«رقص روی شیشه»؛ تقلیدی ناشیانه از سریال‌های ترکی
کد خبر: 3811438
تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۷

«رقص روی شیشه»؛ تقلیدی ناشیانه از سریال‌های ترکی

گروه هنر ــ «رقص روی شیشه» جدیدترین اثر مهدی گلستانه تقلیدی ناشیانه از سریال‌های ترکی است. این مجموعه علاوه بر اینکه نتوانسته جریان‌سازی مثبتی کند، با عدم استقبال مخاطبان هم مواجه شده است.

بسیاری از کارشناسان فرهنگی در موقعیت‌ها و اشکال گوناگون درباره مذموم بودن سریال‌های ماهواره‌ای مخصوصاً آثار ترکیه‌ای داد سخن سر داده‌اند و حتی گاهی مطالبی بدون استناد هم بیان کرده‌اند. رویکرد مذمت مطلق سال‌هاست که در مواجهه فرهنگی جزء واکنش‌های بارز کارشناسان و برخی هنرمندان ماست، اما نکته جالب اینجاست که وقتی می‌خواهیم اثری تولید کنیم، دقیقاً از همان محصولات کپی‌برداری می‌کنیم. سریال «رقص روی شیشه» با بازی بهرام رادان و مهتاب کرامتی نمونه‌ای از این آثار است.
 
این مجموعه که کارگردانی آن را مهدی گلستانه برعهده دارد، داستان زوج جوانی است که زندگی عاشقانه‌ای دارند، اما در ادامه مسائل زندگی آن‌ها را با مشکل مواجه می‌کند. مهتاب کرامتی در این سریال نقش بازیگر موفقی را ایفا می‌کند که بنا به درخواست همسرش، بهرام رادان، بازیگری را رها می‌کند تا به زندگی خانوادگی‌اش سروسامان دهد، اما بعد از گذشت ۱۰ سال دوباره بازیگری را از سر می‌گیرد و همین موضوع در ادامه اتفاقاتی را رقم می‌زند. این داستان اتفاق چندان شگرفی نیست، زیرا بار‌ها بازگو شده، اما یک حسن برای تهیه‌کننده و کارگردانش دارد، آن‌هم اینکه به آن‌ها اجازه می‌دهد تا برندها‌ی گوناگون را در آن تبلیغ کنند.
 
این دست آثار دغدغه چندانی بابت فروش ندارند، چون سرمایه اصلی خود را از طریق اسپانسر تأمین نمی‌کنند، اما اثراتی که در پی دارند چندان زیبنده نیست، زیرا در آن سبکی از زندگی اشاعه می‌شود که حتی کوچک‌ترین هویتی از زندگی ایرانی – اسلامی با خود به همراه ندارد. البته در اینجا منظور آش شوری نیست که گاهی برنامه‌های تلویزیونی به خورد مردم می‌دهند، اما تولید آثاری همانند رقص بر روی شیشه نیز افتادن از آن سوی پشت‌بام است. در این سریال روابط اجتماعی به هیچ وجه مطابق با عرف جامعه نیست، بلکه شاید فقط در اقشار محدودی این سبک زندگی رواج داشته باشد. درباره نکات اخلاقی سریال موارد بسیار گوناگونی مطرح است که بیانگر آن است که کارگردان رقص روی شیشه شیفته داستان‌پردازی سریال‌های ترکی است.«رقص روی شیشه» کپی ناشیانه از سریال‌های ترکی / چرا رادان در پی جدایی از «رقص روی شیشه» است؟
یکی از نکات ابتدایی که تماشاگر در اولین قسمت سریال با آن مواجه می‌شود ضعف در انتخاب بازیگران است. برای مثال تناسب سنی زوج اصلی این سریال رعایت نشده و معیار این انتخاب‌ها فقط فروش این مجموعه است. سایر بازی‌ها هم به شدت تکراری یا کلیشه‌ای هستند، مثلاً امیر آقایی در این مجموعه در نقش‌هایی که در گذشته بسیار بازی کرده است ظاهر می‌شود و در پی تکرار خاطرات خود در آثاری همچون «چهارشنبه 19 اردیبهشت» است. مهرداد صدیقیان هم شخصیت تکراری هومن سیدی در سریال «عاشقانه» است و میترا حجار هم نقشی کاملاً تیپیکال دارد و تنها بازی نسبتاً خوب این سریال بازی اکبر زنجان‌پور است که تابه‌حال نقشی مشابه آن را ایفا نکرده است.
 
طلا معتضدی، نویسنده این مجموعه، قصه‌اش را براساس طرحی از ابوالفضل کاهانی نگاشته است. این قصه ساختاری کاملاً زنانه دارد، حتی شکل قصه‌گویی اثر روی میزانسن آن هم تأثیر گذاشته است. این اتفاق مذموم نیست، اما در این سریال شکلی اغراق‌‌آمیز دارد. در چنین آثاری عمدتاً زنان قربانی‌اند، حتی در نقش‌هایی که در ظاهر منفی‌اند، اما مرد‌ها عمدتاً افرادی بی‌خرد توصیف می‌شوند که روی عشق و علاقه آن‌ها نباید چندان حساب کرد، زیرا حتی عشقشان سبب محرومیت زنان از علایق و استعدادهایشان است. درباره تعلیق‌های فیلم‌نامه هم باید گفت که این قصه تا حدی قابل پیش‌بینی است، هرچند نویسنده سعی کرده از این ضعف دور بماند.
 
«رقص روی شیشه» کپی ناشیانه از سریال‌های ترکی / چرا رادان در پی جدایی از «رقص روی شیشه» است؟
نویسنده در این سریال درصدد است نقدهای اجتماعی‌اش را هم بیان کند. برای مثال نقدی که به فضای مجازی وارد کرده است یکی از سطحی‌ترین پرداخت‌های این داستان به مباحث اجتماعی است. البته نگاه ساده‌انگارانه در بسیاری از آثار تلویزیونی و سینمایی به نگاهی رایج تبدیل شده است. نقد بدون استناد و مغرضانه یکی از موضوعاتی که سبب شده مخاطبان به پیام‌های فرهنگی بی‌تفاوت شوند.
 
کارگردانی مهدی گلستانی اتفاق خاصی در مجموعه نیست، حتی این اثر در مقایسه با برخی آثار تلویزیونی این کارگردان پایین‌تر هم هست. دکوپاژ این سریال مصداق خوبی برای این موضوع است. بازی‌های سرد و اغراق‌شده هم یکی دیگر از اتفاقات نه چندان دلچسب این مجموعه است و طراحی صحنه و لباس رقص روی شیشه هم فقط یک اقدام تجاری است که رنگی از هنر ندارد، چون کارگردان فقط خواسته تصاویرش رنگ و لعاب لوکسی داشته باشد.
 
رقص روی شیشه در کنار ضعف‌های ساختاری، در جذب تماشاگر هم موفق نبوده است، زیرا قصه سریال فقط برای قشر اندکی از جامعه جذابیت دارد. برای همین میزان فروش چندان موفقی هم نداشته است و همین عامل سبب شده تا بازیگر نخست این سریال (بهران رادان) ساز جدایی از این مجموعه را سر دهد. درباره این سریال‌ها باید گفت که آثاری نظیر رقص روی شیشه نه در بحث سرگرمی موفق‌اند نه اینکه پیام خاصی را به مخاطب منتقل می‌کنند، بلکه این آثار فقط به‌ مثابه یک دورهمی برای عوامل این مجموعه‌اند.
به قلم؛ داوود کنشلو
انتهای
captcha