به گزارش ایکنا؛ بیست و سومین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «اسلام و مطالعات اجتماعی» ویژه زمستان ۹۷ به صاحبامتیازی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و مدیرمسئولی حجتالاسلام نجف لکزایی منتشر شد.
عناوین مقالاتی که در این شماره منتشر شده بدین قرار است: «بررسی انتقادی بر ساخت معانی در تبارشناسی از منظر حکمت اسلامی»، «ماکس وبر و بازسازی منطق استعلایی کانت در منطق تکوینی علم اجتماعی»، «فرایند شکلگیری و کارکرد هنجارهای اجتماعی از منظر قرآن و علمالنفس فلسفی»، «شیوههای انتقال ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن و حدیث»، «بررسی تطبیقی جامعه پذیری سیاسی در حکومت صفوی و نظام جمهوری اسلامی»، «صورت بندی و تحلیل موقعیت سازهای کلیدی هرمنوتیکی در سیاستگذاری فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در حوزه خانواده»، «تحلیل پدیدارشناختی نمایش مصرف و سبک زندگی در شبکههای اجتماعی آنلاین (مطالعه موردی: کاربران اینستاگرام)».
ساخت معانی در تبارشناسی از منظر حکمت اسلامی
در چکیده مقاله «بررسی انتقادی بر ساخت معانی در تبارشناسی از منظر حکمت اسلامی» میخوانیم: «در این مقاله، دیدگاه برساختگرایانه تبارشناسی درباره شکلگیری معانی از منظر حکمت اسلامی بررسی و نقد شده است. بنابراین، ابتدا توصیفی از دیدگاه تبارشناسی درباره معانی ارائه شده و نقش قدرت و عملکردهای گفتمانی در برساخت معانی تحلیل شده است. در ادامه با بهرهگیری از مبانی رایج حکمت اسلامی، نقدها و اشکالات رویکرد برساختگرایانه تبارشناسی در دو بخش؛ نقدهای مبنایی و پیامدها و تبعات معرفت شناختی در علوم انسانی تبیین گردیده است. تقلیلگرایی هستیشناختی، ذات انکاری از معانی، تاریخیگری غایت انکار، تقدم اراده بر ادراک و نفی روابط ضروری در شکلگیری نظامهای معنایی از مهمترین نقدهای مبنایی بر این رویکرد هستند. سپس پیامدها و تبعات این دیدگاه در علوم انسانی را برشمردیم. مهمترین آنها عبارت بودند از: تحویلگرایی ناموجه و تسری ویژگی معانی برساخته به تمامی معانی، اجتماعگرایی نامعقول در شکلگیری معانی، نسبیگرایی و فقدان معیار و ملاک سنجش و ارزیابی، مرگ حقیقت و نفی تطابق معانی با واقعیت فی نفسه اشیاء و قداست زدایی از علم. در پایان نیز دیدگاه حکمت اسلامی درباره معانی و انواع آن بیان شده است و امکان برساخته بودن معانی از منظر حکمت اسلامی در معانی اعتباری بررسی شده و تمایز این دیدگاه با قرائت برساختگرایانه تبارشناسی تبیین شده است.»
ماکس وبر و بازسازی منطق استعلایی کانت
در آغاز مقاله «ماکس وبر و بازسازی منطق استعلایی کانت در منطق تکوینی علم اجتماعی» آمده است: «هر مجموعه معرفتی، به ضرورت، از روش و منطقی تبعیت میکند. وبر از بنیانگذاران علم اجتماعی، مدعی است که از منطق تکوینی برای این علم استفاده میکند. از سویی وی را از جمله اندیشمندان نوکانتی به حساب میآورند، لذا پرسش اصلی مقاله این است که چگونه منطق استعلایی کانت در منطق تکوینی بازسازی شده است. برای پاسخ به پرسش مذکور، از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است. نتایج حاکی است همان گونه که نسبت امر پیشینی یعنی فلسفه، و امر پسینی یعنی علم تجربی، در منطق کانت، معیت است، بدین معنا که فلسفه، امکان علم تجربی را فراهم میآورد، در منطق وبر نیز همین مساله جاری است؛ البته با تحولات مفهومی که در منطق وبر شکل گرفته است. علم، گرانبار از ارزش است. ارزشها، بخشی از واقعیت را معنادار میسازد. در ذیل ایدههای ارزشگذار، نوع مثالی شکل میگیرد؛ هم، چون نومنهای کانتی، تعیین حدود میکند، تا امر فوق، به واسطه مفهوم امکان عینی از دیدگاه معرفت تعمیمی، کافی و نه ضرورت متافیزیکی، تحقق یابد.»
کارکرد هنجارهای اجتماعی از منظر قرآن
در چکیده مقاله «فرایند شکلگیری و کارکرد هنجارهای اجتماعی از منظر قرآن و علمالنفس فلسفی» میخوانیم: «هنجارها، از مهمترین و بارزترین مولفههای فرهنگی و از موثرترین عوامل شکل گیری هویت فردی و جمعی میباشند. نوشتار پیش رو، فرآیند پیدایش هنجارها و نیز مهمترین کارکردهای آنها را با استفاده از روش تحلیل علمالنفس (روان شناسی) فلسفی و استنطاق از قرآن کریم بررسی میکند. در این نوشتار، با تحلیل فرآیند صدور افعال اختیاری و آثار فکری و روحی آن، روشن شده که بر اساس علمالنفس فلسفی و نیز آیات الهی، اولا، آن عاملی که باعث میشود تا جامعه یا فرد، برخی رفتارها یا قالبهای رفتاری را بهنجار به حساب آورده و بر دیگر قالبهای رفتاری ترجیح دهند، اصول و مبانی ارزش شناختی بوده که خود نیز مبتنی بر جهانبینی و منتج از آن هستند. ثانیا، مهمترین کارکرد هنجارها، تقویت و تثبیت همان مبانی ارزششناختی و اندیشههای جهانشناختی است و البته این کارکرد اساسی، خود، واجد خرده کارکردهای دیگری مانند تثبیت ارزشها در جامعه، رفع اختلافات و تحقق همبستگی است.»
شیوههای انتقال ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن
در طلیعه مقاله «شیوههای انتقال ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن و حدیث» میخوانیم: «ارزشها، از مهمترین مباحثی است که در برقراری نظم اجتماعی، توجه جامعهشناسان را به خود جلب کرده است. متولیان اجتماعی با هدف حفظ ارزشهای موجود جامعه، سعی میکنند شیوههایی را برای انتقال آنها به نسلهای آینده، بیان نمایند. این مهم در جوامع اسلامی به ویژه از طریق آموزههای دینی قرآن و حدیث دو چندان خواهد بود. این نوشتار با روش تحلیل نقلی - تفسیری به دنبال پاسخ به این پرسش است که شیوههای انتقال ارزشها در جامعه چگونه است؟ نتایج نشان میدهد ارزشها، از طریق یادگیری و پیروی، همانندسازی ازگروههای مرجع و قانون، هنجارسازی، ایجاد محبت، احساس تعلق، همسرگزینی و ازدواج انتقال مییابد. بیان یک گفتمان اسلامی در رابطه با علم و دین از نوآوریهای مقاله است که در عرصه انتقال ارزشها، در قرآن و حدیث بیان شده است.»
انتهای پیام