجویی و کامطلبی جلوهگر شده است.
عمدهترین علت رواج آیینهای غربی
اسماعیلی با اشاره به علل رواج آیینهای غربی در جامعه ایران گفت: یکی از علل این مسئله به این برمیگردد که ما مؤلفههای فرهنگی خود را به صورت الگو و نمونههای عملی و ترویجی به افراد معرفی نکردیم، بنابراین بخشی از جامعه با این الگوهای بومی آشنایی کافی ندارد. از طرف دیگر، روابط میان مردان و زنان در زمینههای آموزشی، اجتماعی، اقتصادی و محیط کار باعث شده تا میانگین سن ازدواج افزایش یافته و الگوهای همسرگزینی به سمت الگوهای مبتنی بر عشق و جرقه نگاه تغییر پیدا کند و از منظر فرهنگشناسی، فاصله گرفتن از هویتهای فرهنگی و دوری جستن از ارزشها و هنجارهای فرهنگی موجب میشود تا جامعه نتواند در شرایط خلأ فرهنگی به حیات خود ادامه دهد و بخشی از جامعه به سراغ الگوهای جدیدی برود که با راحتی و سهولت همراه است و آنها را جایگزین الگوهای بومی میسازد.
وی تصریح کرد: آیینهای غربی بر نوعی انسانشناسی استوار است که بر اساس آن، انسان نیازهای مختلفی دارد، اعم از نیازهای جنسی، روحی، روانی، مورد تأیید و احترام قرار گرفتن و ابراز عشق. الگوی عشقورزی این آیینها بر فرهنگ اومانیسم مسیحی و انسانگرایی رومی و یونانی بنا نهاده شده است و در صورت رواج و گسترش، جایگزین انسانشناسی مبتنی بر اندیشههای الهی و دینی میشود. از طرف دیگر، اگر الگوهای اجتماعی و هنجاری یک جامعه از جامعه دیگری نمونهبرداری شود، بعد از مدتی گسترش یافته و در نهایت، حالت نهادینگی پیدا میکند؛ در واقع تغییر محتوای فرهنگی اتفاق میافتد. همچنین ترویج الگوهای متأثر از فرهنگ سرمایهداری به مرور زمان نظام ارزشهای اقتصادی و اجتماعی جامعه را دستخوش نوسان و تغییر ساخته و وارد چرخه جدیدی خواهد کرد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: متولیان رسمی نهاد فرهنگ باید الگوهای زیبا، کارآمد و معنوی در حوزه فرهنگ بومی را مورد شناسایی قرار داده و به مخاطبان معرفی کنند. در این صورت، نفوذ الگوهای بیگانه و غیر بومی کاهش مییابد. الگوهای بیگانه نیازمند مباحث تحلیلی نیز هست و صاحبنظران اجتماعی و فرهنگی باید درباره زمینهها، علل، پیامدها و تأثیر و تأثرهای این الگوها مطالعه کرده و نتایج آن را در اختیار نهادهای متولی تبلیغ فرهنگی قرار دهند. اگر این کارها انجام نشود، جامعه با خلأ فرهنگی روبرو میشود که با توجه به قدرت جهان امروز، این خلأ فرهنگی در زمان بسیار کوتاه و با ابزارهای بسیار مؤثر تشدید خواهد شد و جامعه به الگوهای فرهنگی دیگر جوامع روی خواهد آورد.
انتهای پیام