به گزارش خبرنگار ایکنا؛ همایش ملی «استاد مطهری و مطالعات قرآنی معاصر»، امروز، 12 اردیبهشت به همت انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی و با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقهمندان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
حسینعلی قبادی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ابتدای این همایش بیان کرد: در کنار همه فضائل شهید مطهری، یک ویژگی بسیار مهم که شاید بدان کمتر پرداخته شده عبارت از مسئلهمندی ذهن و آثار ایشان است. اگرچه در یکی از آثار خود تصریح میکنند که نزدیک به بیست مسئله را یادآوری میکنند اما در همه آثار، این نگاه وجود دارد. شهید مطهری در آن زمان، به صورت مسئلهمند آمد و گفت که، گفتمانی تمدنساز است که اسلام و ایران را همگرا بدانیم و مانند یک محقق حرفهای مباحث را تعقیب کرده و نشان داد که این افرادی که دم از ایرانیت و اسلامیت میزنند حتی محقق هم نیستند.
وی در ادامه تصریح کرد: ایشان در آن سطح حتی کتاب «داستان و راستان» را هم مینویسد و میخواهد مسائل جامعه را حل کند و قصد دارد تا نسل آینده را به کارآمدی اسلام در آن روزگار باورمند بسازد. این کتاب، قبل از انقلاب برنده جایزه یونسکو هم شد. همچنین دیگر آثار استاد که به برکت علامه طباطبایی توانستند کمر مارکیسیم را در ایران بشکنند. بنابراین استاد مطهری هرگز مقتضیات زمان را رها نکرد و متوقف نشد.
قبادی در ادامه سخنان خود به ویژگیهای یک معلم نمونه اشاره و بیان کرد: معلم، در درجه اول باید به علم خود تعهد داشته باشد و علم را نمیتوان ابزار معیشت کرد، اما افزون بر تعهد به علم که بسیار مهم است، باید محضر معلم، بدون آنکه تبلیغ کند، محضر اولیاء الهی باشد، سازندگی داشته باشد و با سکوت و حرف زدن خود به دیگران بیاموزد. معلم یعنی اینکه باید مواظب باشد که سکوتش نیز آموزنده باشد و بیش از آنکه به علمِ معلم نیاز داشته باشیم، به معنویت و سلوک و سیره معلم نیاز داریم که شهید مطهری نیز اینطور بود و این ویژگیها را در خود داشت. هنگامی که امام خمینی در مورد ایشان فرمود که طهارت روح داشت و همه آثارش را بخوانید، یعنی خدا به ایشان مقامی عنایت کرد که بیحرف نیز از او کلام میرویید. بنابراین سکوت و حرکت و شهادتش سازنده بود.
در ادامه این همایش نوبت به سخنرانی فروغ پارسا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی رسید. وی در ابتدا بیان کرد: امروز مصادف با چهلمین سالگرد شهادت شهید مطهری است که بیتردید در شمار مهمترین و تاثیرگذارترین اندیشمندان تاریخ تشیع در عصر حاضر هستند و ایشان را میتوان در شمار بزرگترین معماران انقلاب اسلامی قرار داد. شهید مطهری یکی از نخستین یاران و طلایهداران نهضت امام خمینی بودند و در طول حیات طیبه خود، نشان دادند که از نظریه امام خمینی در ضرورت حرکت تربیتی و فرهنگی برای پیروزی سیاسی، تبعیت میکنند. استاد مطهری در کنار فعالیتهای مستمر و گسترده خود در حوزههای علمی روابط گستردهای نیز با گروههای سیاسی مطرح داشتند و ایده عدم تفکیک دیانت و سیاست در سیره عملی ایشان ظاهر و واضح است.
رئیس انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: بحث در مورد اندیشههای فلسفی و نگاه به استاد، به مثابه یک فیلسوف، متکلم یا یک فقیه، پیش از این در همایشهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته، اما اندیشههای قرآنی ایشان کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. مجموعه آثار قرآنی استاد به همت فرزندان ایشان در مجموعه «آشنایی با قرآن»، ثبت شده و هر روز بر مجلدات آن افزوده میشود و امروز هم مجلد 16 از این مجموعه منتشر شده است. کارهای قرآنی استاد شامل مجموعه مطالعات تفسیری مطالعات در جهت معارف و مفاهیم قرآن بود، اما علاوه بر اینها، شاهد این هستیم که دیگر آثار استاد یعنی آثار کلامی و ... ، همگی مبتنی بر آموزههای قرآنی است.
وی بیان کرد: استاد به نظریه حداکثری دین اعتقاد داشتند و میگفتند که قلمرو دین و آموزههای قرآنی، پهنه دین و دنیای انسانهای معاصر را در بر میگیرد. استاد معتقد بودند که قرآن کریم همه اموری را که انسان برای سعادت خود نیاز دارد شامل میشود. بحث عمدهای که بیشتر آثار معطوف به آن است، نیاز بشر به دین میباشد. استاد به جد به این مسئله اعتقاد دارند که انسان در همه ادوار تاریخ به دین نیاز دارد و در همین رابطه است که استاد بحث احیای اندیشه دینی را مطرح میکنند و به این نظریه باور دارند که حیات و بالندگی دین معطوف به این است که ما دین را نو به نو به بشریت عرضه کنیم. بحثهای تحول معرفت دینی، بسیار مهم است که ایشان بدان اعتقاد و باور دارند. در واقع میتوانیم شخص استاد را در شمار احیاگران اندیشه دینی در زمان خود محسوب کنیم. ایشان معتقد هستند که دین باید متناسب با مقتضیات روز و دانشهای روزآمد بشری عرضه شود، در غیر اینصورت دچار رکود و سستی خواهد شد و دین را درگیر جنود میکند.
پارسا در ادامه افزود: علیرغم دغدغه استاد نسبت به مبارزه با خرافات و جهل، تفکر مهمشان در استفاده از مقتضیات روز با وسواس عجیبی، دغدغه خلوص دین و عدم التقاط با دیگر مکاتب بود. به نظر میرسد مهمترین بحث استاد در مورد قرآن، امکان و ضروت فهم قرآن است. آثار استاد نشان میدهد که ایشان با دقت خاصی مسئله امکان فهم، ضروت، مبانی و سطوح معانی قرآن را مطرح میکنند که برخی این تلقی را دارند که دیدگاههای ایشان، شباهتهایی با هرمنوتگ مدرن دارد. اما ویژگی کمنظیر استاد در دوران پهلوی دوم، دغدغه پاسخگویی به پرسشها و مسائل جوانان و مسائل عصری روز است. استاد به این مسئله اهمیت میدادند که پاسخ های اقناعی به پرسشهایی بدهند که در مورد دین برای جامعه مطرح میشود. البته راهکار عمده استاد به اعتبار عقل، در کنار قرآن و اجتهاد پویا بود و مطهری برای پاسخ به همه پرسشها سراغ عقل میرود و سعی دارد که آموزههای اسلامی را تبیین کند.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به برخی از نوآوریهای شهید مطهری گفت: از نوآوریهای استاد، بحثهایی است که در مورد فلسفه تاریخ و فلسفه اخلاق دارند که این مباحث، مباحثی است که امروز نیز در جامعهای که شاید بیش از 40 سال از دوران استاد گذشته، مطرح است و دانشمندان باید بدانها پاسخ دهند. این مباحث ما را بر آن داشت تا برای ادای دین نسبت به استاد تلاش کنیم و بتوانیم این همایش ملی را با عنوان استاد مطهری و مطالعات قرآنی معاصر برگزار کنیم. در این زمینه نیز، از دانشگاههای مختلف ایران کمک گرفته شد و بیش از همه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و بنیاد فرهنگی شهید مطهری ما را در این مهم یاری کردند که از همه آنها تشکر میکنم.
در بخش دیگری از این همایش نوبت به سخنرانی، سید هدایتالله جلیلی، دبیر علمی همایش رسید. وی بیان کرد: رویکرد مطهری به میراث فکری پیش از خود و اندیشههای معاصر خود، رویکردی عقلانی و انتقادی بود. او از هیچ اندیشه و اندیشمندی بت نساخت و از این رو، به طور قطع، منش و روشی که داشت، با بت ساختن او و نشاندن او دور از دسترس نقد و چون و چرا سازگار نیست.
وی تصریح کرد: بر این باور، نیاز به خوانش و بازخوانی مطهری به ویژه در ابعاد مغفول شخصیت فکری او، ما را به سوی مطهری و مطاعلت قرآنی معاصر سوق داده است. جمعی از اصجاب مطالعات قرآنی، با محوریت انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی گرد هم آمدند تا با همفکری خود، بساط و بستر همایش ملی استاد مطهری و مطالعات قرآنی معاصر را برپا کنند. چهرههای دانشگاهی و نهادهای علمی، دست به دست هم دادند و حاصل تلاشهای آنها پیش روی شما است.
جلیل با اشاره به مولفههایی که برای برگزاری این همایش بدانها توجه شده است تصریح کرد: اولین مولفهای که سعی کردیم مورد توجه باشد، بعد و ضلعی از اضلاع شخصیت ایشان است که کمتر مورد کاوش قرار گرفته بود. اینکه مطهری را میتوانیم یک مفسر و قرآنپژوه بدانیم چه اینکه بسیاری از افراد، قرآنپژوه هستند، بدون اینکه عنوان مفسر را داشته باشند و استاد مطهری گرچه عنوانش مفسر یا استاد مطالعات قرآنی نبوده، اما به جد میتوان ایشان را یک مفسر و قرآنپژوهش بدانیم. حتی میتوانم ادعا کنم که زیست فکری و وجودی وی، چالش بر سر تفسیر قرآن و متن بوده است. استاد در زمانهای زیسته که در زمانه او، چالش تفسیر متن بسیار مهم بوده و جان خود را نیز بر سر همین چالش در طبق اخلاص گذاشت. در زمانهای که تفسیر متن از ناحیه گروهک فرقان و در سوی دیگر مجاهدین خلق و روشنکفران و جریان سنتی مورد توجه است، استاد با آنها در چالش بود. لذا بسیار موجه است که این بعد از شخصیت ایشان، از این زاویه نیز مورد کاوش قرار گیرد که بنا گذاشتیم که این بخش از کار، مورد اهتمام بیشتری باشد.
جلیل در ادامه افزود: مولفه دیگری که در این همایش مد نظر بوده، عبور از رویکردهای خطابی و تبلیغی و ترویجی است. در واقع سعی کردیم که گام را در فضای تحلیلی و یا انتقاد برداریم که خود نوعی تاسی از سیره فکری و علمی ایشان است. استاد مطهری چهرهای بود که در آثار خود رویکرد تحلیلی و انتقادی داشته است.
وی با اشاره به دیگر مولفهای که در این همایش مورد توجه قرار گرفته تصریح کرد: مولفه دیگر، پرهیز از بسندگی به صاحبنظران در دسترس بود و سعی کردیم در این همیاش گشودگی داشته باشیم و کسانی که حاضر هستند، لزوما همه اهل تهران نیستند و از شهرهای مختلف حضور دارند. بنابراین خواستیم که امکان گفتوگویی میان مرکز و پیرامون برقرار کنیم. همچنین مولفه بعدی نیز که تلاش کردیم تحقق یابد، این بود که همایش را گامبهگام برگزار کردیم و قبل از آن، دو پیش همایش علمی نیز برگزار شد.
جلیلی در انتها گفت: در این همایش، سعی کردیم که جریان اندیشه و تفکر را به این سمت ببریم که همانگونه که استاد مطهری با سنت فکری خود و با اندیشههای روزگار خود مواجهه تحلیلی دارد، ما هم همین کار را با آثار و میراث ایشان داشته باشیم.
همچنین به گزارش ایکنا؛ معصومه ریعان، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینای همدان اظهار کرد: شهیدمطهری از مجموع 67 اثر خود، دو کتاب «حجاب» و «زن در حقوق اسلامی» را به موضوع زنان اختصاص داد.
وی افزود: در هر دو کتاب، تعریف مطهری از زن، کاملاً فقهی بود و به همان احادیثی استناد شده بود که زنان را مذمت میکند، به دلیل همین رویکرد، این دو کتاب نتوانست آنگونه که باید بر جامعه زمان خود و حال حاضر تأثیر چندانی بگذارد و تبیین جامع و درستی از رویکرد دین نسبت به زنان، ارائه دهد.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا با بیان اینکه هیچ بحثی به اندازه موضوع زنان در سلطه روایات نیست، اظهار کرد: در اندیشه شهیدمطهری به رهیافت دینی جدیدی از زن نمیرسیم، گویی مسئله زن مانند مسئله بردگان بوده است که باید جایگاه اجتماعی آن را از فقه استنباط کرد، بسندگی مطهری به روایات ما را مجبور میکند تا روایات را بررسی کنیم و نشان دهیم نه تنها رویکرد ایشان بلکه احادیثی را نیز که در بحث زن، مبنا قرار دادهاند، خالی از مشکل نیست.
این دکترای قرآن و حدیث ادامه داد: استادمطهری به شکل زیرکانهای از طرح مستقیم روایات غیرهمدلانه با زنان، در کتابهای خود طفره رفته است اما به طور غیرمستقیم استدلالهایی را مطرح میکند که در کلام امثال حلی و شهیداول وجود دارد و آن این اعتقاد است که: «المرأة عورة»: زن، سراسر، عورت است. جالب است که فقهای شیعه و سنی از این دیرباز بر این گزاره ناصحیح، صحه گذاشتهاند و بر مبنای آن، فتوا هم صادر کردهاند، فتاوایی که محرومیتهای اجتماعی زیادی برای زنان در پی داشته است. عورت در لغت از عار میآید و به معنای هر آن چیزی است که باید پوشیده شود، این روایت از قرن دوم در میان اهل سنت و از قرن هفتم با کتاب تذکرةالفقهای حلی وارد شیعیان شد. در حالی که چنین عبارتی که زن، سراسر عورت باشد در قرآن به کار نرفته است، در آیات 31 و 58 سوره نور، عورت به معنای اندام شرمگاهی و در آیه 13 احزاب به معنای جایی که بیحفاظ و بیدفاع باشد، به کار رفته است.
این مدرس قرآن و حدیث یادآور شد: در آیات 31 و 58 سوره نور، اجازه داده شده است که به «زینت آشکار» زنان نگاه شود، اما «زینت پنهان» و «جَیب» یعنی شکافهای بدن پوشانده شود. همچنین در جای دیگری از سوره احزاب، اجازه داده میشود که به «حُسن» زن نگاه و توجه شود. اگر سراسر زن عورت بود، باید میگفت کل بدن زن پوشانده شود و دیگر جیب و حسن و زینت و امثال آن، تفاوتی نداشت.
ریعان ادعا کرد: عورتانگاری زنان، فرهنگی چندهزارساله است که در تاروپود ایرانیها ریشه دوانده بود، در تخت جمشید اثری از زنان نیست و مردها نیز همه ریش و کلاه دارند، به گونهای که تصویر روحانیت امروز به ذهن متبادر میشود. با این مقدمه، بسیاری از متقدمین تفسیری و روایی مثل بخاری، طبری، ترمذی و ... به علت ایرانیبودن فرهنگ عورتانگاری زن را به برداشتهای دینی وارد کردهاند. عورتانه و عورتینه از اصطلاحات مرتبط با زنان در ادبیات ما بوده است، در داستانهای کهن نیز داریم که تهمینه، ادعا میکرد هیچ کس من را ندیده و صدای مرا نشنیده است و این را فضیلت میدانست. حتی امروز هم در پاکستان، بنیادی وجود دارد که از حقوق زنان دفاع میکند اما نامش بنیاد عورت است!
وی با بیان اینکه مبنای وجوب حجاب و پوشش برای بسیاری از فقها، حدیث «المرأة عورة» بوده است، گفت: علامه حلی و آیات کاظم یزدی، حکیم پدر، خوئی، محمد صدر، فاضل لنکرانی و بسیاری از فقهای دیگر به این حدیث نامعتبر استناد کردهاند، در حالی که منشأ پیدایش این حدیث جعلی به قرن دوم هجری و ترمذی از شخصیتهای اهل سنت بازمیگردد که در کتاب خود نوشت: «اَلمراةُ عورة فاذا اَخرَجَت استشرفها الشیطان»، زن عورت است و وقتی از خانه خارج شد، نظر شیطان همواره به او جلب میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا افزود: این روایت در شیعه به این صورت وارد شد که «لا تبدؤوا النساء بالسلام ولا تدعوهن إلى الطعام فإنّ النبي(ص) قال: النساء عي وعورة فاستروا عيهن بالسكوت واستروا عوراتهن بالبيوت»، با همین روایتها زنان برای قرنها از حضور فعال در اجتماع منع شدند و حتی گفته میشد به آنها سلام نکنید.
نگارنده رساله دکتری «تاریخ گذاری روایات مذمت حضور اجتماعی زنان» گفت: همه روایات اهل سنت، شیعیان و زیدیه در این زمینه، به شخصی به نام «ابیالاحوص» میرسد، نام اصلی او عوف بن مالک و از شاگردان عبدالله ابن مسعود بود. عبدالله ابن مسعود با اینکه بسیار اهل عبادت و قاری قرآن بود، اما شخصیتی ضدزن داشت، او در دورانی که از سوی خلیفه دوم به فرمانداری کوفه رسید زنان را از حضور در نماز جمعه و اجتماعات مسلمین منع میکرد، با تندی با آنها سخن میگفت و به آنان سنگ میانداخت.
ریعان در ادامه اظهار کرد: فضای کوفه و بصره بر خلاف مدینه، بسیار ضدزن بود، در مدینه زنان پا به پای مردان کشاورزی میکردند و در اجتماع حضوری فعال داشتند اما در فرهنگ بصره و کوفه، به دلایلی که باید در جای خود مفصل صحبت شود، نگاه خوبی به زن وجود نداشت. با علم به این مسائل، مستشرقان حدیثپژوهی همچون «شاخت» و «ینبل» معتقد هستند که امثال ابیالاحوص، واضع و جاعل حدیث هستند، آنها روحیات ضدزن خود را برای باورپذیرترشدن به شخصیتهای قبل از خود همچون پیامبر اسلام(ع) نسبت میدادند که در اصطلاح به آن، رشد وارونه سند میگویند.
صاحب جایزه کشوری خوارزمی در سال 97، تصریح کرد: شاخت میگوید: بسیاری از فقیهان هر جا برای فتوای خود مستند فقهی نداشتهاند، یک حدیث تراشیدهاند، من میتوانم این ادعا را دست کم درباره موضوع زنان تأیید کنم، این حجم از احادیثی که زن را هدف محدودیت قرار میدهد و جنس دست دوم فرض میکند، در قرآن، سنت پیامبر(ص) و سیره ائمه(ع) سابقه ندارد. قرآنی که زن و مرد را لباس یکدیگر میداند و دینی که بسیاری از قهرمانانش همچون فاطمه زهرا(س) و زینب کبری(س)، زن هستند، نمیتواند جایگاه زن را قعر خانه و بدنش را عورت بداند.
ریعان در پایان بار دیگر با انتقاد از رویکرد شهیدمطهری به مسئله «زن» گفت: متأسفانه تاکنون با وجود اهمیت بازشناسی جایگاه زن در دین و لزوم زدودن انجرافات و تحریفات روایی و فقهی درباره زنان، کار مهمی بین فقها و اسلامشناسان انجام نشده است، از شخصیتی مثل شهیدمطهری انتظار میرفت که این کار را در حد مطلوبی انجام دهد اما ایشان نیز کار مهمی در این زمینه نکرد.
انتهای پیام