به گزارش ایکنا از همدان، اگرچه بسیاری از ما «شرفالشمس» را به نام انگشتر یا گردنبند میشناسیم اما شرفالشمس نه سنگ است و نه حتی دعایی که بر روی عقیق زرد مینویسند.
شرف یک اصطلاح نجومی است که برای قرار گرفتن ستارهها در برخی از برجهای فلکی و میزان سعادت و نحوست روزها از آن استفاده میشود، بسیاری از قدیمالایام تا کنون قرار گرفتن هر ستاره را در برج و درجهای که شرف آن باشد، دارای نوعی از تأثیر دانسته و قرار گرفتن آن در درجهای دیگر که هبوط آن باشد، را دارای تأثیر دیگری میدانند و گفته اند شرف الشمس هنگامى است که در درجه ۱۹ حمل (فروردین) باشد.
شرف شمس اسم سنگ نیست بلکه نوشته مقدسی است که با آداب ویژه در روز ۱۹ فروردین در ساعات خاصی روی سنگ عقیق زرد رنگ نوشته میشود که دعا نام دارد، میتوان گفت که دعاهم نیست بلکه نقشی رمزگونه است که موجب وسعت رزق، کارآمدی روزگار و برکت و باعث ایمنى از بلا و اجابت دعا و برآورده شدن حاجات مى شود.
بررسی دعا شرفالشمس از دیدگاه کتب اسلامی
مطالبی در کتب اسلامی نسبت به نقش شرف شمس درج شده که میگوید شرف شمس شامل پنج اسم اعظم خداوند است که آنها را کلمات مبارکه: الله ، جمیل رحمن، مومن و نور گفته اند و بجای نقش از پنج حرف اول آنها بصورت ا.ج.ر.م.ن میتوان استفاده کرد و یا میگویند امضاء رمز حضرت علی (ع) است که باز هم سند معتبر علم رجال راجع به آن وجود ندارد.
ولیکن سنگ آن که عقیق است در حقیقت عنصر اصلى آنست که از خود نور بی رنگی بنام کاسا casa تولید میکند که درعلم ثابت شده و باعث فعال شدن مراکز انرژی بدن یا چاکرا میشود انرژی کاسا، همان نور است که رنگ زرد آن که مستقیماً چاکرای سه را فعال میکند از آنجا که نور زیبایى خیره کننده ای را به شرف شمس مىدهد.
زمان نوشتن اسامی اعظم
به جرأت مى توان گفت بیشتر افرادى که با خود شرف شمس حمل مى کنند، بدون آگاهى از این مطلب از این تصور انسانى پیروى مى کنند، شرف الشمس واژه اى فارسى عربی است که به معنای قرار گیری خورشید در با ارزشمندترین موقعیت خود در بین تمام کهکشانها است که هرساله بین ۱۸ تا ۲۰ فروردین از ساعت ۲ صبح به بعد شروع و ۲۴ ساعت بعد خاتمه مییابد که زمان دقیق آن هرساله متغیر است و در تقویمهای نجومی درج گردیده است .
به این سنگ نوشته شده معنوی نگین احجار کریمه اطلاق مى شود و به نام سنگ شرف شمس شهرت یافته و جزو احجار نفیسه اطلاق میشود.
رمزگشایی از دعای انگشتر شرفالشمس
نگین یا انگشتر و آویز شرف شمس برای ایمنى در سفرها و دفع از بدىها حفظ وحفاظت جان و خیر و نیکى و افزایش رزق و روزی و آرامش رفع چشم زخم براورده شدن حاجات و آرزوها و درمان عمومی جسم و روح به ویژه افزایش قدرت بدنی و هاله نورانی اطراف بدن و عقیق زرد آن باعث پاک کردن و تصفیه دستگاه گوارش شده و بر روی هضم و جذب غذا و گردش خون در بدن و غدد پانکراس و لوزالمعده و جواره مرتبط با این دو غدد تأثیر فوق العاده ای دارد .
برخی میگویند نوشته شرف شمس شامل ۵ اسم اعظم خداوند است برخی دیگر بر این باورند که شرف شمس امضاء رمزی مولا علی (ع) است، برخی به ثبت نام موکل شمس را قبول دارند برخی میگویند دعای شرف شمس روی انگشتر حضرت سلیمان (ع) همراه با عبارت «لااله الالله الملک الحق المبین ویا الملک لله» حک شده بوده ولیکن عظمت شرف شمس و آداب نوشتاری باطنی آن بالا تر از همه اینها است و حک کردن یا نوشتن آن کار هر کسی که واقف به علوم غریبه نیست نمیباشد.
در سال یکبار شرایط مهیا میشود تا موکلین خورشید به زمین بیایند و خورشید در بهترین موقعیت خود در کل کهکشانها قرار گیرد تا خورشید در آن زمان نسبت به سایر کواکب روی زمین قدرت بیشتری داشته باشد .
بین طلوعین ۱۹ فروردین بهترین زمان وموثر ترین آن است بشرطی که ۱۹ عمل هنگام نوشتن رعایت شود که فقط به چند مورد آن میتوان اشاره نمود و نویسنده حتماً باید واجدشرایط باشد.
شرف شمس دارای اثرات و خواص بیشماری است که نمى توان آن را انکار نمود، چنانکه فردى را نزد حاکمى به سبب جرمى مى بردند حضرت صادق (ع)فرمود که انگشترى عقیق به او برسانند، انگشترى به او رساندند و مکروهى به او نرسید، یا شخصى را از برابر حضرت امام محمد باقر (ع) گذرانیدند تازیانه بسیار بر او زده بودند؛ حضرت فرمود: انگشتر عقیق او کجاست، اگر با او مى بود تازیانه نمى خورد . یا آنکه کسى نزد حضرت خاتم (ص) آمد و شکوه نمود که دزد در راه اموال مرا ربود، حضرت فرمود: چرا انگشتر عقیق در دست نداشتى که آن از هر بدى آدمى را نگاه مى دارد.
ارزش سنگ عقیق در چند جمله قابل بیان نیست
ارزش سنگ عقیق به ویژه عقیقی که مزیّن به شرف شمس باشد را نمیتوان در چند جمله بیان نمود ، پیامبران و ائمه اطهار (ع) بر سنگهای انگشتر صحه گذاشته اند اما نه به آن دلیل که اثرى جادویى دارند، بلکه آن نگین هرچه باشد برگزیده شده و براى دارنده آن اثراتى از جمله فتح مهمات و دفع بلیات و غیره دارد و اثرات آنها ذاتى نیست و از جانب خداى تعالى است. پس اگر کسى اثر آنچه را که همراه خود مى دارد، ذاتى و مستقل بداند به خداى یگانه شرک ورزیده است.
همه ملک سلیمان را خداوند در انگشتر او قرار داده بود، هرگاه سلیمان آن در دست مى گذاشت تمامى جن و انس و شیاطین و همه پرندگان و وحوش به نزد وى حاضر گشته و از او اطاعت مى کردند.
سلیمان گاهی اوقات، انگشترش را در اختیار برخى از خدمتکارانش قرار مى داد روزى شیطان آمد و خادم او را گول زد و انگشتر را از او ستاند و آن را در دست نهاد تیجه آن شد که تمام شیاطین و جن و انس و پرندگان و وحوش مسخر او گشتند و آن حضرت در جست و جوى انگشتر شد ولى آن را نیافت، سرانجام شیطان ترسید که مردم متوجه حیله او شوند آن را به دریا انداخت.
خدا عزوجل ماهى را مأمور به بلعیدن آن انگشتر نمود، بنى اسرائیل چهل روز در جست و جوى حضرت سلیمان بودند و از آن طرف سلیمان در ساحل دریا به دنبال انگشتر بود و با گریه و زارى به سوى خداى تبارک و تعالى استغفار مى نمود و از این اتفاق به جانب خدا توبه مى کرد.
پس از چهل روز به صیادى رسید که ماهى صید مى کرد، حضرت سلیمان به او کمک نمود آن صیاد پس از صید، یک ماهى به سلیمان داد، او شکم ماهى را شکافت انگشتر خود را در آن دید و انگشتر را به دست کرد و شیاطین و جن و انس و پرندگان و وحوش در برابرش خضوع کردند و پادشاهى او به همان حالت اول بازگشت.
انتهای پیام