به گزارش خبرنگار ایکنا؛ کتاب «فوت و فن فلسفه» اثری از نایجل واربرتون است که علیرضا حسنپور آن را ترجمه کرده و انتشارات کتاب طه آن را با شمارگان هزار نسخه و بهای 15 هزار تومان روانه بازار نشر کرده است.
این کتاب، اثری مختصر برای ارتقای مهارتهای فلسفهآموزش است. مخاطبان این کتاب، دانشجویان و همه علاقهمندان فلسفه هستند که میخواهند مهارتهای فلسفهورزی خود را ارتقا دهند. خواندن این کتاب، اصولی در اختیار خواننده قرار میدهد که با به کار بستن آنها میتواند متنهای دشوار فلسفی را بخواند، اصطلاحات آنها را بفهمد و تحلیل کند، متن و مقاله فلسفی بنویسند و در کلاسهای فلسفه فعال باشد.
مترجم در مقدمه خود مینویسند: مطالعه فلسفه مانند هر رشته دیگری شیوهها و فنون خاص خود را دارد و اگر این شیوهها را کار نبندیم مسلماً از مطالعه آن بهره چندانی نخواهیم برد. فلسفه رشتهای انتزاعی و دشوار است و اغلب کسانی که به مطالعه آن روی میآورند، در فهم مطالب آن دچار مشکل میشوند و این امر تا حد زیادی به شیوه نادرست مطالعه این رشته و عدم آگاهی از مهارتهای مورد نیاز در مطالعه آن بازمیگردد.
این کتاب برای کمک به حل همین مشکل نوشته شده است و نخستین کتاب در این زمینه است که ترجمه آن به فارسی منتشر میشود. در حقیقت نویسنده در این کتاب قصد طرح و ارائه هیچ مسئله فلسفی را ندارد، بلکه فقط بر آن است تا راهکارهایی برای بهبود و افزایش مهارتهای فلسفه خوانی دانشجویان و علاقهمندان فلسفه ارائه کند.
در بحث فلسفی درگیر مباحثه و گفتوگویی فلسفی خواهید شد، نه صرفاً مباحثه و گفتوگویی درباره فلسفه، و این بخشی از آن چیزی است که مطالعه فلسفه را مهیج و چالشبرانگیز میکند. مطالعه فلسفه فقط شامل آموختن مطالبی نیست که دیگران تعلیم دادهاند، بلکه عبارت است از آموختن اینکه خودتان به عنوان یک فیلسوف فکر کنید. مطالعه فلسفه به معنای واقعی کلمه فرآیند فیلسوف شدن است. هر گونه مطالعه جدی فلسفه مستلزم گفتههای فیلسوفان دیگر و نیز مطالبی درباره پیش زمینه این گفتهها است، اما این امر معمولاً غایت فی نفسه نیست. موقعی که به مطالعه گذشته فلسفه در مقام فیلسوف میپردازیم، از یک موزه اندیشههای پژمرده، بیروح و غبارآلود دیدن نمیکنیم، ما گذشته فلسفه را برای سهیم شدن در فلسفه امروز یا دست کم برای پی بردن به خاستگاه مسائل مورد بررسی کنونی، مطالعه میکنیم.
مطالعه فلسفه با مثلاً مطالعه شعر تفاوت دارد. معمولاً هنگام مطالعه شعر لازم نیست یا از شما انتظار نمیرود که در مقام یک شاعر شعر بگویید، بلکه باید یاد بگیرید که چگونه یک منتقد خوب شعر باشید. اما شما نقد خود را به صورت شعر نمینویسید. اما در مورد فلسفه باید گفت که هر نوشته و تحقیق فلسفی خود بخشی از فلسفه است، یعنی از شما انتظار میرود که در آن نوشته برای نتایجی که میگیرید، استدلال کنید.
نویسنده، کتاب را در چهار فصل تدوین کرده است و در هر فصل یکی از مهارتهای مورد نیاز دانشجویان فلسفه را با ذکر دستورالعملهایی برای تقویت آن مهارت به زبانی شیوا و به دور از پیچیدگیهای معمول متون فلسفی بیان میکند. این چهار مهارت عبارتاند از خواندن، گوش دادن، بحث کردن و نوشتن. نویسنده معتقد است که کسب موفقیت در فلسفه به ویژه برای دانشجویانی که میخواهند فلسفه را در سطوح عالی بخوانند؛ در گرو پرورش و تقویت همه این مهارتها است. پس این کتاب برای همه دانشجویان فلسفه در همه مقاطع تحصیلی و نیز همه کسانی که علاقهمند آموختن فلسفه هستند مفید و حتی ضروری است.
نویسنده در بخشی از این کتاب مینویسد؛ توجه داشته باشید که تأکید بر خواندن، گوش دادن، بحث کردن و نوشتن فعالانه است نه منفعلانه. فلسفه را نباید نوعی سرگرمی تماشاگرانه تلقی کرد، بلکه باید آن را فعالیتی مشکل و گاهی پرهیجان به حساب آورد. هدف اصلی شما باید این باشد که واضحتر فکر کنید و از والاترین دستاوردهای کسانی که قبلاً درباره موضوعات مورد بررسی شما به شیوهای فلسفی اندیشیدهاید، درس بگیرید.
فلسفه مانند اکثر فعالیتها هنگامی آسانتر میشود که شما شگردهای اصلی آن را یاد بگیرید و کار ببندید. اندیشههای هر متفکری خیلی راحت کهنه و قدیمی میشود؛ یکی از حتمیترین راههای این کهنه شدن پناه بردن به شیوهای منفعلانه، حفظ کردن و طوطی وار تکرار کردن صرف گفتههای دیگران و سخن گفتن و نوشتن بدون تفکر واقعی است. برخی هرگز به این وضعیت نمیرسند. اما هنگامی که شما فعال بودن و درگیر بودن در تفکر خود و نوشتن را یاد گرفتید، باید بتوانید این امور را در بسیاری از جنبههای زندگیتان به کار ببندید. کسانی که فلسفه خواندهاند، غالباً فلسفه را رشتهای بالاتر از رشتههای دیگر توصیف میکنند، چون به آنها قدرت اندیشیدن انتقادی درباره امور دیگر را میبخشد.
این افراد، دیگر عقاید دیگران را بیچون و چرا نمیپذیرند و میخواهند دلایلی را که در حمایت از این عقاید اقامه شده بیرون بکشند و مورد پژوهش و حتی شاید پرسش قرار بدهند. آنها از اندیشهها آگاهاند و با نیروی واقعی مینویسند، چون آموختهاند که حتی هنگامی که با موضوعی بسیار انتزاعی و دشوار سر و کار دارند، چگونه استدلالها را در جهت حمایت از نتیجه هدایت کنند. به این ترتیب، مطالعه فعالانه فلسفه میتواند تجربهای ارزشمند و نیروبخش باشد.
انتهای پیام