ولایت فقیه ریشه در عرفان و فلسفه امام داشت/ غلبه سیاست بر اخلاق
کد خبر: 3789953
تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۵:۳۸
نشست «بررسی چالش های انقلاب اسلامی در دهه پنجم»-۱؛

ولایت فقیه ریشه در عرفان و فلسفه امام داشت/ غلبه سیاست بر اخلاق

حجت الاسلام غرویان گفت: بر خلاف برخی که معتقدند ولایت فقیه یک نظریه فقهی است، ولایت فقیه امام خمینی به نظر من ریشه در عرفان و فلسفه امام داشت.

به گزارش ایکنا؛ مهر نوشت: اولین نشست از سلسله نشست های «بررسی چالش‌های انقلاب اسلامی در دهه پنجم» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. در این نشست محسن غرویان و ابراهیم فیاض به سخنرانی پرداختند.

محسن غرویان در ابتدا گفت: مراد از اسلامیت نظام به نظر من این است که تا جایی که ممکن است چه در بخش جهان بینی و فلسفه و چه در فقه و احکام و چه در اخلاق، اسلام را در این کشور پیاده کنیم. بر جهان بینی اسلامی یک ایدئولوژی مبتنی است که باید و نباید های فقهی و اخلاقی دارد. این که بخواهیم بگوییم چند درصد اسلام پیاده شده است کار مشکلی است چون این مقولات کیفی است و نه کمی. اما جهت گیری امام و مقام معظم رهبری پیاده کردن اسلام در این ۳ بعد بوده است.

امام (ره) می گفت که مردم جلوتر از ما هستند

ابراهیم فیاض گفت: انقلاب ما یک انقلاب اجتماعی و عدالت محور بود. اسلامی بودن آن از این بعد بود که اسلام از مکاتب دیگر عدالت را بیشتر و دقیق تر و جامع تر مد نظر دارد. هم عدالت فردی که تقواست و هم عدالت اجتماعی که قسط است. قسط را مرحوم شریعتی خیلی مطرح می کرد. ما قرآن را با تفسیر نهج البلاغه در انقلاب قبول داشتیم. بزرگانی مثل آقای جوادی آملی هم این را بحث کرده اند. گروه های چپ مثل مجاهدین و ... هم بر روی نهج البلاغه تأکید می کردند.

استاد مردم‌شناسی دانشگاه تهران سپس گفت: مرحوم فردید که ضد انقلاب بود و ضد انقلاب اسلامی در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران سخنرانی کرد، در آن جا گفت این انقلاب مارکسیست های اسلامی است. فردید کسی است که اساسنامه حزب رستاخیز را نوشته است و شاگردانش در حزب رستاخیز نظام شاهنشاهی کاره ای بودند. بعد از انقلاب تفکر مارکسیستی کنار گذاشته شد و به جایش التقاط قرار داده شد. آقای مصباح و آقای سروش بر اساس عرفان و فلسفه ملاصدرا این نوع بحث ها را دنبال می کردند و پشتوانه‌شان حزب موتلفه اسلامی بود. آقای سروش کاندیدای اول حزب موتلفه بود که رأی نیاورد. تنها حزبی که آقای سروش را کاندیدا کرد حزب موتلفه بوده است.

وی افزود: خیلی از این افراد همان ساختار انجمن حجتیه را دنبال کردند که در مجله صدا چند سال پیش این بحث ها را مطرح کردم. یک جریان عدالت خواهی مثل شریعتی و ... داشتیم و یک جریان ضدعدالت. شریعتی پروتستانتیسم اسلامی را مطرح می کند و جامعه شناسی اسلامی را پیشنهاد می کند. جریان ضد عدالت خواهی هم بر اساس عرفان و فلسفه ملاصدرا بود که توسط آقای سروش و مصباح مطرح شد و این ها می گفتند کسانی که عدالت خواه اند التقاطی اند.

ابراهیم فیاض ادامه داد: مرحوم آیت الله شاه آبادی، ماکس وبر ایران است. در کتاب شجره المعارف کاملاً ساختار شناسی انجام داده و خیلی عمیق است. من با خواندن این کتاب واقعاً مات ماندم که چگونه این اثر ایشان مهجور مانده. امام (ره) دقیقاً همان ساختار را ادامه داده که در کتاب ولایت فقیه امام این را می بینیم. انحرافی که آقای شاه آبادی در آن جا مطرح می کند، این است که از آقای سروش و مصباح گرفته تا ساختارهای فرهنگی ما دچار آن انحراف اند.

وی سپس عنوان کرد: البته مردم کار خودشان را می کنند مثل راهپیمایی امسال که دیدید. در انقلاب هم مردم بودند که عمل کردند. نه روحانیون همراه مردم بودند – که این را بارها گفته ام – و دانشگاه هم واقعاً در انقلاب نبود بلکه دانشجویان بودند. امام (ره) می گفت که مردم جلوتر از ما هستند و رهبر ما هستند. در خاطرات میرحسین آمده که آقای هاشمی می گوید یعنی مردم از شما هم جلوترند؟ امام عصبانی شد و گفت بله از بنده هم جلوترند.

ولایت فقیه امام خمینی ریشه در عرفان و فلسفه امام داشت

محسن غرویان در ادامه گفت: نسبت به فرمایشات آقای فیاض گیج شدم و بالاخره نظر ایشان را نفهمیدم که می گویند نه دانشگاه و نه حوزه در انقلاب نبوده اند. این که فلسفه ملاصدرا ضد انقلاب و ضد عدالت بوده است را نمی فهمم. خود حضرت امام (ره) فیلسوف صدرایی است. اسلام قرائت های مختلف دارد. قرائت آقای مصباح، آقای جوادی آملی، امام، رهبری، آقای سروش و ... مختلف است. با این که همه اسلام را می گویند. همانند مراجع و مجتهدین ما که همه اسلام را می گویند اما نظرات مختلفی دارند. از این مسأله قرائت های مختلف نمی توانیم بگریزیم.

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه افزود: بر خلاف برخی که معتقدند ولایت فقیه یک نظریه فقهی است، ولایت فقیه امام خمینی به نظر من ریشه در عرفان و فلسفه امام داشت. نظام اسلامی بر اساس قرائت امام خمینی از اسلام شکل گرفت. این انقلاب توسط یک مرجع تقلید و یک حکیم و فیلسوف صدرایی با قرائت ویژه ای از فلسفه ملاصدرا و با نقش آفرینی حوزه و حمایت مردم شکل گرفت. امام خمینی قرائت خود را به کرسی نشاند و مردم هم پذیرفتند.

وی اضافه کرد: این که ما الان چه مقدار در بعد اخلاق، فقه، عدالت و ... به نتیجه رسیده ایم باید عرض کنم در دوران های مختلف بعد از انقلاب فراز و نشیب داشته ایم. این ها به نوع بینش و تفکر و نگرش روسای جمهور و کابینه دولتی که بر سر کار می آیند بستگی دارد. نمی توان گفت در دوران ریاست جمهوری افراد مختلف وضعیت یکسانی داشته ایم.

محسن غرویان بزرگ ترین دستاورد این انقلاب را استقلال فکری برشمرد و افزود: اما آزادی در حد ایده آلی که فکر می کردیم نبوده اگر چه در دولت های مختلف این مسأله متفاوت بوده است. از لحاظ عدالت اجتماعی و اقتصادی هم خیلی کم پیش رفته ایم. از نظر اخلاقی هم در بین مردم و هم در بین مسئولین خیلی افت کرده ایم. همین بحث قرائت های مختلف از دین را چند روز پیش مطرح کردم و یکی از روزنامه ها این را تحت عنوان تبلیغ برای پلورالیسم دینی عنوان کرد. چطور فرق پلورالیسم دینی با قرائت های مختلف از اسلام را متوجه نمی شویم و یک مطلبی می نویسیم؟

وی علت ضعف اخلاقی ما را غلبه سیاست بر اخلاق دانست و خاطرنشان کرد: در صورتی که سیاست و قدرت ابزاری است برای رسیدن به اخلاق. اما امروز برعکس شده است. تا یک بحث فقهی یا فلسفی مطرح می کنیم بلافاصله آن را در خط بندی های سیاسی می برند. در همین جلسه امروز هم اگر آقای پارسانیا تشریف می آوردند می خواستم در ابتدای بحث این تذکر را بدهم که ما هر دو دوست هستیم و از شاگردان آیت الله العظمی جوادی آملی هستیم و این مباحثه معنایش این نیست که ما مقابل هم هستیم. اما فضای کشور متأسفانه این گونه نیست.

محسن غرویان تأکید کرد: در حوزه هم این جناح بندی ها زیاد شده است. بعد از ۴۰ سال از گذشت انقلاب هنوز دچار این آسیب ها هستیم. داریم شخصیت های علمی مان را با دست خودمان تضعیف می کنیم. میلیاردها تومان از پول مردم را صرف تخریب همدیگر در روزنامه ها و سایت ها می کنیم. در عرصه های مختلف درست است که به نسبت زمان شاه خیلی پیشرفت کرده ایم و اردشیر زاهدی هم این را اعتراف کرده، اما می توانستیم بیشتر از این پیشرفت داشته باشیم.

کار جدی ای در حوزه تفکر امام نکرده ایم

ابراهیم فیاض سپس عنوان کرد: معرفت به کنش می انجامد و کنش به ساختار اجتماعی منجر می شود. انقلاب حاصل تفکر امام (ره) بوده است. دو کتاب امام بسیار مهم است. یکی ولایت فقیه و یکی هم کشف اسرار است که در این جا امام کاملاً چهارچوب های تئوریکش را می گوید. نمی گویم تغییراتی در تفکرات امام رخ نداده چرا تا زمان رحلت شان خیلی تفکرات ایشان عوض شده است. ما همان طور که نفت را خام صادر می کنیم تفکر امام هم در کشور ما خام است. تا امروز هم کار جدی ای در حوزه تفکر امام نکرده ایم. مثلاً همین کتاب کشف اسرار چرا رویش کار نشده است؟

وی ادامه داد: اسلام تحجری، اسلام آمریکایی، اسلام درباری و اسلام ولایتی اصطلاحاتی است که امام مطرح کرده و هر کدام چهارچوبی دارد. اسلام تحجری یعنی حوزه های علمیه؛ تا امروز هم همین روند ادامه دارد. اسلام آمریکایی را هم در دانشگاه می بینیم و کسانی مثل سید حسین نصر و ... آن را دنبال می کنند. سید حسین نصر و فردید اسلام شاهنشاهی را دنبال می کردند که هنوز هم تفکر آن ها در شورای عالی انقلاب فرهنگی و فعالیت های علوم انسانی اسلامی و ... وجود دارد.

دانشگاه ما صد در صد غربی تر از قبل از انقلاب است

ابراهیم فیاض افزود: دانشگاه ما صد در صد غربی تر از قبل از انقلاب است. هنوز در داخل رشد علمی ایران را بر اساسISI می سنجند. با این همه پولی که داریم چون اقتصادمان ورشکسته است پیش نمی رویم. پول زیادی در عرصه نظامی خرج می کنیم اما در کنار داشتن موشک، پراید داریم. در حالی که کشورهایی مثل آمریکا فعالیت نظامی شان هم بعد اقتصادی دارد. به همین خاطر امروز می گویند دیگر در عراق و افغانستان نمی مانیم چون از لحاظ اقتصادی برایشان توجیه ندارد.

وی خاطرنشان کرد: یکی از مشاوران شاه حسین اردنی می گفت شاه حسین به شاه ایران گفته بود با مردمت قدری راه بیا! شاه به او گفت الان ارتش ما در مرزها قوی است، در داخل هم ژاندارمری و ساواک قوی است پس چرا راه بیایم؟ آیا ما امروز همین تفکر را نداریم و خوشحال نیستیم که امنیت داریم؟ درست است که راهپیمایی ۲۲ بهمن داریم اما دوباره بعد از آن به خواب می رویم. در همان سال اول دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد در مرکز تحقیقات استراتژیک دولت سخنرانی کردم و هشدارهایی دادم اما خیلی از علما به من فحش دادند.

ابراهیم فیاض با تأکید بر این که اخلاق زمانی محقق می شود که در جامعه عدالت باشد گفت: آقای مطهری گفت مبنای فقه، عدالت است و به کار در مقابل سرمایه اصالت داد و متهم شد به مارکسیست بودن و کتابش درباره این موضوع سال ها منتشر نشد. امروز هم دنباله های این تفکر وجود دارد. کسانی که پشت این تفکرات هستند را اگر بررسی کنید می بینید یک کار در جهت تئوری اقتصادی و سیاسی و ... در اسلام نکرده اند. سیاست اقتصادی دولت آقای هاشمی بر اساس سوفیسم آقای سروش و سوفیسم آقای مصباح بود که بر مبنای ملاصدرا است که شد همان سیاست تعدیل ساختاری.

وی همچنین اظهار کرد: شاه با گریه از کشور خارج شد و می گفت من که این همه راه، فرودگاه و ... ساختم پس چرا به من مرگ می گفتند؟ چون در زمان او عدالت نبود. اخلاق بدون عدالت نمی شود. کاخ شاه در مقابل کاخ های امروز برخی آقایان هیچ بود. اسلام فردی که بر اساس عرفان است عدالت در آن نیست در نتیجه اخلاق هم نخواهد بود. الان ببینید فساد و فحشا در تهران چقدر است. آن چه الان داریم ساختاری اجتماعی است که از کنش این آقایان در آمده و این کنش در معرفت شناسی آنان بوده است.

ابراهیم فیاض اضافه کرد: انقلاب اسلامی بر اساس تفکر ملاصدرا مطرح شد و در ادامه انقلاب اسلامی از بین رفت و انقلاب فرهنگی مطرح شد. شما ببینید یک دامپزشک با ۲۰۰ مقاله ISI در حوزه اسب شناسی ۱۴ سال بر دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی حاکم بوده است. این که در شورای عالی انقلاب فرهنگی چه خبر است و چه حقایقی وجود دارد یک کار تحقیقاتی لازم دارد تا معلوم شود که چه خبر است. این ها ریشه اش در این است که از لحاظ معرفت شناسی، عرفان و سوفیسم در جامعه حاکم باشد. در نتیجه خود خواهی، اشرافیت، رانت خواری و ... ایجاد می شود.

وی سپس گفت: امام در اواخر عمر به شدت به سمت عدالت و مصلحت گرایی در جهت منافع مردم می رود. به همین جهت مجمع تشخیص مصلحت نظام را راه انداخت. مردم ما مَردند که مثل روز دوشنبه برای راهپیمایی ۲۲ بهمن می آیند.

از اومانیسم به سمت مردم گرایی می آیند

ابراهیم فیاض افزود: شریعتی و جلال آل احمد تحت تأثیر جریان های جهانی در فرانسه و ... در ایران حرکت هایی را راه انداختند. ما از جریانات جهانی جدا نیستیم. نمی گذارند خیلی از جریانات جهانی در ایران مطرح شود. مثلاً الان جریان پاریس بسیار مهم است و کمتر خبر داریم. ماجرای پاریس بسیار عمیق تر از این صحبت هاست. الان در ونزوئلا می خواهند کشت و کشتار راه بیندازند تا قضایای پاریس جمع شود. نکته اساسی این است که دارند از اومانیسم به سمت مردم گرایی می آیند. همان تفکری که در انقلاب ما بود.

وی خاطرنشان کرد: در همان زمان جبهه که رزمنده ها آب برای خوردن نداشتند برخی در تهران در کاخ ها زندگی می کردند. آن زمان من اعتراض کردم و می خواستند مرا محاکمه صحرایی کنند. در جنگ گاهی مردم با لباس خانگی می ریختند پشت تانک ها و ... و عراق را به عقب می راندند. در واقع مردم رهبری می کردند. حرکت دیروز مردم هم در همین راستا بود چون احساس کردند کشورشان در خطر است.

آینده جهان بر روی حکمت می چرخد

ابراهیم فیاض با بیان این که کنش امروز مسئولان بر اساس عرفان شکل گرفته افزود: این تفکر با آقای هاشمی شروع شد. خاتمی و احمدی نژاد در ابتدای سر کار آمدن خواستند با این مسیر مخالفت کنند اما بلافاصله همان مسیر آقای هاشمی را رفتند. آینده جهان بر روی حکمت می چرخد. روی آلمان امروز مطالعه کنید تا ببینید در حوزه حکمت چه دارند می کنند. صلح جهانی به حکمت بستگی دارد. در تعبیر فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا به جای ناس، انسان گذاشتیم و این مسأله به خاطر انحراف فلسفی ابن عربی است و خیلی ها امروز این را دنبال کرده اند.

باید تکلیف مان را با علم و تکنولوژی جدید مشخص کنیم

محسن غرویان سپس عنوان کرد: وایتهد در کتاب علم و جهان مدرن می گوید وقتی درباره اهمیت علم و دین تأمل می کنیم گزاف نیست اگر بگوییم آینده جهان بستگی به تعامل این نسل با روابط و مناسبات این دو دارد. علامه جعفری علاوه بر راسل با وایتهد هم مکاتباتی داشته است. من معتقدم آینده جمهوری اسلامی هم همین طور است. باید ببینیم در دهه پنجم با علم و عالمان و متفکران چه می کنیم و همچنین با دین چه رابطه ای برقرار می کنیم. علم و دین الان همه زندگی ما را در اختیار دارند. رفتارهای روزمره مان بر اساس دین است و زندگی مان با لوازم علم و تکنولوژی دارد اداره می شود. پس رفتارها و سبک زندگی مان متأثر از علم و دین است.

وی افزود: کاروان علم و تکنولوژی در دنیا مثل یک سیل بنیان کن دارد جلو می رود. یک زمانی هر تکنولوژی ای را حرام اعلام می کردند اما امروز بیوت شان همه مملو از مظاهر تکنولوژی است. تکنولوژی نفوذ می کند و ما هم نمی توانیم با آن مقابله کنیم. مقاومت در برابر آن بی ثمر است. باید به هماهنگ کردن قرائت های دینی خودمان با رشد و تکنولوژی بپردازیم همراه با حفظ اصول دینی و ارزش های اخلاقی مان. جبر علمی و تکنولوژی حاکم نیست ولی بسیار سخت است. محال نیست که با علم و تکنولوژی جدید زندگی کنیم در عین حال اخلاق هم داشته باشیم.

محسن غرویان با اشاره به سخنان ابراهیم فیاض گفت: من بر خلاف آقای فیاض اسم نمی آورم و به نظرم یکی از آسیب های اخلاقی انقلاب این است که اسم افراد را بیاوریم و نسبت ناروا بدهیم. این افراد یا فوت شده اند و یا این جا نیستند که از خود دفاع کنند. نباید یک طرفه در مورد دیگران قضاوت کنیم. باید به خودم بگویم که غرویان که هیچ کس را قبول نداری و همه را منحرف و ضد عدالت و ... می دانی، خودت چه داری؟ بالاخره یک نسخه ای بنویس و کتابی منتشر کن. وقتی به منزل علامه حسن زاده می رفتیم می گفتند تازه چه صیدی کرده ای؟

وی همچنین خاطرنشان کرد: در دهه پنجم باید با علم و تکنولوژی جدید تکلیف مان را مشخص کنیم. مقام معظم رهبری گفتند ما افتخار می کنیم که در علم شاگردی کنیم اما ننگ مان می آید که همیشه شاگرد بمانیم. باید به مقامی برسیم که خودمان نظریه پردازی کنیم و حرف نو بزنیم. به هیچ وجه این را قبول ندارم که باید همه تکنولوژی غرب را دور بریزیم چون نمی توانیم. اقتصاد مقاومتی هم در این جا جوابی به ما نداده است. علامه جوادی آملی تعبیر ملت ویلچری را به کار بردند یعنی وقتی خودمان علم و اقتصادی نداشته باشیم مثل این است که ستون فقرات نداریم و بر روی ویلچر هستیم. در این صورت مقاومت معنا ندارد. وقتی اقتصاد ما فقط بر اساس فروش نفت باشد نمی توانیم در برابر قدرت های عالم مقاومت کنیم.

محسن غرویان در انتها گفت: تعامل، گفتگو، مذاکره و ارتباط در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی و علمی باید در دنیای جدید و آینده انقلاب راهبرد ما باشد. دیدگاه امثال شهید مطهری و شهید بهشتی بر همین اساس است. این دیدگاه که ما بین خود و جهان مدرن دیوار بکشیم جواب نداده است.

این نشست در ادامه با پرسش و پاسخ همراه بود.

انتهای پیام

captcha