به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، جامعه قرآنی کشورمان این هفته با خانواده شهید محسن اسدی از شهدای عرفه دیدار کردند. رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ، جهانبخش فرجی، قاری بینالمللی کشورمان، بهرامی، قاری نوجوان و جمعی از خبرنگاران در این دیدار حضور داشتند.
قربانی در این دیدار اظهار کرد: احساس میکنیم که درباره شهدا و به ویژه شهدایی که در ترویج فرهنگ قرآن نقش داشتند، چه آنان که در دوران هشت سال دفاع مقدس به شهادت رسیدند و چه شهدایی که پس از جنگ به شهیدان دفاع مقدس پیوستند، غفلت شده است.
وی افزود: ضمن دیدار با خانواده شهدای قرآنی درصدد هستیم تا به اصل و ریشه خود که با خون شهدا آبیاری شده است، نگاهی مجدد کنیم و بازگردیم و بتوانیم سبک زندگی شهدا را در زندگی خود پیاده کنیم.
«یرزقون» اشاره به چه نوع روزی دارد
جهانبخش فرجی نیز در این دیدار گفت: اینکه «یرزقون» چه مفهومی دارد، در تفاسیر به صورت گسترده مطرح نشده است و بیان نشده که این روزی خوردن، چه نوع روزی خوردنی است که توسط خود خداوند صورت میگیرد و علما و بزرگان دین نیز در آن ماندهاند.
وی با بیان اینکه جایگاه شهدا متفاوت با برزخ و بهشت است، اظهار کرد: این فرایند بسیار پیچیده است. شاید بتوان معنی یرزقون را این طور گفت که شهدا آنقدر به خداوند نزدیک هستند که از وجود خداوند که به آنها نزدیک است بهره معنوی میگیرند و این مقام به هر کسی داده نمیشود.
«محسن» وعده دیدار این جمع قرآنی را به من داد
علیزاده، همسر شهید اسدی در این دیدار به خوابی که شب گذشته دیده بود، اشاره کرد و گفت: محسن شب گذشته وعده دیدار با این جمع را به من داده بود و گفت که خود نیز حضور مییابد.
وی ادامه داد: ما در سال 73 ازدواج کردیم و محسن در سال 75 وارد سپاه شد. مدتی را در دانشگاه امام حسین(ع) و انصارالحسین بود و بنا به خواست سردار احمد کاظمی که میخواست شخصی محافظت از وی را برعهده بگیرد که اهل تهران بوده و هنرهای رزمی را بداند، حفاظت از وی را عهدهدار شد.
استمداد از امام حسین(ع) برای خواندن قرآن
همسر شهید اسدی از مداحی همسرش یاد کرد و افزود: محسن میگفت از هشت سالگی به تلاوت قرآن علاقه داشت و از امام حسین(ع) برای این کار کمک میخواست. وی تلاوت با تلاش خود و با توجه به صوت نوارهای صوتی یاد گرفته بود. در مداحی نیز به همین نحو ذکر مصائب و منقبت اهل بیت(ع) را آموخته بود.
وی با بیان اینکه اسدی طبع شعر نیز داشت، گفت: شهید اسدی زیارت عاشورا را با سوز عجیبی میخواند. طوری که همه کسانی که صدایش را میشنیدند از زیبایی صدا و سوز آن میگفتند.
اخلاق خوب محسن زبانزد بود
علیزاده از رفتار خوب شهید محسن اسدی سخن گفت و افزود: از آنجا که محسن رابطه بسیار خوبی با همه داشت، از کودک و نوجوان تا جوانان و افراد مسن در مراسم شهادتش حضور یافتند. اخلاق خوب و روی گشاده از ویژگیهای خوب وی به شمار میآمد.
همسر این شهید اظهار کرد: جوانهایی که طبق مد روز لباس میپوشیدند و آرایش موهایشان مانند مدلهای غربی بود نیز در نتیجه رفتار خوب محسن به وی علاقهمند شدند و در رفتار و ظاهرشان تغییر ایجاد کردند و این موضوع با شهادت وی مصادف شد.
همرنگ بودن با مردم
وی با اشاره به درخواست مادران از محسن برای صحبت و به راه آوردن فرزندانشان گفت: یکی از خصوصیات وی این بود که دوست نداشت دیگران وی را با لباس فرم سپاه ببینند و دوست داشت همانند مردم عادی در پیش چشم دیگران جلوه کند.
همسر شهید اسدی با اشاره به پسرش گفت: به پسرم ایمان که در زمان شهادت پدرش تنها دو سال داشت، گفتم که آنچه پدرت را محبوب کرد اخلاق خوب وی بود. محسن با هر کس به گونهای برخورد میکرد. وقتی به او میگفتم چه حوصلهای داری، میگفت «این بچهها باید زیر تابوت ما را بگیرند، باید طوری برخورد کنیم که با محبت خاص این کار را انجام دهند.»
وی ادامه داد: محسن هر روز پس از نماز صبح قرآن میخواند. پیش از شهادتش، چله نماز شب گرفت. آخرین نماز شبش را در شب چهلم که خواند، به ماموریت رفت و همراه با شهید احمد کاظمی به شهادت رسیدند.
نحوه سلوک محسن در زندگی
همسر شهید اسدی با اشاره به اینکه محسن قرآن را زیاد ختم میکرد، گفت: محسن طی شبانهروز کم میخوابید و شاید میزان استراحتش برابر با دو ساعت بود، ولی اجازه نمیداد خستگی مانع از آن شود که نماز شب بخواند.
به سوره واقعه علاقه خاصی داشت
علیزاده با بیان اینکه محسن هر آنچه را که میخواست به فرزندش بیاموزد با بیان آیه قرآن میآموخت و معتقد بود که قرآن در جان کودک مینشیند و او را هدایت میکند، یادآور شد: محسن به سوره واقعه خیلی علاقه داشت و میگفت در این سوره از الطاف الهی یاد شده است.
وی به مداح جوانی که خیلی به محسن ارادت داشت و دوست داشت وی را پس از شهادتش ببیند، اظهار کرد: این مداح یک شب خواب محسن را دید که به وی گفته بود «هر کس که در این دنیا برای یک شهید، یک آیه قرآن را میخواند، برای آن شهید یک ختم قرآن به شمار میآید و برای خواننده نیز باعث ایجاد نور میشود.»
خاطرهای از سه شب قبل شهادت
همسر این شهید گفت: سه شب مانده به شهادتش دیدم طور خاصی میخندد، به طوری که نحوه خندیدنش رمزآلود بود. از محسن پرسیدم چرا این طوری میخندی؟ گفت اگر بگویم ناراحت میشوی. به اصرار من گفت که «خواب دیدهام به کربلا رفتهام و پیش از ورود به حرم، منصور ارضی را دیدم که مرا نگاه میکند و گریه میکند. از او پرسیدم چرا گریه میکنی؟ گفت خوش به حالت تو شهید از این دنیا میروی.»
همسر شهید اسدی عنوان کرد: محسن میگفت که انسان مؤمن هر آنچه را که آرزو کند، خدا به وی میدهد. به من میگفت هر چه میخواهی از صمیم قلب بخواه. برای من هم دعا که در جوانی و به فیض شهادت از دنیا بروم.
وی با اشاره به اینکه گریههای محسن را در هنگام نماز میشد دید، اظهار کرد: از محسن میپرسیدم از مرگ نمیترسی؟ میگفت این چه حرفی است. من حاضرم هر چه دارم را بدهم و به آنچه میخواهم برسم.
دقت شهید اسدی
علیزاده با بیان اینکه محسن اعتماد به نفس بالایی داشت و همیشه به آنچه میخواست میرسید، افزود: وی برای همه کارهایش همه موارد را پیشبینی میکرد و میگفت انسان حتی اگر بخواهد فرزندش را بیرون ببرد نیز باید از شب قبل وضعیت هوا را بررسی کند. همین دقت نظرش بود که شهید کاظمی به وی علاقه داشت.
همسر شهید اسدی از یکی از دوستان محسن درباره خوابی که پس از شهادت وی دیده بود، گفت: او اینگونه تعریف میکند که خواب دیدم که در حسینیه مراسم برپا بود. خواستم پس از مراسم بیرون بیایم که دیدم یک خانم در جلوی در ایستاده است. به من گفت که آرزویی کن که من اجابتش را برایت از خدا بخواهم. من گفتم شهادت. آن خانم گفت انشالله برآورده شود.
در پایان این مراسم جهانبخش فرجی، قاری بین المللی کشورمان، لوح تقدیری را به خانواده این شهید تقدیم کرد.