به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حجتالاسلام علی شفیعی، مدرس حوزه و دانشگاه روز گذشته پنجم خردادماه، در نشست «آینده روحانیت» در دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: برای بحث در رابطه با آینده روحانیت سه مبنا وجود دارد، اول اینکه ببینیم آیا از آینده این نهاد احساس خطر میکنیم، اگر تلاش برای حفظ جایگاه روحانیت باشد، مبنا تغییر میکند و اگر بحث برای رسیدن به یک تصویر حقیقی باشد، مبنای دیگری دارد.
وی با بیان اینکه چالشهای مربوط به نهاد روحانیت به تقدیر اجتماعی همه ما گره خورده است، این موضوع هنوز به دغدغهای برای سیاستگذاران حوزه روحانیت تبدیل نشده است، ادامه داد: ما باید یک درک درست و همدلانه از روحانیت داشته باشیم و راهکار مناسب بدهیم، اینکه روحانیت تکلیف خود را با معاصریت مشخص کند برایش هزینه دارد، بحث روحانیت و قدرت موضوع دیگری است که تاریخ با سه ساحت و تصویر روحانیت نسبت با آن مواجه شده است.
شفیعی عنوان کرد: یکی روحانیت همراه با قدرت، یکی روحانیت در میان قدرت و یکی بر علیه قدرت بوده است. این موارد هم میتواند تضمین آینده روحانیت باشد و هم میتواند به آن خدشه وارد کند. روحانیت برای آینده خود باید نسبت میان خود و انسان را تعریف کند، البته اینها هزینه دارد که باید هزینه آن را بپردازیم که در مواردی هم از هزینههای سرسام آوری میشود.
شفیعی اظهار کرد: روحانیت دو ساحت درونی و بیرونی دارد و اگر میخواهد آینده خود را تضمین کند، باید به این دو ساحت توجه داشته باشد، در ساحت درونی روحانیت با مبانی معرفتی خاص شکل گرفته و به پیش میرود و روششناسی خاصی برای فهم متون دارد و با منابع محدود خود زندگی میکند، قرآن و سنت منابع مهم حوزه و روحانیت است آیا ما میتوانیم هزینه آن را بپردازیم و بگوییم این منابع جوابگو نیست و آن را در حد یک متن مقدس تقلیل دهیم؟ ما اگر برخی مبانی روحانیت مثل انسانشناسی را دست بزنیم، باید بقیه مبانی را هم برهم بزنیم، باید خداشناسی و هستیشناسی را هم کنار بگذاریم.
انسان تربیت شده این نظام نتیجهگرا است
وی گفت: انسان معاصر ما تکلیفپذیر نیست و در همین جامعه که تربیت شده همین نظام است، تکلیفمداری نه تنها ممدوح نیست، بلکه بسیار مورد هجمه قرار میگیرد، جامعه فعلی ما حقگرا و نتیجهگرا است و انسان معاصر بیش از آنکه به دنبال صورت باشد به دنبال معنا است. وقتی ما ادیان را نهادینه میکنیم، آنگاه انسانها در خدمت دین قرار میگیرد. موضوعی که تا پیش از نهادینه شدن برعکس بود. ما اگر نتوانستیم بدون نهادینه شدن دین پیش برویم کاری انجام نمیشود چرا که بازسازی نهادها هرچقدر هم که انجام شود، باز از وضعیت جامعه عقب است.
شفیعی عنوان کرد: ما در قبال آینده روحانیت دو روش و تصمیم میتوانیم اتخاذ کنیم، یکی اینکه روحانیت توان تضمین آینده خود را ندارد و دیگر اینکه با هزینههای کم برای بازسازی تلاش کنیم، که البته این نکته زمانبر خواهد بود مانند راهی که روحانیت نواندیش در پیش گرفته است، البته ما ظرفیت اصلاح را آن قدر بالا گرفتهایم که نهاد روحانیت تنها راهکار آن را نفی این ایده میداند. هماکنون صدای روحانیتی که شنیده میشود، صدای روحانی همراه دولت و حکومت است و همین مسئله اشتباهی برای ما و مخاطب ایجاد میکند، ما نسبت به سود یا هزینه انقلاب در روحانیت باید یک تصمیم بگیریم، هزینه این انقلاب آنقدر بالاست که حتی فکر کردن به آن سنگین است. برای مسائل موجود در فقه نیز باید دانست که بسیاری از مشکلات به خاستگاه فقه برمیگردد که این خاستگاه سایر علوم همچون اصول، فلسفه و از این دست مباحث هستند و ما برای این مشکل باید منابع تغذیه فقه را مدنظر بگیریم.
انتهای پیام