به گزارش ایکنا، متن یادداشت این پژوهشگر دینی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به شرح زیر است:
1. از روزی که ویروس کرونا سایه خود را بر پهنه عالم گسترد، ماهها میگذرد. شیوع بیسابقه این ویروس منحوس، دست کم از دو منظر شایسته توجه است:
الف. شیوع جهانی ویروس کرونا دغدغهها، ابهامات و پرسشهای مهمی را در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، و حتی اعتقادی برای شهروندان تمام جهان به وجود آورد که لازم است به آنها پاسخ داده شود و در میانه میدان، پاسخگویی مکاتب و مذاهب به این پرسشهاست که میزان حقانیت ادعاهای آنها برای بشریت مشخص خواهد شد. نابراین دنیای پساکرونا فرصتی بزرگ برای اثبات حقانیت آموزههای مکتب شیعه فراهم آورده است و اندیشمندان متفکر حوزه و دانشگاه مسئولیت بزرگی در این عرصه عهده دارند تا به پرسشهای مهم پیش روی بشریت که اعتقادات آنها را به چالش میکشد پاسخ بدهند.
ب. پیامدهای شیوع ویروس منحوس، اما از پنجره دیگری هم شایسته بررسی است، پنجرهای که امروزه بسیاری از سیاستمداران غربی از گشوده شدن آن بیمناک هستند و فلاسفه سیاسی آنها نیز ترجیح میدهند کمتر در این ایام خود را نشان دهند تا مجبور نشوند از پاسخ های چند صد ساله خود به پرسش مهم( چیستی رسالت حکومت و هدف دولت) دفاع کنند.
2. این مسئله بیگمان از مهمترین پرسشهایی است که هر فلسفه سیاسی موظف به تمهید پاسخ آن است و آنچه تا به امروز به عنوان هدف حکومت معرفی شده عدالت؛ امنیت؛ و رفاه است. این سه از مهمترین اهدافیاند که دولتها بر مبنای تأمین آن، بر ملتها حکومت مییابند. ملتها نیز آزادی خدادادی خود را به دست حکومتها محدود میسازند و تن به الزامات آنها میدهند تا شاید به عدالت، امنیت یا رفاه در زندگی اجتماعی خود برسند. البته دایره هدف حکومت در نظام مبتنی بر مکتب قرآن فراتر از عدالت با مشخصات غربی آن است و در آن به رسالتهایی مانند به کمال رساندن بشر از طریق تربیت او تا مرحله رسیدن به رضایت و قرب الهی باید اندیشید که چنین گفتمانی در هیاهوی پاسخهای غرب محور میدان فریاد نیافته است و فلاسفه سیاسی اسلامی نتوانستهاند رسالت کمالبخشی نظام سیاسی اسلامی را تبیین و ترویج کنند و این غربت البته در نظام آموزشی و پژوهی ما نیز به روشنی احساس میشود. ما در کتاب «مبانی سیاست از منظر قرآن» به نمونههایی از اهداف قرآن برای نظام سیاسی اشاره کردهایم که میتواند در این عرصه راهگشا باشد.
3. اخباری که در این ایام از نحوه تعامل نظامهای بهداشتی و درمانی نظامهای سیاسی غربی در رسانهها منعکس میشود، بسیار تلخ است و کمتر کسی است که این روزها اخباری از این دست نشنیده باشد: به دستور مقامات، پرستاران با چشمانی اشک بار امکانات پزشکی را از بیماران بالای 65 سال دریغ میکنند؛ رسانهها مصاحبه با خانمی را پخش میکنند که با تأثر میگوید پزشکان و پرستاران خدا نیستند که دستگاههای تنفسی را از بیماران پیر جدا کنند تا بمیرند؛ اما واقعیت این است که نظام سیاسی در بخش درمان تصمیم گرفته است که آنها بمیرند، پس باید بمیرند؛ سیاهپوستان به مراتب و به نحو محسوس بیشتر از سفید پوستان کشته میدهند؛ امکان آزمایش برای تودههای میلیونی فراهم نیست؛ مرگ و میرهای مربوط به خانههای سالمندان در آمار کشتههای کرونا به حساب نمیآید.
اخبار رسانهای انگلیس به جای تمرکز بر مرگ هزاران انسان بر اثر کرونا و چارهاندیشی برای دیده شدن فقرا در صحنه بهداشت و درمان، تولد فرزند نخستوزیر را تیتر اول رسانه خود میکنند؛ ثروتمندان امکان آزمایش کرونا مییابند، ولی فقرا چنین فرصتی برای حیات ندارند؛ صفهای طولانی کارتنخوابهای بی دفاع در برابر کرونا و مرگ و میرهای دهشتناک آنها به تصویر کشده میشود؛ مسئولان آمریکایی تاکید میکنند که مردم تلخترین رنجهای عمر خود را میگذرانند اما ترامپ در حال خدمت به ثروتمندان است ... و این همه نشانههایی دردناک و هشدارهایی تلخ نسبت به نبود عدالت اجتماعی در نظام بهداشت و درمان است که شیوع کرونا فرصت لازم برای عیان شدن این بی رحمیهای پنهان در نظامهای ضد انسانی غربی را به نمایش گذاشت.