تعدد لایه‌های معنایی در قرآن از منظر امام(ره)/ شروط تعمق در غرر آیات
کد خبر: 3793436
تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۹:۳۷

تعدد لایه‌های معنایی در قرآن از منظر امام(ره)/ شروط تعمق در غرر آیات

گروه اندیشه ــ امام خمینی(ره) با اعتقاد به اینکه قرآن منازل، مراحل، ظواهر و بواطنی دارد، از یک سو توقف در‌ ظواهر و قصور از بواطن را موجب هلاکت و جهل به مقام ربوبيت برمی‌شمرد و از سوی دیگر تفكر در برخی آیات توحیدی را برای گروهی از مردم، كه ذهنشان طاقت استماع برهان و استعداد ورود در این گونه مباحث را ندارد، ممنوع می‌داند؛ ایشان دو شرط را برای ورود در بواطن آیات توحیدی ذکر می‌کند.

حضرت امام خمینى(قدس سره)، متفکر، مفسر قرآن و سیاستمدار کم‌نظیر جهان اسلام در عصر حاضر بودند که با ابتناء بر نظرگاه‌های مترقی از معارف و تفسیر قرآن کریم، سازوکار‌های عملیاتی برای تحقق آموزه‌های وحیانی آن را پی‌ریزی کردند؛ از این‌ رو، شناخت دیدگاه‌ها و مبانی مفهومی و روشی امام(ره) درباره قرآن کریم مقدمه‌ای برای ترسیم بهتر هندسه فکری و سیره عملی ایشان است.
 
با توجه به قرائن عقلی و نقلی قرآن کریم مراتب معنایی و لایه‏‌های دلالی متعددی دارد. همچنین روایات متعدد و متفاوتی درباره وجوه مخاطبان و محدوده تفکر در معنایی باطنی آیات قرآن کریم مطرح شده است؛ نگارنده در این مقاله در پی شناخت این مبانی از منظر حضرت امام(ره) با تحلیل متنی و گفتمانی در بین کتب و آثار متعدد ایشان است که به فراخور موضوعی به بیان نظرها خود در این باره پرداختند؛ در این رهگذر نظر امام(ره) درباره ژرفای بیشتر برخی غرر آیات و حدود و شروط تعمق در آیات قرآن بررسی می‌شود.
 
دلالت‌های معنایی قرآن
 
دلالت‌های معنایی قرآن کریم ویژگی‌های متعددی دارد؛ این دلالت‌ها علاوه بر داشتن تشابک (داشتن ارتباط و تداخل معنایی با یکدیگر) و سطوح و زمینه‏‌های مختلف دلالی (از جمله دلالت‌‏های فلسفی، علمی، فقهی، کلامی و غیره)، مراتب و لایه‌های متعدد معنایی نیز دارند. بحث تعدد لایه‏‌های دلالی در قرآن یا به تعبیر روایات «بطون» از ویژگی‏‌های قرآن کریم است که قرائن عقلی و نقلی بسیار بر آن دلالت دارد. (رک: سیدحیدر طباطبايى، پژوهشى تطبيقى در بطون قرآن) شیعه و اهل سنت روایات متعددى از پیامبر(ص) حکایت کرده‏‌اند که قرآن ظاهر و باطن دارد. (ر.ک: مجلسی، بحار الأنوار؛ فیض کاشانی، تفسیر صافى)

اساساً قرآن کریم کتابى است که براى تمام نسل‏ها و زمان‏ها نازل شده و به صورت طبیعى تمامی معارف و احکام مورد نیاز بشر در ظاهر آیات نمى‌‏گنجد و لازم است که بخشى از معارف قرآن در باطن آن نهفته شده باشد تا ژرف‏اندیشان در طول تاریخ آن‏ها را استخراج و استنباط و در اختیار بشر قرار دهند و همین مطلب رمز جاودانگى و جهانى بودن قرآن است.

از این‏ رو تفاوت اصلی قرآن با متون دیگر نه‏تن‌ها در سطح ظاهری، بلکه در سطح پنهان و به فعلیت نرسیده است. قرآن کریم تنها با آن چیز‌هایی که گفته از دیگر متون جدا نمی‏‌شود، بلکه به واسطه سخنانی که نگفته، ولی بالقوه در آن نهفته‏‌اند با متون دیگر تفاوت پیدا می‏‌کند. افزایش دانسته‏‌های خواننده و تغییر بینش و نگرش آن‌ها از عصری به عصر دیگر، در به فعلیت رسیدن مضمون نص تأثیر دارد، اما در متون دیگر کمترین فرایند فعلیت‏‌یابی را در طول زمان شاهد هستیم. (قائمی‏‌نیا، بيولوژي نص)

امام خمینی(ره) و مراتب معنایی قرآن

امام خمینی(ره) در این باره می‏‏ فرماید: «فان للقرآن منازل و مراحل و ظواهر و بواطن، ادناها ما یکون قشور الالفاظ و قبور التعینات، کما ورد: ان للقرآن ظهرا و بطنا و حدا و مطلعا؛ قرآن دارای منازل، مراحل، ظواهر و باطن‌هایی است که پایین‌ترین مرحله آن در پوسته الفاظ و گور‌های تعینات قرار دارد؛ چنان‌که در حدیث آمده است: همانا قرآن ظاهری و باطنی و حدی و مطلعی دارد.»(امام خمینی، صحیفه نور)

البته امام(ره) نه‌تن‌ها به مجاز بودن گذر از ظواهر بسنده نمی‌کند، بلکه معتقد است که متوقف ماندن در حد صورت و ظاهر قرآن باعث هلاکت است: «گمان مکن که کتاب آسمانی و قرآن فروفرستاده ربانی همین پوسته و صورت است و [بدان] که ایستادن در حد صورت و ماندن در حد عالم ظاهر و نرفتن به مغز و باطن، مرگ و هلاکت است و ریشه تمام جهالت‌ها و پایه تمامی انکار نبوت‌ها و ولایت‌ها می‌باشد.»(امام خمینی، صحیفه نور)

ایشان با اشاره به تفاوت فهم‌ها در مراتب معنایی قرآن، به عنوان نمونه به آیه شریفه «فَلَمَّا جَنَّ علَیْهِ اللَّیلُ رَأَی کَوْکَبًا(انعام، آیه 76) اشاره می‌کند که اهل معرفت کیفیت سلوک و سیر معنوی حضرت ابراهیم(ع) را درک می‌کنند و دیگران از آن، سیر آفاقی و کیفیت تربیت و تعلیم حضرت ابراهیم را درک می‌کنند، و بدین منوال، سایر قصص و حکایات که استفادات اهل معارف و مجاهدات هر یک با دیگری فرق دارد(امام خمینی، آداب‌ الصلوة).

امام(ره) این تفاوت را به رویکرد عرفانی و غیرعرفانی اختصاص نمی‌دهد بلکه معتقد هستند که انسان‌ها «به حسب مراتب وجودشان، به حسب مراتب کمالشان، برداشت‌هایی دارند.»(امام خمینی، صحیفه نور).

به بیان دیگر، برداشت عمیق‏تر از لایه‌‏های معنایی قرآن صرفاً براساس زیرکی و هوش افراد نیست. اگرچه تحلیل منطقی و روشمند از دلالت‌‏های قرآن و بررسی تعامل و تأثیر متقابل این دلالت‏‌ها در قرآن باعث کشف ابعاد مخفی و نهان آن می‏‌شود، اما تزکیه نفس و تهذیب نفس در رصد ابعاد و معارف ناب قرآنی از ویژگی‌‏های منحصربه‌فرد قرآن است. به تعبیر قرآن کریم تقوا، عمده‌ترین شرط معرفت حقایق در قرآن شمرده شده است: «إن تتّقوا الله یجعل لکم فرقاناً(سوره انفال/ 29)؛ اگر تقوای الهی پیشه کنید خداوند برای شما فرقان(قوّه تمییز حق از باطل) قرار می‏‌دهد».

این آیه شریفه با اطلاقی که دارد تنها به بیان شرط شهود عرفانی اختصاص ندارد و شامل شرط معرفت برهانی نیز می‌‏شود؛ به بیان دیگر تقوا هم در فهم عقل و هم در شهود قلب اثرگذار است، به میزانی که درک کامل و صحیح مفاهیم ذهنی و دیدن حقایق عینی در پرتو تقوا محقق می‌شود(جوادی آملی، معرفت شناسی در قرآن). امام(ره) معتقدند از آن‌جا که حضرات معصومین(ع) مصادیق بارز انسان‌های کامل و به استناد روایات مخاطبان واقعی قرآن هستند، کامل‌ترین و عالی‌ترین بهره‌مندی از قرآن منحصر به آنان است. «قرآن کریم مرکز همه عرفان‌هاست، مبدأ همه معرفت‌هاست لکن فهمش مشکل است، آن‌هایی فهمیدند که "من خوطب به" بودند ...»(امام خمینی(ره)، تفسیر سوره حمد).

«رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است که با مبدأ وحی آن‌طور آشنایی دارد که اسرار وجود را برای او بازگو می‌نماید و خود با عروج به قلّه کمال انسانیّت حقایق را آشکارا و بدون هیچ حجاب می‌بیند و در عین حال در تمام ابعاد انسانیت و مراحل وجود، حضور دارد و مظهر اعلای هو الاول والآخر والظاهر والباطن است و می‌خواهد همه انسان‌ها به آن برسند و چون نرسیده‌اند گویی رنج می‌برد»(امام خمینی(ره)، صحیفه نور).

ژرفای بیشتر برخی آیات

اگرچه تمام آیات قرآن از نظرگاه ژرفای حقایق و معارف خود به مثابه اقیانوسی عمیق و بیکران است و برداشت هر نکته‌ای از آیات همچون کشف مرواریدی گرانبهاست، از ارشادات معصومین(ع) می‌توان این نتیجه را گرفت که برخی از آیات شریفه قرآن که جزء غرر آیات هستند گوهری اشرف دارند و از ژرفایی بیش از سایر آیات برخوردارند. 

حدیث معروفی که کلینی در الکافی و با اندکی تفاوت شیخ صدوق در التوحید نقل کرده است؛ که از امام سجاد(ع) درباره توحید پرسیدند و حضرت فرمود: «إِنَّ الله عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ الله تَعَالَى قُلْ هُوَ الله أَحَدٌ وَ الْآیَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِیدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ». همانا خداوند عزّوجل می‌دانست که در آخرالزمان، پاره‌ای از مردم ژرف‌اندیش خواهند آمد، پس خداوند تعالی "قل هو اللّه احد"، و آیاتی از سوره حدید تا آیه "هو علیم بذات الصدور" را فرو فرستاد. پس هر کس فزون از آن را اراده کند، هلاک شده است.

امام خمینی(ره) درباره محتوای این آیات می‌نویسد: «در آیات شریفه اوّل سوره مبارکه «حدید» دقایقی است از توحید و معارف جلیله‌ایست از اسرار الهیّت و تجرید، که در هیچ یک از مسفورات الهیّه و صحف اهل معرفت و اصحاب قلوب نظیر ندارد و اگر برای صدق نبوّت و کمال شریعت حضرت نبی ختمی جز آن آیات نبود، برای اهل‌ نظر و معرفت هم آن‌ها کفایت می‌کرد... کنون، اقوام متعمّقون و اصحاب نظر و معرفت می‌دانند چه اسراری در این آیات است و خدای تعالی به چه کلام شریفی و سرّ بزرگی، آخر زمانی‌ها را تشریف داده و به آنها منّت نهاده».(امام خمینی(ره)، آداب‌ الصلوة).

تعمق در آیات قرآن از دیدگاه امام(ره)

البته امام خمینی(ره) در این مسئله از حیث مخاطب قائل به تفکیک است و معتقد است که افراد سطحی‌نگر حق تفسیر آیات و حمل آن به سوی معانی عادی را ندارند و این آیات مخصوص متعمقان است: «از این حدیث شریف معلوم شود که فهم این آیات شریفه و این سوره مبارکه، حقّ معمّقان و صاحبان انظار دقیقه است؛ و دقایق و سرایر توحید و معرفت در این‌ها مطوی است؛ و لطایف علوم الهی را حق تعالی برای اهلش فرو فرستاده؛ و کسانی که حظّی از سرایر توحید و معارف الهیّه ندارند، حقّ نظر در این آیات ندارند؛ و حق ندارند این آیات را به معانی عامیّه سوقیّه که خود می‌فهمند، حمل و قصر نمایند».(امام خمینی، آداب‌ الصلوة)

بنابراین برای این دسته از آیات (به عنوان نمونه سوره توحید) اگرچه فهم عرفی و ساده‏ای برای عموم افراده جامعه قابل ارائه باشد، اما در ژرفای آن مطالب عمیقی نهفته شده که مطمع و محلی برای تعمق و غور اولوالباب مهیا کرده است. این فرمایش حضرت سجاد(ع) ناظر فرموده امیرالمؤمنین(ع) در وصف دریای مواج معارف قرآن است: «وَ إِنَّ الْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِیقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِیقٌ لَا تَفْنَى عَجَائِبُهُ وَ لَا تَنْقَضِی غَرَائِبُهُ»(نهج‏‌البلاغه، خطبه 18)

امام خمینی(ره) با بیان اینکه افق قرآن بسیار بالاتر از تحقیقات روز است درباره محتوای سوره توحید‌ و شش‌ آیه‌ از‌ سوره‌ حدید، می فرمایند: گمان ندارم که واقعیت(اینها) برای بشر ‌تا الان و تا بعدها بشود آن‌طوری که باید باشد، کشف بشود. البته مسائل در این باب خیلی گفته شده‌ است. تحقیقات، تحقیقات بسیار ارزنده هم بسیار شده است، لکن افق قرآن بالاتر از این مسائل است. همین آیه شریفه هو الاول والآخر والظاهر والباطن، انسان خیال می‌کند که خوب،‌ اول‌ خلق اللّه است و آخر هم همان است و عرض می‌کنم که ظاهر هم به حسب آثارش است و باطن هم به حسب اسمائش. لکن اصلاً این مسأله این‌ نیست‌ که ما می‌فهمیم و فهمیده‌اند، مسائل بیش از این مسائل است. هو الظاهر، اصل ظهور را به غیر خودش می‌خواهد نفی کند از‌ غیر‌ خودش، مال اوست. واقع مطلب‌ همین‌ است. منتهی فهم این معنا که ظهور، ظهور اوست و عالم و تمام هستی ظهور اوست، فهم این مشکل است.(امام خمینی، صحیفه نور)

امام خمینی(ره) نیز در بیانی دیگر در کتاب «چهل حدیث» بیان می‏‌کند: بدان كه تفسير اين سوره مباركه و آيات اوّل سوره «حديد» از حوصله امثال ما خارج و في الحقيقه دخول در آن خروج از وظيفه است. چگونه براى مثل من در شريعت انصاف جايز است ورود در تفسير چيزى كه حق تعالى فرو فرستاده براى اشخاص متعمق و علماى محقق.(امام خمینی، چهل حديث)

امام خمینی(ره) در ادامه شرح خود بر حدیث اقوام متعمقون می‌‏نویسند: «آنچه در ذيل حديث شريف فرمايد كه من رام وراء ذلك فقد هلك اشاره به آن است كه اين قدر كه در اين آيات شريفه و سوره مباركه «توحيد» از معارف مذكور است حد علوم بشرى و غاية القصواى معارف است، كه اگر كسى گمان كند كه بالاتر از اين معارف پيش كسى است به خطا رفته و چنانچه اين آيات حدّ اعلاى معارف را به سلسله بشر تعليم مى‏دهد، قصور از اين حد نيز اخترام و هلاك است و جهل به مقام ربوبيت است».(امام خمینی، چهل حديث)

بنابراین امام خمینی(ره) با استناد بر روایات، به لایه‌های معنایی متعدد در قرآن و مراتب معنایی منازل، مراحل، ظواهر و بواطن‌ معتقد بودند و پایین‌ترین مرحله معنایی آیات در پوسته الفاظ و تعینات می دانستند. ایشان همچنین دو شرط برای ورود و تعمق در آیاتی که مباحث ژرف و عمیق‌تر معرفتی دارند بیان داشتند: نخست اینکه این تعمق در محدوده اکتناه ذات و صفات نباشد. ثانیاً اینکه تنها معمّقان و صاحبان انظار دقیقه می‌توانند در این آیات تدبر و تعمق داشته باشند.

به قلم محمد پارسائیان

دانش‌آموخته دکتری علوم قرآن و حدیث

انتهای پیام

captcha