سیدمهدی سیف:
کتب آموزشی و روش‌های تدریس قرآن نیاز به بازنگری مداوم دارند

تدوین کتاب‌های حوزه علوم قرآنی اعم از قرائت، ترتیل، روخوانی و دیگر آموزش‌های مرتبط با این کتاب آسمانی، موضوعی است که کارشناسان نظرات متفاوتی درباره شیوه‌های آن دارند.
ارائه مطالب و محتوای این کتاب‌ها بر اساس سن، سطح سواد و تحصیلات افراد باید متفاوت باشد و از این رو تفاوت دیدگاه‌های در این باره سبب بروز مشکلاتی در تدریس این علوم و از سویی تدوین کتب مربوطه شده است.
خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) در همین رابطه با سیدمهدی سیف، کارشناس مرکز طبع و نشر قرآن، به گفت‌وگو نشسته است تا ضمن بررسی مشکلات این حوزه به بیان راهکارها بپردازد.
- در حیطه ابزارهای آموزشی قرآن کریم با چه کمبودهایی روبرو هستیم و چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌کنید؟
باید توجه داشته باشیم که مطالبی که به مخاطبان ارائه می‌شود، نباید بنا به سلیقه استادان و مؤلفان باشد، بلکه باید از روشی علمی و اصولی بهره گرفته شود. از این رو می‌توان گفت که در نحوه ارائه مطالب در کلاس‌های درس و به ویژه کتاب‌ها باید توجه ویژه داشته باشیم.
اینکه ابتدا قواعد یا قرائات به مخاطبان آموزش داده شود، اصلی مهم است که پیش از انجام آموزش و نگارش مبانی اصولی آن باید درباره آن تصمیم‌گیری شود. به این ترتیب که اگر بناست قواعد را پیش از قرائات آموزش دهیم، مشخص شود که چه نوع قواعدی آموزش داده شود. یا اگر معتقد هستیم که قرائت بر قواعد ارجح است، باید نوع آن مشخص شود.
بسیاری از مبانی مربوط به آموزش هم‌اکنون فاقد وسایل آموزشی هستند. برای مثال اکنون برای آموزش قرائت تحقیق و ترتیل عادی و معمولی ابزار وجود دارد، اما در حوزه قرائت آموزشی چندان وسیله‌ای وجود ندارد و بهتر است در این باره بیشتر کار شود.


با توجه به اینکه ابزارهای این حوزه بسیار محدود هستند، بنابراین لزوم تعریف، صف‌بندی و تولید بیشتر ابزار قرائت آموزشی و فعالیت بیشتر روی این حوزه اعم از لوح فشرده، کتاب، نوارهایی که سابق بر این استفاده می‌شد و ... با شیوه‌های مختلف تولید و آماده شود و در اختیار مربیان قرار بگیرد.
در این راستا لزوم تبیین نحوه استفاده از این ابزارها هم باید آموزش داده شود. در این باره باید مشخص شود که چگونه باید اقدام شود. برای مثال ابتدا همه باید گوش بدهند یا در آغاز، دسته‌جمعی به قرائت بپردازند یا انفرادی قرائت کنند؟
در این حوزه همچنین باید چینش مناسب به کار برده شود. برای مثال نحوه آموزش قواعد روخوانی باید آموزش داده شود. به این معنی که ابتدا الفبا را آموزش دهیم و سپس صدای کوتاه و کشیده را بگوییم و پس از آن ساکن، تشدید، تنوین و ... را به ترتیب بگوییم یا اینکه روش دیگری را بر اساس سطح سواد دانش‌آموز فارسی‌زبان خود به کار گیریم و با روخوانی برای تدریس شروع کنیم که در هر جایی که شاگردان درباره مطالب جدید به مشکل برخوردند، بتوانیم با شیوه بسیار ساده و مختصر مشکل آنان را برطرف کنیم که در حال حاضر این شیوه در کتاب‎های درسی پیش گرفته شده است.
البته شیوه آموزش ترتیبی قواعد نیز در نظر گرفته شده است، اما در ابتدا، آموزش ترتیبی قواعد نیست، بلکه آموزش بر اساس سواد فارسی است که نباید نادیده گرفته شود.
گاهی گفته می‌شود باید از صفر شروع کرد. باید به این نکته توجه داشت که الفبای فارسی همان الفبای قرآن کریم است و دانش‌آموزان صداهای کوتاه و بلند و تنوین و تشدید را از پیش آموخته‌اند. همچنین آنان با حروف ناخوانا روبرو بوده‌اند و این موضوع را تجربه کرده‌اند. 
در راستای نگارش کتاب باید مشخص شود که این موارد در نظر گرفته شوند یا خیر. در رویکرد برنامه و روش تدریسی که در آموزش و پرورش در نظر گرفته شده است، این روش مورد نظر است که ابتدا حروف الفبا آموزش داده شوند و صداهای «اُ، اَ و اِ و آ، ای و او» آموزش داده شوند و سپس به موارد دیگر پرداخته می‌شود.
ـ با توجه به نکاتی که بیان کردید، هم اکنون چه رویکردی باید به کار گرفته شود؟
تصور ما این است که نباید راه‌هایی را که رفته‎ایم، دوباره برویم و آنها را تکرار کنیم. باید دید که شاگردان به چه مواردی نیاز دارند. آیا وقتی شاگردان مبتدی کلمات را غلط می‌خوانند به این علت است که حروف را نمی‌شناسند یا مهارت استفاده از حروف و حرکات را در قالب کلمات و عبارات عربی تجربه نکرده‌اند.
این موارد دو نکته مجزا هستند که باید مورد کارشناسی قرار گیرند و از هم تفکیک شوند. این موضوع نیازمند آن است که صاحب‌نظران این حوزه به گفت‌وگو با یکدیگر بنشینند و تبادل آراء کنند.
روش‌ها، برنامه‌ها و رویکردها باید بازسازی شوند. البته به عقیده من این مقدار از راه در برنامه آموزش قرآن آموزش و پرورش طی شده است؛ گر چه باید بیش از این در این باره کار شود، ولی هنوز جای کار دارد که به کارشناسی و ارتقای برنامه‌ها و روش‌های موجود پرداخته شود.


در این حوزه باید به صورت مداوم بازنگری انجام شود و باید خود را به‌روز کنیم و در این حوزه به بازنگری کتب درسی و روش‌های تدریس بپردازیم، در غیر این صورت باید بدانیم که روش‌ها کهنه می‌شوند و مردم از آنها استقبال نمی‌کنند.
در این شرایط، روش‌های مطرح شده در کتب اثربخشی خود را از دست می‌دهند؛ این در حالی است که روش‌ها باید اثربخش و به‌روز باشند تا مردم آنها را بپسندند و نسبت به آنها اقبال نشان دهند. در عین حال باید اصول منطقی متکی به مبانی خود قرآن نیز باید در آنها لحاظ شود.
ـ آیا مشکلات موجود به همین موارد بسنده می‌شوند یا موارد دیگری نیز وجود دارد؟
دعوایی میان معلم‌ها و مدعیان روش برنامه وجود دارد که ابتدا دو طرف باید یکدیگر را بپذیرند و دور هم بنشینند و به گفت و گو بپردازند. در این راستا رسانه نیز می‌تواند زمینه‌سازی کند و با فراهم کردن زمینه‌ها، مدعیان روش و برنامه را دور هم جمع کند تا به تبادل نظر بپردازند و به نتیجه برسند.
از سویی برای اینکه این تبادل افکار نتیجه‌بخش شود، باید به تعیین برخی مبانی پرداخت و برخی اصول را پذیرفت و این مبانی و اصول باید چیزهایی باشند که همه آنها را قبول دارند.
ـ لطفا درباره این مورد بیشتر توضیح دهید.
آن حکمت قرآنی است که خداوند در قرآن کریم نیز درباره آن فرمود که «کَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَبَینَکُم». یعنی وقتی می‎خواهید با اهل کتاب سخن بگویید، از نقاط مشترک آغاز کنید. «قُل یا أَهلَ الکِتابِ تَعالَوا إِلىٰ کَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَبَینَکُم»
این به آن معنی است که در گفت‌وگو باید از آن حرف‌هایی شروع کرد که هم ما قبول داریم و هم طرف مقابل و بر اساس اصول مشترک پیش رفت. در این حوزه ابتدا باید زمینه مناسب برای گفت‌وگو بین صاحب‌نظرات و کارشناسان آموزش قرآنی فراهم شود.
باید به تدوین مبانی و اصول مشترک بپردازیم و آنها را به نظر همه افراد برسانیم و پس از پذیرش آن توسط افراد هر حوزه به گفت و گو بنشینیم و هر دو طرف موظف باشند که از اصول مورد توافق و مشترک تخطی نکنند. در چنین مرحله‌ای افراد از بسیاری از نظرات شخصی کوتاه می‌آیند و بسیاری از سلایق را کنار می‌گذارند.
ـ اصول مشترک کدام هستند؟
اصول مشترک آن اصل‌های کلی هستند که به درس قرآن تنها منحصر نمی‌شوند و برای همه دروس وجود دارند. برای مثال اصل سیر آسان به مشکل یکی از این اصول است که باید آموزش در کتب درسی از مطالب آسان به سخت پیش برود.
برای مثال در کلاس اول دبستان مطالب آسان‌تری به نسبت سال‌های بالاتر ارائه می‌شود که این یک اصل منطقی است و اغلب کارشناسان و صاحب‌نظران این حوزه آن را می‌پذیرند. در وهله بعد نیز باید حرکت از سمت معلوم به سوی مجهول صورت گیرد.
در راستای شناختن و یاد گرفتن مجهولات و مطالب جدید باید در همه علوم از معلومات آغاز کرد. سپس آنچه را که نسبت به آن اطلاعاتی نداریم بر اساس معلومات بیاموزیم.
در قرآن کریم نیز بر این آیه تأکید شده است که از آسان به سخت پیش برویم. هر چه مطلب آسان‌تر باشد یادگیری آن نیز راحت‌تر می‌شود. «یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمْ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمْ الْعُسْرَ» مبین این مطلب است.