روایات مرتبط با نوروز قابل استناد نیستند/ پذیرش آداب و رسوم غیرخرافی در اسلام
کد خبر: 3796552
تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۵
حجت‌الاسلام مهریزی:

روایات مرتبط با نوروز قابل استناد نیستند/ پذیرش آداب و رسوم غیرخرافی در اسلام

گروه حوزه‌های علمیه ــ عضو هیئت علمی مؤسسه دارالحدیث قم با بیان اینکه از 16 روایت موجود در مورد نوروز، اعم از مخالف و موافق، هیچ کدام قابل استناد نیستند، گفت: اسلام دخالت در خرده‌فرهنگ اقوام و ملل را جزء رسالت این دین جهانی نمی‌داند؛ لذا آدابی که با توحید منافات ندارد و خرافی هم نباشد، در تضاد با اسلام نیستند.

مهدی مهریزیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی مهریزی، عضو هیئت علمی مؤسسه دارالحدیث، شامگاه شنبه، ۱۸ اسفندماه، در نشست علمی «جایگاه سنت‌های ملی از منظر اسلام» گفت: ملت ایران هم مانند همه ملل سنت‌های ملی را مانند نوروز، شب یلدا و سیزده بدر و همچنین سنت‌های سیاسی را مانند ۲۲ بهمن و روز قدس دارند که گاهی تعارضاتی در ظاهر با اسلام دارد. برای نمونه امسال شب یلدا با ۲۸ صفر مصادف شده بود یا وفات حضرت زینب(ع) و ایام اعتکاف با نوروز همزمان می‌شود؛ لذا این تعارض مسئله‌دار می‌شود. البته بحث فراتر از این تعارضات صوری است.

5 دسته تعارض احتمالی میان مناسبات ملی و دینی

وی با بیان اینکه ۵ دسته تعارض ممکن است میان سنن ملی و دینی رخ بدهد، اظهار کرد: اول همین مناسبت‌ها مانند نوروز و موضوعات مذهبی است؛ مسئله دیگر آداب و رسوم است؛ مثلاً در دستورات دینی آمده که با دست غذا بخورید، ولی همه با قاشق غذا می‌خورند یا گفته می‌شود فلان طور لباس بپوشید. از دیگر موارد بحث نامگذاری‌هاست، زیرا در روایات بیان شده که اسامی پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) را بر روی فرزندانتان بگذارید، ولی این اسامی محدود است، زیرا اگر دین اسلام را از بُعد جهانی مطرح کنیم هشت میلیارد انسان روی کره زمینه هستند و همه نمی‌توانند چند اسم محدود را داشته باشند. لذا می‌تواند تعارضاتی با سنن ملی ایجاد کند.
 
مهریزی با بیان اینکه چند سال است نام «یسنا»، که نامی زرتشتی است، در جامعه ایرانی بسیار بر روی کودکان نامگذاری می‌شود و حتی در خانواده طلاب هم این اسم دیده می‌شود، اظهار کرد: یکی دیگر از موارد تعارض پوشش است، زیرا عمدتاً تمرکز ما در پوشش بر چادر است، ولی مسلمانان چینی و یا ترکمن‌ها نوع پوشش خاصی دارند؛ همچنین در بحث زبان نیز برخی تصور می‌کنند که زبان دین چون عربی است باید عربی بلد باشیم تا دینداری خود را نشان دهیم. البته این مسئله فارغ احکامی مانند نماز است که زبان عربی برای آن لازم است.

این استاد و محقق حوزه علمیه اظهار کرد: از چهار حوزه کلامی، روایی، تاریخی و فقهی می‌توانیم در این مورد بحث کنیم؛ یک بحث کلامی است، یعنی دینی که معتقد است جهان می‌تواند هیچ خرده‌فرهنگی را نپذیرد و باید فرهنگ واحدی بر همه حاکم باشد.

استاد دانشگاه قرآن و حدیث با اشاره به بحث کلامی در مورد نوروز بیان کرد: سخن ما این است که آیا رسالت دین است که وارد این مقوله‌ها بشود و قضاوتی در مورد آن داشته باشد؛ علامه مجلسی در بحارالانوار در کتاب السماء و العالم به مباحث نوروز، سعد، نحس روز‌ها و شهر‌ها بحث کرده است؛ بنابراین بحث اول کلامی این است که آیا دین مسئولیتی برای این امور دارد؟ همچنین سؤال کلامی دیگر این است که دینی که ادعای جهانی دارد می‌تواند با همه این پدیده‌ها برخورد و آن را طرد کند؟
 
دین نیامده جای عقل و علم و تجربه بنشیند

وی تأکید کرد: در مورد سؤال اول فهم بنده این است که رسالت دین این امور نیست، زیرا قرآن رسالت اصلی را هدایت انسان در مقام ذکر و مذکر تعریف کرده است؛ دین نیامده جای عقل انسان تجربه، حس، دانش و فهم انسان بنشیند؛ دین آمده تا انسان را تذکر دهد که گستردگی و عمق حیات را فراموش نکند؛ بنابراین دین حداکثری به تعبیر برخی افراد برای بنده قابل فهم نیست و نمی‌توان برای آن شاهد و دلیلی از قرآن به عنوان مانیفست دین اسلام بیاوریم. حوزه اصلی دین یادآوری کمالات اساسی انسانی است، وگرنه دین با مشاغل، حرف، مناسبت‌ها و نحوه پوشیدن لباس چندان دخالتی ندارد؛ مثلاً اصل بیداری در شب قدر مورد توصیه اسلام است، ولی اینکه چه دعایی خوانده شود و... گرچه طراحی کنونی طراحی درستی است، ولی شاید ارتباط چندانی با اصل دین نداشته باشد.

مهریزی با بیان اینکه مناسبات ملی، تفرجگاه‌های زندگی و عامل تجدید نیرو و قوای انسان است، اظهار کرد: بحث دیگر این است که آیا دین جهانی می‌تواند با این مناسبات دربیفتد و بگوید زبان همه باید عربی باشد و همه باید چادر بپوشند و اعیادشان فقط دو سه روز خاص باشد. این به گمان من قابل فهم نیست، زمانی جهانی بودن دین باقی است که خرده فرهنگ‌ها هم حفظ شود؛ لذا دین جهانی باید بر اقل مشترکات دست بگذارد و افتراقات جزئی را کنار بگذارد.

این استاد و محقق حوزه علمیه تصریح کرد: دین جهانی که رحمت برای عالمین و برای تا ابد بشر است قاعدتاً با فرهنگ‌های خاص که با اصول در تعارض نیست درنمی‌افتد، مگر اینکه مسئله‌ای باشد که با اصول دین مانند توحید در تعارض باشد مانند ترویج خرافات و یا صلیب انداختن، وگرنه مابقی امور را که خرافه نیست و در تضاد با توحید نیست به انسان واگذار کرده است؛ همچنین در قرآن و متون دینی به اشکال مختلف تکثر و کثرت‌ها پذیرفته شده است؛ قرآن را که می‌نگریم این کثرت را می‌بینیم از جمله اینکه خداوند همیشه یک تجلی ندارد و هر روز در شأن و کار خاصی است و یا سبل و راه‌ها پیام‌ها متفاوت است.

وی بیان کرد: در سوره حجرات بر شعوب و قبیله بودن انسان‌ها تأکید شده و یا در آیه نفر بحث فرقه را مطرح کرده که معنای فرهنگی دارد؛ لذا دینی که این تکثر‌ها در متن آن است با بقیه مناسبات درنمی‌افتد و اختلافات را پذیرفته است، زیرا تفاوت‌ها راز زیبایی و ماندگاری عالم است؛ چنین دینی با تفاوت‌ها درنمی‌افتد؛ علاوه بر این شواهد خاصی مانند نامه ۵۳ به مالک اشتر داریم که وی فرموده با سنن خوب و مفید مردم درنیفت؛ سنن خوبی که باعث اجتماع مردم می‌شود همچنین سنن بد و مضر را هم پایه‌گذاری نکن؛ از طرفی برخی سنن جاهلی هم از سوی پیامبر(ص) از جمله در بحث حلف‌الفضول و هفت دور طواف، حرمت ماه‌های حرم، سیره عقلا و ارجاع به عرف امضا شد.

گناه‌ کردن در یک مناسبت ملی به منزله بد بودن آن نیست

مهریزی با تأکید مجدد بر اینکه اگر ملتی سنتی دارند که در تعارض با توحید نیست و مروج خرافه و باطل هم نیست اسلام آن را در درون خود می‌پذیرد، افزود: مثلاً اگر مسلمین چین مناسبتی داشته‌اند که در درون سنت ملی آنان بوده و بخواهند آن را حفظ کنند منعی از منظر دین ندارد. البته اینکه خلافی در این مناسبات مثلاً نوروز رخ دهد، دلیل بد بودن آن نیست، زیرا ممکن است در هر کاری اعم از عزاداری و حتی در نماز هم کار خلافی انجام شود.

وی با اشاره به بحث حدیثی در مورد نوروز که ۱۶ روایت در مصادر سنت و شیعه است و از کتاب کافی شیعه گرفته تا صحیح بخاری و دوره‌های بعد این روایات وجود دارند بیان کرد: در مواجهه با احادیث در سه مرحله باید کار کنیم؛ ابتدا احراز صدور، دوم، احراز اصالت متن و سوم، اعمال قواعد فقه‌الحدیث است؛ مثلاً اگر مطلبی را همه فرق اسلامی نقل کرده‌اند معلوم می‌شود که ریشه‌دار است و مختص یک فرقه نیست. در بحث احراز اصالت متن، نقل به معنا و تقطیع و تحریفات لفظی باید مورد توجه قرار بگیرد و مطمئن شویم که هیچ یک از این سه سطح در روایات صورت نگرفته است؛ به همین دلیل می‌بینیم در فقه در بسیاری از موارد اختلافی در برداشت ناشی از بی‌توجهی یا توجه به این مسئله است.

مهریزی با بیان اینکه نامه ۱۴ نهج‌البلاغه که شیعه و اهل سنت آن را نقل کرده‌اند، ولی خطبه ۸۰ نهج‌البلاغه حتی در کافی هم وجود ندارد افزود: در این خطبه به بحث ناقص‌العقل و ناقص الایمان بودن زنان اشاره شده است؛ در نهج‌البلاغه‌های کنونی ما نواقص‌الایمان مطرح است، ولی در نسخ دیگر ناقص‌الدین بودن آمده است که اگر نواقص‌الدین باشد (با این استدلال که زنان در ایامی نماز و روزه ندارند و تکلیفشان کمتر است) قابل توجیه است، ولی نواقص‌الایمان بودن آنان قابل توجیه نیست، زیرا زنان اگر در ایامی نماز نمی‌خوانند و روزه نمی‌گیرند باز امتثال از دین است.

۱۶ روایت در مورد نوروز

مهریزی با بیان اینکه روایات نوروز ۱۶ عدد است که بخش عمده‌ای در تأیید نوروز و چند عدد در نفی آن است تصریح کرد: از جمله روایت مویدی در کافی است که از امام صادق (ع) نقل شده و ایشان فرمودند که هدیه نوروز برای فردی که نماز می‌خواند و ایمان دارد اشکالی ندارد. همچنین دو روایت در «من لایحضر الفقیه» در تایید نوروز بیان شده است؛ شیخ طوسی در مصباح‌المتهجد به روایتی در مورد آداب نوروز مانند لباس نو پوشیدن پرداخته که از معلی ابن‌خنیس است.

وی با بیان اینکه در کتاب ابن فهد حلی هم روایتی در تأیید نوروز آمده است، افزود: حاجی نوری هم روایتی از مفضل نقل کرده که امام صادق (ع) فرموده این روز، روز خوب و شریفی است و در این روز اگر کسی کار خوبی از من بخواهد انجام می‌دهم؛ بنابراین در مجموع هشت روایت موافق در شیعه وجود دارد

وی افزود: در اهل سنت هم روایاتی در تأیید نوروز در تاریخ کبیر بخاری، در الفهرست ابن ندیم، در آثارالباقیه بیرونی، القاموس فیروزآبادی آمده است و چهار روایت هم مخالف است؛ از جمله در کتاب قطب‌الدین رواندی است که ذکر شده پیامبر وقتی مبعوث شدند نوروز را با عید فطر و اضحی عوض کردند و روایتی هم در مناقب ابن شهر آشوب است که از امام صادق(ع) درخواست سان از لشکر داشتند که ایشان نپذیرفتند. همچنین آلوسی و تاریخ کبیر بخاری نیز روایتی در مخالفت با نوروز بیان کرده است.

مهریزی با اشاره به درستی یا نادرستی برخی روایات تصریح کرد: در روایت معلی ابن خنیس، از دوره شیخ طوسی تا دوره مجلسی محتوای زیادی به آن اضافه شده است. ضمن اینکه این روایت در مصادر اهل سنت و شیعه نیست بلکه شیخ طوسی در حاشیه مصباح‌المتهجد آورده است و بین نقل شیخ طوسی تا علامه مجلسی متن روایت به چند صفحه افزایش می‌یابد. ضمن اینکه مجلسی، آدرسی هم برای روایت خود نمی‌دهد و صرفاً بیان کرده که در یک نسخه قدیمی دیده‌ام.

روایات موید و مخالف نوروز قابل استناد نیست

این استاد و محقق حوزه علمیه با بیان اینکه روایات مرتبط با نوروز اعم از مؤیدات و مخالفت‌ها اشکال دارند ادامه داد: برخی گفته‌اند که فقط روایات مؤید ساختگی است، ولی اشکال در روایات مخالف هم هست مثلاً ذکر شده که عرب‌ها عید نوروز را تغییر داده و به جای آن فطر و قربان را گذاشتند؛ در حالی که نوروز در آن دوره اساساً سنت جا افتاده برای اعراب نبود که پیامبر بخواهند با آن مخالفت کنند؛ بنابراین روایات موید و مخالف با نوروز هیچکدام قابل استناد نیست و آن دسته هم که سند دارند سند درستی ندارد؛ پس اطمینان به صدور روایات موافق و مخالف در باب نوروز نداریم و آنچه اجمالاً ریشه در روایات دارد مطلبی است که بخاری نقل کرده و در مصادر شیعه هم هست، ولی متن همین روایت هم که در عصر نقل مشترک است مشوش است و تفاوت زیادی در کلمات آن و حتی نسبت دادن آن به امام علی و پیامبر وجود دارد.

روایات نوروز در فضای دعوای عرب و عجم ساخته شده است

این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه به جهت تاریخی فقط همین روایت را می‌توان مورد توجه قرار داد، افزود: بخشی از این روایات دعوای عرب و عجم است؛ مثلاً سیدمرتضی در دیوانش هفت قصیده برای نوروز دارد؛ وی امیرالحاج از طرف حاکم بوده و در دستگاه حکومتی بوده که نوروز را جشن می‌گرفتند؛ مجلسی هم در دستگاه حکومت بود؛ وی هم چون در حکومت بود روایت مورد تأیید نوروز را اقوی می‌داند، ولی آیت‌الله مصباح که تعلیقه بر بحار دارند روایات معلی (موید نوروز) را رد کرده است، چون در دوره طاغوت به نوروز بهای زیادی می‌دادند. بنابراین این احادیث در چنین فضایی شکل گرفته و مسئله‌ای دینی نیست.

انتهای پیام

 

captcha