به گزارش
ایکنا از خراسان رضوی، صاحبان تفسیر و آثار پژوهشی در حوزه مفاهیم قرآن در آیات مختلفی از قرآن کریم به بیان نظراتی در تشریح موضوع تحول مادی و معنوی پرداختهاند که تعدادی از این نظرات در این قسمت ارائه میشود:
ترجمه تفسير مجمع البيان
(اسرا آیه 52) وَ تَظُنُّونَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا: و گمان مىكنيد كه توقف شما در دنيا كوتاه بوده است، زيرا اين تغيير و تحول، خيلى سريع انجام مىگيرد.
برخى از مفسران قرآن كريم، معتقدند اين آيه، خطاب به مؤمنين است زيرا آن ها هستند كه خدا را با ستايش، اجابت و در برابر احسانش، او را حمد مىكنند و مدت توقف خود را در عالم برزخ كوتاه مىشمارند زيرا در قبرهاى خود با خوشى گذرانيده و عذابى نديدهاند. بديهى است كه روزهاى شادى و نشاط، كوتاه هستند.
تفسیر معارف قرآن
خداوند يوسف(ع) را براى خود خالص كرده و به عزت خود عزيزش ساخته بود با اين كه همه اسباب بر ذلّت و خواريش اجتماع كرد و او را در مهلكهها انداخت و آن مهلكهها را سبب رشد و بالندگى او قرار داد.
برادرانش بر او حسد بردند و او را در چاه دور افتادهاى افكندند، سپس به پول ناچيزى فروخته شد و خريداران او را به مصر بردند و در آنجا به خانه سلطنت و عزت راه يافت. آن كس كه در آن خانه ملكه بود با وى بناى مراوده گذاشت و او را نزد عزيز مصر متهم ساخت و چيزى نگذشت كه خودش نزد زنان اعيان و اشراف مصر، اقرار به پاكى و برائت وى كرد اما پس از مدتى دوباره اتهام خود را دنبال نموده او را به زندان انداخت و همين امر و حوادث بعدى آن سبب شد كه يوسف مقرب درگاه عزيز مصر گردد؛ و به همين قياس تمامى حوادث تلخ وسيله ترقى او گشته، به نفع او تمام شد و همواره خدا او را از حالى به حالى تحول مىداد تا آنجا كه او را ملک و حكمت ارزانى داشته نعمت خود را بر او تمام نمود.
خداوند داستان آن جناب را از خوابى كه در كودكى در دامن پدر ديده بود آغاز نمود، رؤياى او از بشارتهاى غيبى بود كه بعدها عينيّت يافت و با تربيت الهى كه مخصوص يوسف بود او را كامل گردانيد.
چنان كه از آيات ديگر قرآن كريم، استفاده مىشود، با اين زلزله هولانگيز كه جزء مقدّمات قيامت است، تحوّل شديد مادى در نظام هستى پديد مىآيد، خورشيد و ماه در هم پيچيده مىشوند، ستارگان بىنور مىگردد، كوهها از جا كنده مىشود و همچون پنبه زده شده پراكنده مىگردد، درياها به هم مىريزد، زمين و آسمان در هم كوبيده مىشود، مردم از نظر روانى در وحشت عظيم و غير قابل وصف فرو مىروند و سر از پا نمىشناسند. حوادث آن روز چنان مهيب و دهشتناك است كه خداوند به منظور بيان شدّت عظمت، آن را به صورت سربسته بيان كرده و «شَيْىءٌ عَظيمٌ» خوانده است. تصويرهايى كه آيه از آن روز ترسيم مىكند، بخوبى حوادث وحشتبار و آثار آن را روشن مىسازد
تنبه در مورد آيات الهى، انسان را به فكر وا مىدارد و از غفلت كه عامل بسيارى از انكارها و تكذيب هاست بيرون مىآورد و از طرفى چون انسان موجودى است كه به طور طبيعى، در برابر احسان خاضع مىشود، يادآورى نعمتهاىِ الهى نقش به سزايى در تحوّل روحيه او و بازگشت به سوى خداى متعال دارد.
ترجمه تفسير الميزان
بحثهاى علمى اين معنا را به ثبوت رسانده كه علم طبيعت در تحول و تكامل است، و هر جزء از اجزاء عالم طبيعت كه فرض شود، در مسير حركت قرار دارد، و رو به سوى كمال دارد.
ثبات کلام الهی و تحول در سایر موارد نیاز است
(إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ، وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ، ما ذكر را نازل كرديم، و خود ما آن را حفظ مىكنيم) فرموده: كه اين كتاب با مرور ايام و كرور ليالى كهنه نمي شود، كتابى است كه تا آخرين روز روزگار، ناسخى، هيچ حكمى از احكام آن را نسخ نمىكند و قانون تحول و تكامل آن را كهنه نمىسازد.
قرآن اساس قوانين را بر توحيد فطرى، و اخلاق فاضله غريزى بنا كرده، ادعاء مىكند كه تشريع (تقنين قوانين) بايد بر روى بذر تكوين، و نواميس هستى جوانه زده و رشد كند، و از آن نواميس منشا گيرد، ولى دانشمندان و قانونگذاران، اساس قوانين خود و نظريات علمى خويش را بر تحول اجتماع بنا نموده، معنويات را بكلى ناديده مىگيرند، نه به معارف توحيد كار دارند، و نه به فضائل اخلاق، و به همين جهت سخنان ايشان همه بر سير تكامل اجتماعى مادى، و فاقد روح فضيلت دور مىزند، و چيزى كه هيچ مورد عنايت آنان نيست، كلمه عاليه خداست.
منابع
ترجمه تفسير مجمع البيان، ج14، ص: 152
معارف قرآن، ج3، ص: 74 و 73
معارف قرآن، ج4، ص: 88
معارف قرآن، ج6، ص: 118
ترجمه تفسير الميزان، ج1، ص: 98
ترجمه تفسير الميزان، ج1، ص: 100
انتهای پیام