حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا شاهآبادی، فرزند آیتالله ناصر شاهآبادی، در گفتوگو با ایکنا؛ با بیان اینکه زندگی و سیره علما برای ما به خصوص قشر جوان و طلاب درسهای خوبی برای زندگی دارد، گفت: یکی از ویژگیهای درسآموز آیتالله شاهآبادی به خصوص برای مبلغان و طلاب این است که وقتی از ایشان برای سخنرانی دعوت میکردند، اگر فرصت داشت هیچ وقت بهانه نمیآورد و امتناع نمیکرد و چنین چیزی در منش ایشان نبود که بخواهد مبلغی را، آن هم مبلغ بالا، که متأسفانه برخی مبلغان به آن گرفتارند، درخواست کند.
وی افزود: گاهی چند طلبه از ایشان درخواست میکردند که ایشان در جمع آنان سخنرانی کند، ولی وی حتی نمیپرسید که چند نفرند و چقدر سطح علمی دارند و فقط آدرس میگرفت و وقتی با جمعیت اندک ده تا ۱۵ طلبه هم روبرو میشد برایش فرقی نداشت.
شاهآبادی با بیان اینکه وی برای خود شأن و مزیت و قاعده و قانون بیوجهی قائل نبود تصریح کرد: والد بنده دنبال تشریفات نبود که فلان فرد باید او را دعوت کند و فقط چون ماشین نداشت درخواست میکرد کسی را دنبال وی بفرستند.
این مدرس حوزه اظهار کرد: زمانی بنده به بندر دیلم برای تبلیغ دعوت کردند، ولی من به علت دوری و اینکه چند روز معطلی دارد امتناع کردم، ولی ایشان وقتی متوجه شدند خودشان پذیرفتند که بروند در صورتی که مسیری طولانی بود و با وجود کهولت سن پذیرش این مسئله برای ما سخت بود. جالب اینکه هیئت دعوتکننده جمع محدودی بودند و با این حال ایشان پذیرفت و رفت.
شاهآبادی با بیان اینکه مرحوم والدم، استاد و مدرس حوزه علمیه بود افزود: با وجود این ایشان فردی بسیار متواضع و معتقد بود که برای تبلیغ دین هر کاری از دست انسان برمیآید باید انجام دهد، در حالی که برخی از افراد با اینکه در سطح پایینتری به لحاظ مدارج علمی از حاج آقا بودند خود ما هم برای دعوتشان دچار سختی و مشکل میشدیم و میشویم.
حوزهِ نیازمند سیره بزرگان
فرزند آیتالله شاهآبادی با بیان اینکه حوزه امروز بیش از گذشته نیازمند سیره افرادی مانند مرحوم شاهآبادی است، تصریح کرد: امروز متأسفانه میبینیم که از این سیره و اخلاق در حال دور شدن هستیم، ولی مرحوم والد ما با اینکه استاد سطح عالی حوزه بود و فرزند آیتالله شاهآبادی بزرگ و مشهور و مورد احترام بزرگان حوزه و شخصیتهای کشوری بود، ولی هیچ وقت از تواضع او کاسته نشد و همواره تلاش کرد تا این منش را به دیگران هم بیاموزد.
وی در مورد روشهای ایشان برای جلب افراد بیان کرد: وی سعی میکرد تا با افراد و گروههایی که ممکن بود چندان در مسیر دین نباشند احساس همدردی و نزدیکی کند؛ قبل از انقلاب کسانی بودند که سر کوچهها میایستادند و مزاحم دیگران میشدند، اما ایشان با روشهای خاص خود افراد بسیاری را تغییر داد و مرید خود کرد و سبب شد تا در مسیر دین و اخلاق قرار بگیرند.
وی با بیان اینکه وی هیچ چشمداشت و توقعی از دیگران نداشت ادامه داد: آیتالله شاهآبادی شخصیت جذابی داشت به خصوص در رفاقت با جوانان اهتمام داشت و وقت و بیوقت جوانها خدمت حاج آقا میرسیدند و ایشان شماره تماس به آنان میداد که اگر کاری داشتند برایشان انجام دهد حتی برخی جوانان برای مراسم عروسی خود از وی دعوت میکردند.
شاهآبادی افزود: یک بار یکی از این جوانان وی را برای عروسی به شیراز دعوت کرد و او بدون هرگونه تشریفات و طبق روال و سیره خود به این مراسم رفت. وقتی آیتالله ایمانی، امام جمعه وقت، متوجه حضور ایشان شد، از وی برای سخنرانی در نزد علما دعوت کرد.
رزق و روزی مقدر است
وی ادامه داد: در برهه کنونی که مشکلات اقتصادی زیاد است. شاید این آموزه برای آرام کردن دل بسیاری از ما مفید باشد؛ ایشان همیشه به ما توصیه میکرد که علاوه بر باور و اعتقاد در زندگی تجربه کردهام که همان طور که حیات و ممات ما به دست خداست روزی و رزق افراد هم به دست خداست؛ لذا به طلاب توصیه میکرد وظیفه شما درس خواندن و تبلیغ دین، منبر رفتن و پاسخ به سؤالات و شبهات و ... است و خدا هم بلد است که وظیفهاش را انجام دهد. لذا دنبال کارهای خلاف شأن روحانیت نروید.
شاهآبادی تصریح کرد: ایشان میگفت که بیهوده به این در و آن در نزنید، زیرا روزی شما تعیین شده است؛ میفرمود من بیش از ۲۰ سال ابتدای زندگی مشترک زندگی خود را آبرومندانه گذراندم، گرچه با مشقت و سختی بود و حتی گاهی قرض گرفتم، ولی دنبال کارهای خلاف شان روحانیت نرفتم. البته ایشان توصیه میفرمود که رزق فقط داشتن مال و منال، خانه و ... نیست، بلکه گاهی خدا فردی را واسطه قرار میدهد که او منزلش را در اختیار یک روحانی قرار دهد تا چند سال در آن سکونت کند.
فرزند آیتالله شاهآبادی با بیان اینکه ایشان اهتمام ویژه به صله رحم داشت اظهار کرد: جلسات فامیلی میگرفت و به همه این کار را به صورت جدی توصیه میکرد و میفرمود که در هر فامیلی یک عده افراد فقیر و برخی ثروتمندند و ثروتمندان باید مراقب فقرا باشند و وقتی به منزل آنان برای شام و ناهار میروند، به این بهانه کمکی به آنان بکنند و خودشان عادت داشتند که بعد از خداحافظی از صاحبخانه مبلغ معتنابهی را با عنوان هدیه به صاحبخانه میداد و میفرمود که وقت نداشتم برای شما هدیه بگیرم. لذا به جای آن این مبلغ را میدهم.
وی ادامه داد: اواخر عمر که در بیمارستان بود به بنده مبالغی میداد و میفرمود به افراد معینی برسانم؛ وقتی میهمانی میرفتیم بعد از غذا دعا میکرد و به خصوص برای کدبانوی خانه و در انتها هم خانم خانه را صدا میزد و تشکر ویژه از بابت زحمات او انجام میداد که معمولاً این مسئله در میان علما رسم نبود.
شاهآبادی تصریح کرد: ایشان در سفر به هیچ وجه سختگیر نبود و مقید نبود که باید جای مخصوص و غذای آنچنانی داشته باشیم؛ معمولاً هم وقتی به مسافرت میرفتیم اولین کاری که میکرد صله رحم بود و حتی با وجود کهولت سن هم مقید بود این کار را انجام دهد؛ در سفری به سوریه رفته بودیم؛ ایشان بعد از زیارت بارگاه حضرت زینب(س) به من فرمود که برویم لبنان که در آنجا چند فامیل داشت و وقتی رفتیم به محض رسیدن به لبنان که معمولا افراد برای تفریح میروند به ملاقات فامیل رفت و بلافاصله هم برگشتیم یعنی حاضر بود رنج سفر به دوش بکشد تا فقط صلهرحم کرده باشد.
وی افزود: ایشان فردی بسیار متواضع بود و هیچ ادعایی نداشت که مثلاً استاد حوزه یا مجتهد است و ... در حالی که ایشان ۲۰ سال در نجف از محضر بزرگترین فقها مانند مرحوم خویی و امام بهره برده بود و ایشان هم از استادان سطح عالی و مشهور بود. وی از مجتهدان مسلم بود، ولی مدعی نبود در حالی که عنوانهای فقهی از امام و آیتالله خویی گرفته بود.
احترام امام به آیتالله شاهآبادی
شاهآبادی گفت: امام خمینی(ره) احترام فوقالعادهای برای والد ما قائل بودند که این احترام هم از دو جهت بود یکی به واسطه شخصیت ایشان و دیگری به اعتبار اینکه امام شاگرد آیتالله شاه آبادی بزرگ بودند؛ والد ما برای ما نقل میفرمود که یک روز امام به منزل بنده آمدند و در قسمتی از خانه نشستند، اما بعد از مدت کمی متوجه شدند که پشت به عکس آیتالله شاهآبادی یعنی استاد خود نشستهاند. لذا بلند شدند و روبروی آن نشستند؛ امام این مقدار برای استاد خود احترام قائل بود و این باید برای همه درس باشد.
وی با بیان اینکه در صدد چاپ نکات اخلاقی و خاطرات و زندگینامه آن مرحوم هستیم اظهار کرد: زندگینامه ایشان ضبط شده و مابقی مطالب هم آماده و در چهلم ایشان منتشر شد که عنوان آن هم «حدیث نصر» بود و در آن شرح نکات اخلاقی و خاطرات درس آموزی به خصوص برای طلاب وجود دارد.
شاهآبادی بیان کرد: در این کتاب زندگینامه با مقدمه خود آن مرحوم بیان شده و از نکات جالب آن تأکید بر خداباوری از سوی آن مرحوم است که در این مقدمه موج میزند؛ ایشان فردی خداباور بود و از ویژگیهای بارز ایشان آشنایی به فنون تبلیغ بود. به همین دلیل میتوانست افراد جوان و کسانی را که از راه دین منحرف شده بودند به خوبی جذب کند و در این راه هم از اعتبار و آبرو و مال خود دریغ نمیکرد و رمز موفقیت تبلیغی ایشان هم همین مسئله بود.
همچنین، فرزند آیتالله ناصر شاهآبادی از چاپ تقریرات درس اصول و فقه و تفسیر آیتالله شاهآبادی در آینده خبر داد.
انتهای پیام