به گزارش ایکنا؛ شیخ حسین انصاریان در دوازدهمین روز ایام شعبانیه، در حسینیه هدایت به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: کلام در این مسئله بود که خداوند مهربان استعداد، نیرو و قدرتی در نهاد و باطن انسان قرار داده است که میتواند منشا آثار مثبت فراوان ماندنی بشود. خداوند راهش را هم به ما نشان داده است که این استعداد و قدرت را چگونه به کار بگیریم تا وجودمان تبدیل به شجره طیبه بشود. به تعبیر قرآن کریم، در آیه 24 سوره ابراهیم: «أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ؛ ريشه اش استوار و شاخهاش در آسمان است». باید ریشه درخت پایداری داشته باشد. اگر شجره طیبه بشود ریشهاش پایداری خواهد داشت و شاخ و برگ درخت آسمانی میشود. «تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا؛ ميوهاش را هر دم به اذن پروردگارش مىدهد». میوه این درخت فصلی نیست. این درخت یک درختی است که کاری به بهار و تابستان و پاییز و زمستان ندارد. یک فضای الهی بر این درخت حاکم است که میوهاش دائمی است. این درخت که وجود انسان الهی است، بدنش میمیرد و دفنش میکنند اما آثارش ابدا نمیمیرند. این بدن هم مدتی به خاک امانت داده میشود. در روز قیامت پروردگار این امانت را از زمین پس میگیرد. «إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا؛ آنگاه كه زمين به لرزش [شديد] خود لرزانيده شود و زمين بارهاى سنگين خود را برون افكند»(زلزله/1و2).
وی افزود: در پیشگاه پروردگار، وقتی بدن پس گرفته شد به روح فرمان داده می شود دوباره به بدن برگردد. وقتی روح به بدن برمیگردد، بدن و روح هر دو با هم، «خالدین ابدا» در کنار آثارشان متنعم به آن آثار هستند؛ آن هم بدون تعطیل، بدون مرگ، بدون پیر شدن، بدون خسته شدن، بدون مزاحمت بدون دردسر. این تنعم دائمی است. البته غیر از این بهشت، یک حقیقت دیگری هم از آثار انسان ظهور میکند که قرآن از آن حقیقت به رضوان تعبیر کرده است و فرموده: «وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ؛ و خشنودى خدا بزرگتر است» (توبه/72). این رضوانی که از سوی خدا به صاحبان آثار عطا میشود از کل هشت بهشت با ارزشتر و پرقیمتتر است. البته حقایق این مجموعه آیات درکش در دنیا بسیار مشکل است و فقط انبیا و اولیا الهی و ائمه آنها را حس میکردند. برای اینکه مطلب کاملتر به به محضرتان برسد یکی از آثار را از قرآن نام میبرم. البته همه آثار را قرآن بیان کرده است. آن کسی که استعداد دارد و توان دارد، پروردگار عالم او را راهنمایی کرده که از این استعداد و توان چگونه بهره بگیرد که آن آثار ظهور بکند. این آثار هم ابدی است.
مفسر قرآن کریم ادامه داد: لازم نیست اسم من در دنیا بماند، دنیا که جای ماندن اسم نیست. خیلیها از زمان آدم تا حالا از دنیا رفتهاند و منشأ بهترین آثار الهی بودهاند ولی اسمی از آنها باقی نمانده است. با این وجود خداوند متعال نشانههایشان را بیان میکند. یکی از آثاری که از آدم ظهور میکند در سوره سجده ذکر شده است که مربوط به یک اثر مستحب، یعنی نماز شب است. ارزش همین عمل مستحب را نمیتوان ارزیابی کرد، چه برسد به واجب. پروردگار میفرماید آن مردم مومنی که، آن مردم پاکدلی که، آن مردمی که روحیه عبادت در آنها فعالیت دارد، آن مردمی که قلبشان با خدا، با قیامت، با ائمه(ع) ارتباط دارد ... . من این مطالب را از امام صادق(ع) نقل میکنم. حضرت وقتی صفات مومن را تعریف میکند اینگونه تعریف میکند.
انصاریان در ادامه اظهار کرد: خیلیها به خدا اعتقاد دارند اما اعتقادشان تشریفاتی است؛ یعنی نه اهل عمل صالح هستند و نه اهل اخلاق حسنه هستند. یک ذره هم از خودیت خودش بالاتر نیامده است. اگر ذرهای بالا بیاید خودیت او کم میشود و خدابین میشود و دیگر خودی را نمیبیند و هیچ توجهی به «من» ندارد. این فراموشی خود، برای توجه به یاد پروردگار بهترین غایت است. یک چنین کسی یا چنین کسانی که به قول علما هم حُسن فعلی دارند، یعنی همهجانبه آدم خوبی است، و هم حسن فاعلی دارد، یعنی همه این پاکیها در حرکاتش ظهور میکند، چنین آدمی اهل نماز شب است. نماز شب بستگی به حال مردم و ظرفیت مردم دارد. یک نفر در سی دقیقه این یازده رکعت نیاز را میخواند، یک نفر در یک ساعت. رسول خدا(ص) نماز شبش یکسوم شب طول میکشید. کسی که نیمساعت مانده به اذان بلند میشود، با اینکه نمازشب بر او واجب نیست، از این کار معلوم میشود عاشق است، معلوم میشود حسن فاعلی دارد.
وی افزود: در متن قرآن میگوید: «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ هيچ كس نمىداند چه چيز از آنچه روشنىبخش ديدگان است به [پاداش] آنچه انجام مىدادند براى آنان پنهان كردهام» (سجده/17). این قسمت آیه بحث ادبی دارد. «لاتعلم» جمله منفی است، چون «لا» دارد. اگر «لا» نداشت جمله مثبت بود. اما حالا که پروردگار با «لا» به کار گرفته این جمله میشود منفی. «نفس» الف و لام ندارد یعنی نکره است. تمام عالمان ادبیات عرب فتوا دادند که اگر کلمه نکره در عرصه جمله منفی قرار بگیرد این از نظر معنا افاده عموم میکند. اگر کسی دقایق ادبیات عرب را بلد نباشد قرآن را نخواهد فهمید. در این آیه پروردگار میگوید احدی، یعنی یک نفر، در این علم وجود خبر ندارد که من برای شادی دل این بندهام چه مقرر کردهام.
انتهای پیام