به گزارش خبرنگار ایکنا؛ کتاب «تبصرة المؤمنین» در نسبت بین عرفان و تشیع اثر حکیم مؤمن تنکابنی صاحب کتاب «تحفه حکیم مؤمن» با مقدمه و تحقیق سعید رحیمیان و تصحیح و تحقیق سهراب فلاح خوشخلق و فوزیه فلاح خوشخلق و به همت انتشارات «آیت اشراق» منتشر میشود.
این کتاب جوابیه و ردیهای بر سخنان ملامحمد طاهر قمی در کتاب «تحفهالاخیار» است. وی تلاش کرده که مهمترین نقدهای قمی را به شیوه جدال احسن یک به یک مطرح کند. سپس به شیوه عقلی یا نقلی یا با تمسک به سیره علمای شیعه پاسخ گوید و ارتباط تشیع و تصوف را تبیین کند.
عناوینی که در فصلهای این کتاب بررسی شده میتوان به در اثبات طریقت، در تحقیق ولایت و رد کلام اهل ظاهر، درجات ایمان و بیان پیری و مریدی، جایز بودن ریاضت و رهبانیت، ترک لذات نفسانی، در تحقیق عشق، در دلایل ذکر خفی، جلی و تحصیل غنا و وجد و سماع، در بیان کشف و رؤیا و وحی و الهام، در وحدت وجود، در بیان انوار و حجب و... اشاره کرد.
نقد بر عرفان و تصوف بر دو نوع درونی و بیرونی است. مقصود از نقد درونی نقدهایی است که از جانب عارفان و به هدف پالایش درونی عرفان و تصوف از ناخالصیها و بدعتهای راه یافته به همت متشبهان به صوفیه و صوفینماها یا به منظور حفظ سالکان از رهزنهای سیر و سلوک و برخی افراط و تفریطهای راهیافته به طریقت و تنبه دادن به اغلاط راهیافته یا اشتباهات در مسیر مطرح شده است.
نقد بیرونی نقدی است که از جانب غیرعارفان یا مخالفان تصوف و به هدف پرهیز دادن دیگران از آنچه مؤلفان بدعت، ضلالت و احیاناً زندقه و کفر انگاشته شده است و بیشتر ردیه است تا نقد، چراکه نقد مستلزم بیان نکات مثبت و منفی مورد نقد است. نقدهای بیرونی گاه از سوی شیعیان و گاه از طرف اهل سنت نگاشته شده است. چه در بین اهل سنت و چه در میان شیعیان اکثر منتقدان تصوف از بین فقها و محدثان بودهاند.
از جمله مخالفان سرسخت عارفان در زمان صفویه ملا محمدطاهر قمی است که در زمان شاه طهماسب میزیست و سمت قضاوت و امامت جمعه را داشته است. وی با تألیف رساله تحفةالأخیار در صدر ارائه مبنای نظری برای برخوردهای عملی با اهل تصوف از سوی مؤمنان و متشرعان برآمد. همچنین علاقهمندان به عرفان و صوفیان به مقابله نظری با او و تألیف رسالههایی در رد انتقادات وی به عرفان و تصوف برآمدند که از جمله آنها حکیم تنکابنی طبیب و صوفی عصر صفوی و صاحب کتاب معروف تحفه حکیم در داروشناسی و پزشکی است.
وی در کتاب «تبصرة المؤمنین» تلاش کرده، مهمترین نقدهای قمی را به شیوه جدال احسن یک به یک مطرح کرده، سپس به شیوه عقلی یا نقلی یا با تمسک به سیره علمای شیعه پاسخ گوید و ارتباط تشیع و تصوف را تبیین کند.
تنکابنی مواضع قمی را افراطی میداند و اوج افراط گرایی را در این حکم قمی نشان داده است که نه تنها عارفان را تکفیر کرده، بلکه هر کسی که ایشان را کافر نداند نیز تکفیر کرده است. حال آنکه بسیاری از عالمان و مجتهدان شیعه هرچند سالک به مسلک عارفان نبودهاند، اما عارفان را کافر نمیدانستهاند. تنکابنی مقدمه را با ذکر گروهی از عالمان شیعه که به مسلک عارفان حسن ظن داشته یا خود از ایشان بودهاند آغاز میکند.
نویسنده ضمن نامگذاری رساله به تبصرةالمؤمنین دوازده فصل و خاتمه برای آن ذکر میکند که هر فصل مشتمل بر بیان ادعای قمی و پاسخ تنکابنی به ادعای مزبور است. در این فصول ضمن تبیین ربط بین تشیع و عرفان، به موضوعاتی در حیطه عرفان نظری مانند وحدت وجود و معنی انوار و حجب و لطایف انسانی و … یا در حیطه عرفان عملی مانند مشروعیت ذکر، چلهنشینی، عزلت میپردازد.
انتهای پیام