کتاب «شیعیان متقدم؛ جستارهایی در تبار اجتماعی شیعه تا پایان قرن چهارم هجری» اثر محمدحسین افراخته توسط انتشارات نگاه معاصر در 276 صفحه در سال 97 روانه بازار نشر شده است.
ایده اصلی کتاب مطالعه موردی قرون یک تا پنج هجری بر اساس نظریه سرمایه اجتماعی پیر بوردیو عنوان شده است. نویسنده در مقدمه به صراحت بر این نکته تأکید کرده است. در مقدمه میخوانیم: «پیر بوردیو جامعهشناس معروف فرانسوی که نقش به سزایی در گسترش علم جامعهشناسی داشت، مفاهیم فراوانی را در این علم مطرح کرد که یکی از آنها مفهوم «سرمایه» است. وی در نظریه خود تلاش داشت مفهوم سرمایه را که در اقتصاد اهمیت بنیادین دارد توسعه داده و در باقی زمینههای علوم اجتماعی نیز به کار ببرد. بوردیو سهگونه اصلی سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی را تعریف نمود که هر کدام از آنها نیز به انواع دیگری تقسیم میشوند و به نوبه خود در مباحث جامعهشناسی کاربرد دارند».
تا اینجا، مولف با تأکید بر نظریه سرمایه اجتماعی بوردیو، به طور گذرا به محتوای آن اشاره میکند؛ اما در ادامه این نوشتار، صراحتا از هدف خویش در نگارش این اثر پرده بر میدارد: «در این نوشتار تلاش بر این نیست جامعه شیعه در پنج قرن اول بر اساس نظریه سرمایه بررسی شود. چراکه تطبیق این نظریه بر جامعه شیعه و مطالعه آن بر این اساس تحقیقی مفصل و همه جانبه را میطلبد. در این نوشتار با الهام از اصل این نظریه، تنها چهار سرمایه فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و نمادین به عنوان مطالعه موردی برگزیده شدهاند. از هر کدام از این چهار نوع نیز، تنها یک مصداق در جامعه شیعه انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مقالات تلاش بود دورنمایی از وضعیت اجتماعی شیعه به محضر خوانندگان عزیز ارائه شود. در واقع این کتاب مقدمهای میتواند باشد تا تاریخ اجتماعی شیعه بر اساس روشهای نوین مطالعاتی و تطبیق تئوریهای مختلف جامعهشناسی، از جمله نظریه «سرمایه» و با مطالعه کامل و بنیادین مورد بررسی قرار بگیرد.»
در این کتاب در مجموع پنج مقاله گنجانده شده است. مقاله اول با عنوان «کتابهای اصحاب امامان، سرمایههای فرهنگی شیعیان» در مورد کتاب عبیدالله بن علی حلبی است. با مطالعه تاریخ حدیث شیعه، این امر قابل مشاهده است که اصحاب امامان احادیثی را که از ایشان میشنیدند، در قالب یک کتاب تدوین میکردند. این نگاشتهها مهمترین سرمایههای حدیثی شیعه بودند و منبع اصلی محدثان بعدی شیعه در تدوین مجامع حدیثی خود بودند. در این مقاله کتاب حلبی به عنوان نمونهای موردی برای بررسی انتخاب شده است. این کتاب از دیدگاه علوم حدیث بررسی نشده است، بلکه تلاش شده است از دیدگاه سرمایه فرهنگی بودن به آن نگریسته شود. کتاب عبیدالله که به عنوان اولین نگاشته حدیثی شیعیان معرفی شده است، جزء اصول اربعماه شیعه بوده و دارای یک موضوع واحد، جامع و تبویبشده بود. این کتاب تا قرن هفتم در میان علمای شیعه رواج داشت و در تمامی مناطقی که شیعیان حضور داشتند در دسترس آنها قرار داشت. به دلیل ویژگیهای گفتهشده، این کتاب از چنان اعتبار و شهرتی در میان جامعه شیعه برخوردار شد که تمامی دانشمندان و محدثان شیعه آن را به عنوان یکی از مراجع اصلی خود در به دست آوردن آموزههای حدیثی، و به ویژه فقهی به شمار آوردهاند. در این مقاله تلاش شده است با نشان دادن اعتبار، شهرت و متداول بودن کتاب در جامعه شیعه سرمایه فرهنگی بودن آن نشان داده شود.
مقاله دوم تحلیلی تاریخی بر قصیده ابنمنیر طرابلسی است. وی به دلیل روابط خوبی که با یکی از شرفای ساکن بغداد داشت، هدیهای را توسط یکی از غلامان مورد علاقه خود برای او ارسال نمود. شریف به گمان اینکه غلام نیز جزء هدایا بوده او را نزد خود نگاه داشت. ابنمنیر شعری برای سید سرود و در آن از او درخواست نمود تا غلام مورد علاقهاش را باز فرستد. سید نیز بعد از رسیدن قصیده با ارسال هدیه و یک شعر غلام را به سوی طرابلس رهسپار نمود. ابنمنیر در سروده خود بسیاری از اعتقادات و همچنین تقابلهای موجود در میان شیعه و اهل سنت در جامعه آن روز را به تصویر کشیده است. گستره موضوعات مطرحشده در این شعر که باورهای اعتقادی، تضادهای آیینی و مسائل عملی (اصطلاحا فقهی) را در بر میگیرد، نشاندهنده بخشی از تضادهای موجود در آن دوران است. در این مقاله تلاش شده است با بررسی ابیات این شعر، ابتدا خواستگاه اعتقادات و آیینهای شیعی در روایات رسیده از اهل بیت(ع) نشان داده شده و در ادامه گزارشهای تاریخی، اعتقادات و آیینهایی که ابنمنیر در شعر خود به آنها اشاره نموده بیان شود.
مقاله سوم بررسی گستره جغرافیایی شیعه بر اساس گزارشهای بیان «حی علی خیرالعمل» در اذان است. شیعیان بدون استثناء معتقد به وجوب ادای فراز مذکور در اذان بوده و اهل سنت آن را حرام یا مکروه میدانند. به همین دلیل این فراز نماد تشیع بوده و بیان آن نشانهای از تشیع ساکنان یک منطقه به شمار میرود. از سویی دیگر به دلیل خصوصیت ویژه اذان که باید به صدای بلند گفته شود، گفتن حی علی خیرالعمل در اذان نیازمند قدرت اجتماعی و یا سیاسی است. بنابراین با بررسی گزارشهای موجود در منابع تاریخی که بیان حی علی خیرالعمل در اذان را گزارش کردهاند میتوان گستره جغرافیایی قدرت سیاسی و یا اجتماعی شیعه را به دست آورد. در این مقاله نشان داده شده است از شرقیترین نقطه جهان اسلام (ملتان هند) تا غربیترین نقطه جهان اسلام (قیروان و آندلس) شیعیان در اذان خود فراز مورد بحث را تکرار میکردند.
مقاله چهارم به بررسی تأثیر اجتماعی حرمهای ساختهشده بر قبر امیرالمومنین(ع) در قرن چهارم پرداخته است. در اوایل این قرن ابوالهیجاء عبدالله بن حمدان بنایی بر قبر امیرالمومنین(ع) ساخت. پس از وی، این کار توسط عضدالدوله دیلمی در نیمههای قرن چهارم ادامه یافت و بارگاهی بسیار مجلل بر قبر بنا نهاده شد. علاوه بر بنای ساخته شده عضدالدوله اقدامات عمرانی دیگری نیز از جمله حفر قنات و ساخت بازار و خانه در اطراف حرف انجام داد. این اقدامات باعث جلب توجه شیعیان به شهر نجف و سکونت آنها در اطراف حرم گردید، به طوری که در مدتی کوتاه نجف به یک شهر تبدیل شد. افراد زیادی در آنجا ساکن شدند، بعد از سی سال از ساخت بارگاه برای شهر نجف دیوار ساخته شد، زیارت حرمهای اهل بیت(ع) به صورت علنی و دستهجمعی انجام گرفت، هدایا برای حرم ارسال گردید، بزرگان در حرم امیرالمومنین(ع) دفن شدند و سازمانی برای اداره حرم ایجاد گردید. این نوشتار تمامی این تأثیرات اجتماعی را بررسی نموده است.
مقاله پنجم به موضوع رابطه میان گسترش تشیع در منطقه فارس از طریق تجارت اختصاص دارد. تجارت شیعیان با فارس در دوران امام صادق(ع) آغاز شد. افراد زیادی که با فارس روابط تجارتی داشتند از جمله تاجران پارچه سابری در این منطقه حضور یافتند. بعد از شروع تجارت افزایش جمعیت شیعه در این منطقه قابل مشاهده است. در اصحاب امامان بعدی شیعه روایان اهالی فارس دیده میشوند که دلیل بر این است این افراد حداقل یک حدیث مستقیم از امام نقل کردهاند. در اواخر قرن سوم محدثان و مولفان شیعه در فارس وجود داشتند که اسامی تالیفات آنها در کتابهای فهرستی شیعه موجود است. به علاوه در اوایل قرن چهارم برخی از دانشمندان شیعه به شیراز به عنوان مرکز فارس مهاجرت کرده و به فعالیت علمی مشغول شدند. بزرگی وز شهرت این محدثان به حدی بود که برخی از محدثان بزرگ شیعه همچون محمدبن ابیزینب نعمانی و ابوالمفضل شیبانی شیراز را به عنوان مقصد علمآموزی خود انتخاب کردند. در اواخر قرن چهارم نیز رسالههایی توسط شیخ صدوق و شیخ مفید در پاسخ اهالی فارس نوشته شد که نشان از وجود روابط علمی میان علمای شیعه با اهالی فارس دارد.
مریم نورایینژاد در یادداشتی به نقد این اثر پرداخته است. قسمتی از یادداشت انتقادی این پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی از نظر میگذرد؛ «کتاب «شیعیان متقدم» با پنج مقاله به نامهای «کتابهای اصحاب امامان سرمایههای فرهنگی شیعیان»، «هویت اجتماعی شیعه امامیه در قرون متقدم«، «گستره جغرافیایی قدرت اجتماعی شیعه»، «تأثیر اجتماعی حرمهای ساخته شده بر قبر امیرالمومنین» و «نقش تجارت در اشاعه تشیع در فارس با الهام از اصل نظریه بوردیو در خصوص سرمایه؛ سرمایه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شیعیان» را مورد مطالعه قرار میدهد. این مطالعه به دور از روشها و جریانات جاری مطالعات تاریخی، سعی کرده بر نگاه و گرایش جامعهشناسانه در تاریخ شیعه تاکید کند.
اینکه مورخی تلاش کند تاریخ اجتماعی یکی از مذاهب اسلام را از منظر نظریه نوینی همچون «سرمایه» بوردیو مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد، ایدهای قابل تحسین است. جسارت تمرکز بر تاریخ از منظر نظریات نوین جامعهشناسانه، نویددهنده تحلیلی است که هم ابعاد تاریخی را پوشش میدهد و هم جنبههای جامعهشناسانه یک دوره تاریخی را از قلم نمیاندازد. برای اجرای درست و علمی چنین ایدهای، تعریف نظریه سرمایه بوردیو و شرح انواع آن از جمله ضرورتهایی است که برخی آن را «چارچوب نظری پژوهش» نام گذاردهاند. جای این چارچوب نظری در کتاب «شیعیان متقدم» خالی است. به عبارت دیگر اگر مخاطبی اطلاع قبلی از نظریه سرمایه بوردیو نداشته باشد، نمیتواند متوجه ارتباط مقالات کتاب با اشکال مختلف سرمایه شود.
لازم بود، مؤلف با هدف پیادهسازی یک کار علمی؛ تعاریفی هرچند محدود از این مفاهیم اجتماعی به کار خود افزوده، دیدگاه و میزان پذیرش خود از این تعاریف را به مخاطب منتقل کرده و سپس به بررسی نسبت زندگی اجتماعی «شیعیان متقدم» با مفهوم نوین سرمایه میپرداخت. فقدان چنین چارچوب نظری علاوه بر رخداد ضعف پیوند عملی بین تاریخ شیعه و مفهوم سرمایه بوردیو؛ باعث شده جهتگیری کتاب بیشتر در حد یک جهتگیری توصیفی باقی بماند تا یک جهتگیری تحلیلی و علمی.»
مصطفی شاکری
انتهای پیام
من این کتاب را خوانده ام. به نظر بنده اشکالات خانم نورائی نژاد به این کتاب وارد نیست. نویسنده کتاب می دانسته که این اشکالات احتمالا به این کتاب وارد خواهد شد، به همین دلیل پیشاپیش در مقدمه به آن پاسخ داده است.