به گزارش ایکنا از چهارمحالوبختیاری، سیدمنصور کاظمی قهفرخی، پدر سه فرزند، فعال و حافظ قرآن است که در زمان جنگ تحمیلی نیز به درجه جانبازی نائل شده است.
وی علاوه بر اینکه اکنون پاسدار بازنشسته است عضو سازمان نظام مهندسی استان چهارمحال و بختیاری نیز بوده که برای آشنایی بیشتر با این جانباز قرآنی گفتوگویی با حافظ قرآن ترتیب دادهایم که در ذیل میخوانید.
ایکنا: از زمان اعزام به منطقه و نحوه جانباز شدنتان بگویید.
آبانماه سال 66 در حالی که تنها دو ماه از تحصیل بنده در دانشگاه صنعتی اصفهان میگذشت برای دفاع از میهن به جنگ حق علیه باطل اعزام شدم که چهارماه بعد در اسفندماه همان سال در عملیات والفجر 10 که در منطقه شمال غرب کرمانشاه معروف به شاخ شمیران رخ داد بر اثر اصابت گلوله به دست راست و سینه و همچنین اصابت ترکش نارنجک به سر و پای سمت راستم به درجه جانبازی نائل شدم اما دست از دفاع برنداشتم و سال بعد نیز پس از بهبودی مجدد به منطقه عملیاتی اعزام شدم.
عملیات والفجر نزدیک شهر حلبچه عراق بود که به علت همکاری مردمان این شهر با نیروهای حزبالله، صدام ظالم برای تلافی شهر را بمباران شیمیایی کرد و همه اهالی را از بین برد.
ایکنا، با توجه به اینکه تازه وارد دانشگاه شده بودید چه انگیزهای شما را به جبهه کشاند؟
از ابتدا به تفکرات بسیجی و دفاع از اسلام و کشور علاقهمند بودم و از همان دوران دبیرستان سعی بر جبهه رفتن داشتم اما بهدلیل حضور برادرم در جبهه بنده اجازه حضور در مناطق را نداشتم و مشغول درس خواندن بودم اما زمانی که برادرم شهید شد بنده فرصت اعزام به جبهه را پیدا کردم و بعد از اتمام جنگ در مهرماه 67 درس و دانشگاه را ادامه دادم تا به مهندسی رسیدم.
ایکنا، به نظر شما علت نامگذاری روز میلاد حضرت عباس(ع) به روز بزرگداشت جانباز چیست؟
این اتفاق برکات و الطافی است که شامل حال ما جانبازان شده است. حضرت عباس(ع) در راه امام حسین(ع) جانبازی کرد و اعضاء بدنش را تقدیم رهبرش و دین اسلام کرد. بنده که در این زمینه سعادت چندانی نداشتم اما دیگر عزیزان با الگو گرفتن از قمر بنیهاشم(ع) از بدن و جان خود برای اسلام گذشتند و همین الگو گیری از جانباز کربلا سبب شده تا این روز مقدس را به روز بزرگداشت جانباز نامگذاری کنند.
ایکنا، از چه زمانی وارد عرصه قرآن شدید؟
تمام اتفاقات خوب زندگیام در سال 66 رقم خورده است و همین سال یعنی در سن 20 سالگی وارد دانشگاه شدم و فعالیت در زمینه قرآن را نیز آغاز کردم و همزمان با یادگیری قرآن کار تعلیم و آموزش قرآن به کودکان را نیز انجام میدادم.
در زمان ما کلاس و یا استاد خاصی برای یادگیری قرآن که وجود نداشت، حتی کاست و یا نوار آموزشی خوبی هم در دسترس ما نبود اما با این وجود در همین سال 66 با همکاری دوست خود استاد شمس مکتبالقرآنی در شهر فرخشهر تأسیس کردیم.
بنده در طول هفته از حضور اساتید دانشگاه اصفهان استفاده میکردم و آموختههای قرآنیام را پایان هفته در دارالقرآن به دانشآموزان و کودکان آموزش میدادم این فعالیت سبب شده بود تا کودکان و جوانان بیشتری در فرخشهر با قرآن آشنا شوند و هم اینکه این دروس برای خود بنده نیز مرور میشد و سبب تسلط بهتر در زمینه صوت و لحن و قرائت میشد. گاهی اوقات نیز این اساتید را به دارالقرآن دعوت میکردیم و از آموزشهایشان استفاده میکردیم.
ایکنا، حفظ قرآن را چگونه فرا گرفتید؟
قبل از اینکه وارد دانشگاه شوم به قرآن بسیار علاقهمند بودم و از قرائت و روانخوانی تا حدودی آگاهی داشتم اما تآسیس دارالقرآن، امکانات، اساتید اصفهان و حتی برنامههای رادیویی علاقهام به یادگیری و ادامه دادن این راه را برایم منسجمتر کرد و همین امر سبب شد که یک سال بعد از دانشگاه کار حفظ را هم با کمک دوستان و رادیوقرآن آغاز کنم و همزمان با حفظ کردن، این رشته راهم در دارالقرآن آموزش میدادم.
همزمان بودن یادگیری با تعلیم قرائت و حفظ به موفق شدنم کمک کرد و اکنون حافظ 18 جزء از قرآن کریم هستم.
ایکنا، در مسابقات قرآنی نیز شرکت کردهاید؟
بله، بعد از حفظ چند جزء علاقهمند به شرکت در مسابقات شدم و همین امر به بنده کمک میکرد تا برای موفقیت در مسابقات سطح محفوظاتم را افزایش دهم. از آنجایی که استاد خاصی نداشتم زمانی که در اردوهای مسابقاتی که به شهرهای بزرگ مانند تهران و مشهد شرکت میکردیم از حضور اساتیدی مانند استاد پرهیزگار استفاده میکردم و نکات کلیدی در زمینه صوت و لحن را از اساتید فرا میگرفتم.
در مسابقات گوناگون نیز رتبههایی را کسب کردهام. به طور مثال در مسابقات حفظ 15 جزء جانبازان سه مرتبه رتبه اول مسابقات کشوری، در مسابقات کشوری اداره اوقاف و امور خیریه و دانشجویی نیز رتبههای اول و دوم را کسب کردهام.
ایکنا، فرزندانتان هم قرآنی هستند؟
دو تن از فرزندانم در حد آشنایی و حفظ چهار الی پنج جزء در زمینه قرآن فعالیت میکنند و درس و مدرسه فرصتی برای حرفهایی شدن در زمینه قرآن به آنها نداده است.
ایکنا، اکنون نیز در دارالقران تدریس میکنید؟
خیر، بسیاری از قرآن آموزان آن زمان اکنون حافظ کل هستند و ما زمینه را برای فعالیت آنها باز گذاشتهایم و درواقع میدان را به جوانان اختصاص دادهایم زیراکه بهتر میتوانند با دانشآموزان ارتباط برقرار کنند و بنده در حال حاضر کار پشتیبانی دارالقرآن را انجام میدهم و به دنبال برطرف کردن مشکلات آن هستم از همین رو ساختمان سه طبقهای را نیز به این مرکز اختصاص دادهام.
ایکنا، در مناطق عملیاتی نیز قرآن تلاوت میکردید؟
بله، در منطقه گاهی اوقات که فرصت پیدا میکردیم با چند تن از دوستان در سنگر جمع میشدیم و کلاس آموزش قرآن را برگزار میکردیم. در واقع در زمان فراغت هر کس به کاری از قبیل مداحی، کتابخوانی و ... مشغول میشد که آموزش و قرائت قرآن طرفدار بیشتری داشت.
البته در لحظه عملیات نیز زمانی که میخواستیم با دشمن روبهرو شویم همه رزمندگان آیاتی را که در رابطه با استحکام ایمان و توصیه به جهاد و صبر بود از جمله آیه 111 سوره توبه، آیاتی از سوره محمد، آیاتی از سوره آل عمران و ... را تلاوت میکردند.
ایکنا، خاطرهای از زمان قرآنآموزیتان دارید؟
استاد غلوش از اولین اساتیدی بود که جمهوری اسلامی آن را دعوت کرده بود که بنده به همراه دوستم به حسینیه ارشاد تهران برای شنیدن تلاوت ایشان رفتیم. در آن زمان ملاقات اساتید قرآنی از نزدیک، شنیدن و دیدن تلاوت آنها برایمان آرزو بود که این دیدار تبدیل به یکی از بهترین خاطرات بنده شده است.
ایکنا، بهعنوان حرف آخر در توصیهای جوانان را به قرآنآموزی دعوت کنید.
حقیقتاً جامعه ما با گذشت 40 سال از انقلاب متأسفانه هنوز با قرآن مأنوس نشده است. اگر مسئولان و دولت مردان ما با قرآن مأنوس و آشنا بودند در تصمیمگیریها و مقابله با دشمنان و دشمنشناسی بهتر از این عمل میکردند که این ضعف در جامعه ما سبب مهجور شدن قرآن کریم شده است.
اگر کسی با قرآن مأنوس باشد این انس در کلام و رفتار او نیز متبلور میشود. مانند مقام معظم رهبری که در سخنرانیهایشان همیشه بر اساس آموزههای قرآنی سخن میگویند و در واقع در راهنماییهایشان کلام الهی را برای جامعه تفسیر میکنند.
همگان باید با قرآن مأنوس باشند سن و یا جنسیت مطرح نیست، قاری و یا حافظ بودن مهم نیست بلکه باید هرچه میتوانیم قرآن بخوانیم در آیه 20 سوره مزمل نیز دو مرتبه به خواندن و انس گرفتن با قرآن اشاره شده است.
مأنوس بودن با قرآن مانع از بروز بسیاری از بداخلاقیهای اجتماعی و سیاسی میشود. قرآن خلاصهای از همه کتابهایی است که بزرگان نوشتهاند و مهمترین منبع دینی است لذا کسی که سواد قرآنی داشته باشد درک و ظرفیت بالایی نیز دارد.
گزارش از زینب رحیمی
انتهای پیام