حسنعلی نصرآبادی، عضو هیئت علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه اصفهان در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با بیان اینکه در متون دینی سه دوره هفت ساله برای تربیت فرزند ذکر شده است، اظهار کرد: در هفت سال اول، فرزند به اصطلاح آزاد است. هفت سال دوم، در مرحله تربیت و ادب قرار دارد و در هفت سال سوم، مشاور و وزیر است، به رشد عقلی و شناختی رسیده و انسان مستقلی به حساب میآید که پدر و مادر باید مثل وزیر خود در امور با وی مشورت کنند. طبق آیات قرآن کریم، والدین موظفند فرزند را به خوبی تربیت کنند و فرزند در قبال این تربیت و نیز پدر و مادرش مسئول است.
وی با اشاره به اینکه در دوره کودکی مقدمه کتاب زندگی انسان نوشته میشود، افزود: در پرورش و تربیت فرزند، سه منطقه مهم به نامهای منطقه شناختها، حس کردنیها و منطقه ذهنی یا تفکر وجود دارد. اگر در دوران کودکی، شناخت و احساسات پاک و مطلوب شکل بگیرد و والدین فرزندشان را در محیط و میدانگاهی قرار دهند که احساساتش دچار تنشها و ناملایمات نشود، کودک تجربه خوشایندی در ارتباط با محیط و روابط با پدر و مادر کسب کرده و رفتار والدین خود را الگو و سرمشق قرار میدهد. بخش عمده تعلیم و تربیت به عهده خانواده و پدر و مادر است و امروزه که محیطهای تربیتی تحت تأثیر رسانه و فضای مجازی قرار دارد، باید نحوه برخورد با فضای مجازی به فرزند آموخته شود.
علم روانشناسی نگاه محدودی به انسان دارد
عضو هیئت علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه اصفهان درباره تفاوتها و شباهتهای تعلیم و تربیت در متون اسلامی و علم روانشناسی رایج گفت: بعضی از نگرشهای روانشناسی به گونهای است که انسان را در حد یک ارگانیسم تنزل داده و دریچه عالم غیب، فیض الهی و غایتمندی انسان را میبندد. در واقع تربیت دنیای روانشناسی با نگاه مسدودی که به انسان دارد، کودک را در فضای هنجارهای جهان ماده و طبیعت پرورش میدهد و معتقد است کودک باید خوب بازی کند.
نصرآبادی ادامه داد: اسلام با علم روانشناسی تقابلی ندارد و از متدهای علمی بهره میبرد. جهانبینی و غایتی که اسلام برای انسان تصور میکند، فضایی است که در آن انسان حتیالامکان بتواند پتانسیلها و تواناییهای خود را شکوفا سازد. رفتارهای ما در این جهان مادی، انعکاسی در جهان معنوی و اخروی خواهد داشت، بنابراین متد و روشهای علمی بهعنوان یک ابزار، انسان را برای رسیدن به هدف و غایت خود راهنمایی میکند. خروجی تربیت اسلامی، انسانیهایی هستند که در همه زمینهها به اوج رسیدهاند، ولی خروجی روانشناسی آنگونه که اسلام در نظر دارد، نیست.
تربیت فرزند با زور و اجبار امکانپذیر نیست
وی با بیان اینکه والدین با فرزندان خود در تعاملی نابرابر هستند، گفت: والدین تجارب بیشتری در زندگی دارند، در حالی که فرزندانشان کم تجربه و خام هستند. والدین باید اجازه دهند تا فرزندان خودشان تصمیم بگیرند و مستقل رفتار کنند. بچههای امروز به دلیل اینکه در معرض فضای مجازی و حجم انبوه اطلاعات میباشند، نمیپذیرند که والدینشان آنها را امر و نهی کنند. آنها نیاز به تعامل معرفتی، احساسی و شناختی دارند و چون خواستار استقلال هستند، پذیرای زور و اجبار نیستند. این عدم تعادل موجب شکاف میان والدین و فرزندان میشود و ایجاد میدانگاههایی در جامعه که بتواند شکاف میان والدین و فرزندان را کاهش دهد، امری مهم و ضروری است.
انتهای پیام