امروز ما نسبتی با مطهری ندارد
کد خبر: 3808918
تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۲:۵۳
محسن آرمین:

امروز ما نسبتی با مطهری ندارد

گروه اندیشه ــ پژوهشگر حوزه دین با بیان این نظر که امروز ما نسبتی با مطهری ندارد، گفت: تفاوت مطهری با برخی از روشنفکرن این است که پای او در سنت است و از پایگاه سنت با معارف جدید بشری مواجه می‌شود. در حالی که برخی از روشنفکران عصری ما، پایشان در مدرنیته است، با اینکه تعلق خاطر به سنت دارد.

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست «جمهوری اسلامی اگر مطهری بود»، دیروز، 14 اردیبهشت، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقه‌مندان در پژوهشگاه، فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

محسن آرمین، محقق و پژوهشگر قرآن، در این نشست بیان کرد: باید بحث را انضمامی کنیم چراکه بحث‌های تئوریک و ماورایی متناسب با موضوع نیست. در هر حال به سه صورت می‌توانیم بحث کنیم؛ یکی همین عنوان نشست است، اینکه اگر مطهری امروز بود دغدغه‌هایش چه بود و یکی هم اینکه بگوییم وضعیت اکنون ما چه نسبتی با آرا و اندیشه‌های مرحوم مطهری دارد. فکر می‌کنم آن دو رویکرد اول چندان علمی نیست؛ در مورد رویکرد اول باید بگویم که روشن است که نمی‌دانستیم اگر مطهری بود، جمهوری اسلامی چگونه می‌شد و در واقع این اگرها در مباحث علمی جایگاه چندانی ندارد و نمی‌شود چنین شرط‌هایی را مطرح کرد، چراکه طرح آنها غیرعلمی است. بنابراین کسی نمی‌تواند جواب این سؤال را بدهد. علوم به طور کلی نقش تبیین‌گری دارد، اما اینکه واقعاً ذات حقایق و اشیاء را بیان کند، علم خودش این ادعا را ندارد.

وی در ادامه تصریح کرد: همچنین نمی‌توانیم بگوییم که اگر مطهری می‌بود اکنون چه حال و وضعی داشت. بالاخره کنش‌های انسان تحت تأثیر ساحت‌های مختلف علائق، آگاهی‌ها، احساسات و تمایلات خود اوست و این‌ها مجموعه پیچیده‌ای را ایجاد می‌کند و وضعیت انسان را در مقابل شرایط مختلف تعیین می‌کند. چطور می‌توان فهمید که اگر مطهری زنده بود، اکنون آروزی مرگش را می‌کرد یا نمی‌کرد. بنابراین نمی‌توان این حرف‌ها را زد، چه اینکه نمی‌توان گفت که اگر بود آیا متهم به بی‌بصیرتی می‌شد یا خیر.

آرمین بیان کرد: سال 1352 دانشجو بودم و آیت‌الله مهدوی‌کنی در مسجد میدان فردوسی، امام جماعت بودند. دوستان دانشجو در آنجا فعالیت داشتند و اولین باری که به آنجا رفتم، ایشان نیز ممنوع‌المنبر بود و نمی‌توانست روی ممبر حاضر شود. در هر حال یکبار که نماز جماعت خواندیم، بعد از نماز با ایشان به گفت‌وگو پرداختیم. این جمله عین عبارت ایشان است که می‌گفت «من عبایم را زیر پای شما دانشجویان پهن می‌کنم و به شما دانشجویان کرنش می‌کنم». آن وقت بعد از انقلاب خطاب به دانشجویان جمله دیگری گفتند؛ لذا نمی‌توان این پیش بینی‌ها را داشت.

مطهری؛ دغدغه تفکر یا سیاست

این پژوهشگر قرآنی تصریح کرد: یک چیز را می‌توانیم بگوییم و آن اینکه کنش‌های انسان تحت تاثیر چند عالم آگاهی‌ها، احساسات، تمایلات و تعلقات و وابستگی‌های او است. حداقل مطلبی که می‌توان گفت اینکه در بین شخصیت‌های انقلاب، مطهری از آن‌هایی بود که بسیار ژرف‌اندیش بود و نگاه عمیقی داشت و بدون تردید، مطهری و بهشتی از دیگران جدا بودند که شخصیتی جاافتاده داشتند. ایشان به واقع یک مصلح بود و اندیشه‌اش از ژرفای زیادی برخوردار بود و بیش از اینکه دغدغه سیاست را داشته باشد، دغدغه تفکر و اندیشه داشت. شاید بتوان گفت که در فراز و فرودها و تحولاتی که رخ می‌داد، اندیشه‌اش کمتر از دیگران دست‌خوش تحول می‌شد. بنابراین فکر می‌کنم آنچه می‌توانیم مطرح کنیم همان منظر سوم است که بگوییم وضعیت اکنون ایران چه نسبتی با آراء مطهری دارد.

آرمین در ادامه افزود: یکی از بارزترین ویژگی‌های مرحوم مطهری این بود که حریت داشت و آزاد‌اندیش بود و به جهت فکری بسیار حساسیت داشت. به ویژه در دهه 50 که نسبت به مسائل فکری حساس بود و در عین حال، برای مخالفان فکری خود نیز احترام قائل بود. ممکن بود کسی با اندیشه‌های او مخالف باشد، اما اگر عالم بود علمش را زیر سؤال نمی‌برد، بلکه تصریح می‌کرد که فلانی عالم است.

امروز ما نسبتی با مطهری ندارد

وی تصریح کرد: در نقدهای مطهری ببیند که وقتی از مخالف خود یاد می‌کند، با احترام یاد می‌کند و هیچ‌گاه نمی‌بینید که مطهری در کتاب و سخنرانی‌ها به مخالف فکری خود توهین کند. این حریت و آزادگی را داشت و این حریت، در مواضعش نسبت به مسائل مختلف روشن بود و مطهری فقط به نقد مارکسیسم نمی‌‌پرداخت بلکه سنت را هم نقد می‌کرد و با همان قاطعیت و به تعبیری با بی‌رحمی نقدهایی را نسبت به روحانیت مطرح می‌کند و بدون هیچگونه مسامحه این کار را می‌کند همانطور که شریعتی نقد می‌کند.

نقش تشکل‌های مدنی در اجرای امر به معروف

آرمین در ادامه افزود: مطهری اولین فقیه و متفکر شیعی است که بر ضرورت فعالیت احزاب و تشکل‌های مدنی به عنوان موثرترین امر در اجرا کردن امر به معروف تاکید دارد که قبل از او چنین کسی را نداریم. ایشان رسانه‌ها را رکن چهارم مشروطیت می‌‌دانند که نه به خاطر اینکه اخبار را منعکس می‌کنند، مهم هستند بلکه اهمیت آنها به دلیل نقد قدرت است. می‌دانید که بعد از انقلاب آیت‌الله منتظری فتوایشان این بود که از باب مقدمه واجب، تأسیس مطبوعات و نهادهای مدنی که عهده‌دار امر به معروف و نهی از منکر هستند نیز واجب است، اما مطهری قبل از ایشان روی این مسئله تاکید داشتند.

این پژوهشگر قرآنی تصریح کرد: در مورد کتب ضاله، ایشان می‌گوید که این برخورد با کتب ضاله، روش شکست خورده‌ای است که برای دوران پاپ و کلیسا است. جمله ایشان این است که هر وقت حق انتقاد از مردم گرفته شود، مردم غرق در خرافات می‌شوند و روحانیت را نیز ایشان با شدت زیادی مورد نقد قرار می‌دهد. ایشان از موضع سنت بحث می‌کند و تفاوت مطهری با برخی از روشنفکرن این است که پای او در سنت است و از پایگاه سنت با معارف جدید بشری مواجه می‌شود. در حالی که برخی از روشنفکران عصری ما، پایشان در مدرنیته است. با اینکه تعلق خاطر به سنت دارد. تعبیرش از روحانیت یک درخت آفت‌زده است، می‌گوید که باید این درخت باشد، ولی باید با آفت‌های آن برخورد کرد.

امروز ما نسبتی با مطهری ندارد

برای مشاهده گزارش تصویری این نشست اینجا کلیک کنید.

انتهای پیام

captcha