واکاوی کنش‌های جامعه ایرانی در نوسان بین دین و ملی‌گرایی
کد خبر: 3805767
تاریخ انتشار : ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۴

واکاوی کنش‌های جامعه ایرانی در نوسان بین دین و ملی‌گرایی

گروه معارف ــ عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی خراسان رضوی‌ درباره برخورد ایرانیان با مذهب و تمایلات ملی‌گرایانه در دوره‌های مختلف تاریخی سخن گفت و ضمن برشمردن ویژگی‌هایی برای هریک از این دوره‌ها، به تشریح آن‌ها پرداخت.

واکاوی کنش‌های جامعه ایرانی در نوسان دین و ملی‌گراییحامد بخشی، عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی خراسان رضوی‌، در گفت‌‌و‌‌گو با ایکنا از خراسان رضوی، در خصوص نقش ملی‌گرایی و مذهب در ایجاد پیوندهای اجتماعی ایجاد شده در جامعه ایران اظهار کرد: در طول تاریخ ما جنبش‌های اجتماعی وجود داشته که معمولاً اهداف سیاسی داشته و به‌ دنبال کسب قدرت بودند؛ به عبارتی این جنبش‌های اجتماعی ـ سیاسی اگرچه از ارزش‌های اجتماعی برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنند، هدف سیاسی دارند که آن به دست گرفتن قدرت است.
وی افزود: جنبش اجتماعی با تحریک و برانگیختن توده همراه بوده و زمانی که با واژه سیاسی همراه می‌شود، هدف آن کسب قدرت است. جنبش‌های صرفاً اجتماعی درصدد تغییر هنجارهای اجتماعی هستند؛ لذا حاکمیت‌ها با آن مشکلی ندارند؛ مانند جنبش‌های فرهنگی و اجتماعی برای حفظ محیط زیست. حکومت‌ها با این گونه از جنبش‌ها کاری ندارند و علت آن این است که هدف آن کسب قدرت نیست و فقط به دنبال تغییر در رفتارهای فرهنگی و اجتماعی جامعه هستند. ما در طول تاریخ تا حدی با جنبش‌های اجتماعی سیاسی زیاد سر و کار داشته‌‌ایم که برخی جنبه اجتماعی قوی‌تر و برخی ضعیف‌تری دارند؛ این گونه جنبش‌ها با فعالیت‌های سیاسی تفاوت دارد، زیرا فعالیت سیاسی مجموعه فعالیت‌هایی است که فرد معمولاً با قدرت نظامی و روابط سیاسی درصدد کسب قدرت حرکت می‌کند.
بخشی بیان کرد: جنبش‌های اجتماعی ـ سیاسی در گذشته بسیار کمتر بوده و هرچه به سمت جلوتر رفته‌ایم، بر تعداد آن افزوده شده است، زیرا امکان ارتباط با جامعه بیشتر و جمعیت‌های انسانی نیز متراکم‌تر و به یکدیگر نزدیک‌تر شده‌اند و افراد توانسته‌اند با تحریک ارزش‌های یکدیگر و رساندن پیام خود به دیگران پیروانی را برای خود پیدا کنند. عرفان‌های نوظهور که داعیه پیامبری دارند، از دیگر مثال‌ها درباره جنبش‌های اجتماعی یا فرهنگی است و درصدد توسعه روشی خاص از زندگی هستند؛ این جنبش‌ها به‌دنبال گردآوری پیروانی برای خود بوده و اندیشه دخالت در حاکمیت را در سر ندارند.
تحولات سیاسی ناشی از کنش‌های نظامی‌ بودند
این جامعه‌شناس بیان کرد: در گذشته بسیاری از تحولات سیاسی ما ناشی از کنش‌های نظامی بود. در طول تاریخ ایران شاهد بوده‌ایم که یک پادشاه قدرت را با استفاده از فعالیت‌های نظامی از پادشاه دیگری می‌گرفت؛ برای نمونه غزنویان قدرت را از سامانیان گرفتند، با آنکه خود برآمده از سامانیان بودند، ولی در ضعف قدرت، کشور را در دست گرفتند. پس از آن، سلجوقیان با لشکرکشی قدرت را از غزنویان گرفتند و این فرآیند الی آخر ادامه یافت. بنابراین این گونه رفتارها جزو تحرکات نظامی با هدف سیاسی است ولی جنبشی مانند جنبش بابک خرم دین که نوعی جنبش اجتماعی سیاسی بود، به این صورت اتفاق افتاد که از یکسری از ارزش‌های مورد قبول جامعه یا بخشی از جامعه استفاده کرد و با استفاده از آن مردم را برانگیخت و سعی در به دست گرفتن قدرت داشت.
تقابل هویت ایرانی با هویت اسلامی
وی اضافه کرد: در کشور ما تقریباً تا قبل از حمله اعراب و ورود اسلام به کشور، جنبه دینی تا حدی منطبق بر جنبه ملی بود و تا حد زیادی دین در چارچوب ملت و مرز‌های کشور تعریف می‌شد و هویت ملی با هویت دینی بر یکدیگر منطبق بود. آیین زرتشت و قبل از آن میترائیسم در محدوده مرزهای ایران متمرکز بود و چندان پارگی میان این دو وجود نداشت. چنین تطابق جزو خصلت اعراب پس از اسلام است. بسیاری از اعراب کشورهای عربی با آنکه ممکن است از نظر میزان پایبندی به دین در سطح پایینی قرار داشته باشند، اما با هویت دینی مشکلی ندارند و آن را تقویت می کنند. در واقع عرب بین هویت دینی و ملی(عربی) تفکیکی قائل نیست و معتقد است که دین او عربی است، همان گونه که ایرانیان پیش از اسلام زرتشت را کیشی ایرانی می‌دانستند.
این جامعه‌شناس با بیان اینکه در ایران میان هویت ملی و دینی تا حدودی دو پارگی وجود دارد، تصریح کرد: کتاب «دو قرن سکوت» مرحوم زرین کوب ناظر بر دو قرنی است که دربردارنده تقابل و مبارزه میان هویت ایرانی و هویت اسلامی است. 
شکل‌گیری بسیج توده‌ها در زمان صفویان
بخشی بیان کرد: تا زمان صفویان کشوری به نام ایران وجود نداشت و تحت حاکمیت خلفای عباسی بودیم. سیستم حکومت خلفای عباسی به این صورت بود که به حکومت‌های محلی اجازه می‌دادند که خودشان در محدوده خود استقلال داشته باشند، اما خطبه به نام خلفای عباسی خوانده می‌شد و میزانی از مالیات دریافتی نیز به حکومت مرکزی تعلق می‌گرفت.
وی اضافه کرد: ایرانیان مذهب تشیع را اخذ کردند و با آن توانستند از بدنه حاکمیت و جامعه اسلامی اهل تسنن متمایز شوند. صفویان با تکیه بر این مذهب که ویژگی‌های خاص خود را دارد، برای اولین بار کشور و ملتی به نام ایران را ایجاد کردند که می‌توان آن را دستاورد بزرگ صفویان برای ایرانیان دانست.
بخشی ادامه داد: در آن زمان هویت شیعی پیوند بسیاری با هویت ملی داشت و هویت ما در تمایز با دیگران شناخته می‌شد. همین هویت متمایز موجب شد که سال‌های سال با دولت عثمانی که نماینده کل جهان اسلام بود، در تنش باشیم.
این جامعه‌شناسی تصریح کرد: صفویان نوعی جنبش اجتماعی و فرهنگی ایجاد کردند، زیرا تصوف آنان با گرایش شیعی بود که با استفاده از ارزش‌های مورد توجه مردم، بسیج وسیعی را شکل داد و حکومت ایران را تشکیل دادند. اساساً ایجاد جنبش‌های اجتماعی که مبتنی بر بسیج توده‌ها باشد، زمانی رخ می‌دهد که با تحریک ارزش‌ها همراه باشد و مردم را به سمت هدف خود بکشد. 
بخشی بیان کرد: پس از جنبش صفویه، جنبش خاص دیگری در ایران شکل نگرفت، زیرا سرزمین ایران از نظر اجتماعی از جوامع کوچک و پراکنده به لحاظ اقلیمی تشکیل شده بود و در این گونه جوامع امکان تشکیل توده وجود ندارد؛ شورش محمود افغان، نادر، زندیه و قاجار جنبش‌های سیاسی و قبیله‌محور بود. عشایر در حاکمیت ایران حرف اول را می‌زدند، چون قابلیت بسیج نسبتاً قابل توجهی داشتند و سلحشور و مبارزه‌جوی بودند. 
حکومت قاجاریه؛ آغاز مواجهه با غرب 
این جامعه‌شناس با بیان اینکه در حکومت قاجاریه اولین مواجهه مستمر با دنیای غرب و پیشرفت تکنولوژی شکل گرفت، گفت: بعد از شاه عباس صفوی، دوران حکومت طولانی نصیب فتحعلی شاه قاجار شد که با ثبات نسبی در ایران همراه بود و پایتخت، تهران قرار گرفت. آن زمان ایران در جنگ با روسیه شکست خورد و زمینه آشنایی و مواجهه با دنیای غرب، به‌ویژه به شکل از پایین به بالا را ایجاد کرد. دو جنبه مواجهه ایرانیان با غرب را مرحوم دکتر حائری در کتاب « نخستین رویارویی‌های اندیشه‌گران ایران: با دو رویه تمدن بورژوازی غرب» مطرح کرده است.
تقابل دین‌مداری با ملی‌گرایی 
بخشی ادامه داد: در واقع در دورانی که ایران زیر مجموعه حکومت عباسی بود، هیچ جنبش دینی شکل نگرفت ولی بعد از شکست از روسیه تزاری، اولین جنبش‌های اجتماعی یا اجتماعی سیاسی شکل گرفت و به‌دنبال آن ارتباط با دنیای غرب آغاز شد. این ارتباط ابتدا با فرانسه و انگلستان بود که سبب شد مجموعه ارزش‌های دینی تحت‌الشعاع آن قرار گیرد و سبک زندگی، رفتار، افکار و نظریه‌های غربی وارد جامعه ایران شود. همین امر سبب مقابله جریان دین‌مدار با جریان ملی‌گرا شد که می‌خواست از این جریان جهت ترویج ملی گرایی استفاده کند. 
وی اضافه کرد: دو دسته جنبش سیاسی اجتماعی بعد از فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه شکل گرفت و افرادی همچون ملکم خان در این دوران رشد کردند. بسیاری از شاهزادگان نیز برای تحصیل به خارج از ایران می‌رفتند که همین امر سبب افزایش ارتباط با دنیای غرب می‌شد و این مسئله سبب شد دو زمینه برای ایجاد جنبش‌های اجتماعی سیاسی شکل گیرد؛ اول ارزش‌های ملی گرایانه در راستای حفظ سطح فرهنگی و دوم ارزش‌های مذهبی بود. 
این جامعه‌شناس با بیان اینکه جنبش مشروطه هر دو رویکرد ملی و مذهبی را با خود به همراه داشت، اظهار کرد: این جنبش بیشتر رنگ ملی داشته اما قرائتی از جنبش اسلامی را نیز با خود به همراه داشت. آیت‌الله نائینی و آخوند خراسانی جنبه ملی این جنبش را پررنگ‌تر می‌کردند اما از سوی دیگر گرایش شیخ فضل‌الله نوری به جنبه مذهبی توجه داشت که نهایتا حذف و سرکوب شد. 
نوستالژی مذهبیون؛ برتری علمی و تمدنی در قرون اولیه اسلامی 
بخشی گفت: اصلی‌ترین مسئله‌ای که عبدالهادی حائری در کتاب «نخستین رویارویی‌های اندیشه‌گران ایرانی با دو رویه تمدن بورژوازی غرب» به آن اشاره می‌کند، این است که یک رویه برخورد و مواجهه ایرانیان با جهان غرب استعمار و استثمار بوده و رویه دیگر غبطه به تمدن غرب است. این درک از عقب ماندگی در مواجهه با غرب شکل گرفت و دو مسئله را ایجاد کرد؛ اول اینکه مذهبیون به تمدن بزرگ اسلامی که بر سایر کشورها و جوامع تفوق داشت، توجه نشان می‌دادند. این نگاه مبتنی بود بر اینکه ما به سطحی از پیشرفت برسیم که دارای هژمونی فرهنگی و علمی بر مبنای فرهنگ اسلامی بر غرب باشیم. نوستالژی مذهبیون قرون 4 و 5 هجری این است که برتری علمی و تمدنی از آن اسلام بود. از طرف دیگر ملی‌گرایان نیز عقب‌ماندگی و نارضایتی از بی‌کفایتی حکام را ادراک می‌کردند قصد داشتند آن را اصلاح کنند. 
وی افزود: همه این موارد جنبش مشروطه را رقم زد اما به دلیل اینکه جنبش مشروطه رگه‌هایی از تغایر با آموزه‌های دینی را با خود به همراه داشت، حساسیت مذهبیون را برمی‌انگیخت و دسته‌ای از مذهبیون مانند شیخ فضل‌الله نوری مقابل آن ایستادند و استبداد شرقی را به آزادی غربی ترجیح دادند؛ در مقابل کسانی همچون آیت‌الله نائینی و آخوند خراسانی که گرایش جدی و نگاه اجتماعی‌تری به حوزه پیشرفت داشتند، آزادی و دموکراسی را ارزش نهادند.
این جامعه‌شناس تصریح کرد: پس از انقلاب اسلامی برای انتخاب جمهوری اسلامی نیز دو نظر وجود داشت؛ کسانی مانند مرحوم بازرگان معتقد بودند که باید حکومت، حکومت دموکراتیک اسلامی باشد اما امام اعتقاد داشت «جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر». در مقابل نیز افرادی با گرایش اسلامی بسیار محکم بودند که اعتقاد داشتند شکل حکومت باید حکومت اسلامی باشد که البته این گرایش هنوز هم وجود دارد.
بخشی با اشاره به گسترش امیال ملی‌گرایانه در جامعه گفت: بخش قابل توجهی از واکنش‌های ملی در جامعه اخیر به واسطه برخی ناکارآمدی‎های حکومت در جامعه است که حرکتی واکنشی ارزیابی می‌شود. این افراد اعتقاد دارند ناچاریم برای تغییر به ارزشی چنگ بزنیم که منسجم‌کننده افراد برای رسیدن به هدف مورد نظر باشد و به دلیل اینکه هدف تغییر یا اصلاح حاکمیت است و حاکمیت فعلی دین را در دست دارد، واکنش‌ها و جنبش‌های اخیر بر روی ملی‌گرایی تمرکز دارند. 
انتهای پیام
captcha