به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، اعضای جامعه قرآنی کشورمان در هفته جاری به دیدار خانواده شهید سیدمحمدرضا حمیدی رفتند. در این دیدار، رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ، مجید زکی‌لو، قاری بین‌المللی قرآن و رامین بهرامی، قاری جوان کشورمان حضور داشتند.
قربانی در این دیدار عنوان کرد: ستاد شهدای قرآنی تشکیل شده است و به شناسایی شهدای قاری، حافظ، معلم قرآن، فعال قرآنی و ... می‌پردازد. شناساندن شهدا به جوانان در مقابل مسائلی که در جامعه پیش می‌آید و از سویی، نگاه بلند، آینده‌نگری و ولایتمداری آنان که سبب شد با تمام توان از اسلام و ولایت دفاع کنند، راهنمای مردم در مقابل رویدادهای مختلف است.
زکی‌لو نیز در این دیدار اظهار کرد: به اندازه‌ای روح شهدا والا و ارزشمند است که باید از منظر کلام‌الله مجید آنها را تعریف کنیم. این آیه که «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا...» در وصف شهدا آمده است؛ علاوه بر روزی گرفتن نزد پروردگار، ارزش والاتری را برای آنان بیان می‌کند که در نزد پروردگارشان حضور دارند و این فضیلت شامل هر فرد مومنی نمی‌شود.
خداوند جایگزین شهید در منزلش است
وی به سخنی از بیانات رهبر کبیر انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: همان طور که امام فرمودند، «شهدا در قهقهه مستانه‌شان عند ربهم یرزقون هستند»، شهدا از جایگاه والایی برخوردار هستند و خداوند خود فرموده است که من، خود جانشین شهید در منزلش هستم.
زکی‌لو با بیان اینکه هیچ نعمتی را نمی‌توان با این بیان پروردگار مقایسه کرد، ادامه داد: اگر امروز کشور ما در امنیت به سر می‌برد، از برکت خون شهداست. در این باره از مسئولان گلایه دارم که به آن میزان که باید به خانواده شهدا توجه نمی‌کنند.
حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدی، پدر شهید سیدمحمدرضا حمیدی نیز در این دیدار با بیان اینکه شهید همه نعمات را در قیامت دریافت می‌کند، گفت: شهید در قیامت از خداوند می‌خواهد به دنیا بازگردد تا دوباره شهید شود، ولی خداوند می‌فرماید که فردی که از دنیا رحلت کند، دیگر به دنیا بازگردانده نمی‌شود، ولی ما به خانواده تو می‌گوییم که شهید در آخرت چه مقامی دارد.
عزت ایران از برکت خون شهداست
وی با بیان این مطلب که عزت جامعه ایران اسلامی از شهداست، به بیان خاطره‌ای از کتاب «ظهور و سقوط»، نوشته حسین فردوست، از دوستان شاه مخلوع پرداخت و افزود: وی در زمان اخراج رضاشاه از کشور، از محمدرضا دستور می‌گیرد که به سفارت انگلستان برود و بپرسد که وی نیز باید از کشور خارج شود یا خیر، که پس از سه روز به وی خبر می‌دهند باید در کشور بماند.
حجت‌الاسلام حمیدی پس از بیان این مثال که هیچ فرد عاقلی به مرده لگد نمی‌زند، تصریح کرد: تلاش آمریکا برای لطمه زدن و محدود کردن ایران اسلامی از آن حیث است که کشور ایران دارای جایگاهی شایسته و درخور شأن در جهان است و این عظمت و عزت از شهدا برای ما ایجاد شده است.
وی ادامه داد: شهدا را در مقابل خود مجسم می‌دانم و در برابر آنها احساس تکلیف می‌کنم و پیوسته از خود می‌پرسم که در برابر این کار عظیمی که این جوانان برومند کشورمان انجام دادند و جان خود را تقدیم کردند، ما چه باید بکنیم؟
محمدرضا را از امام رضا(ع) گرفتم
پدر شهید حمیدی از اینکه همه اجدادش روحانی بوده‌اند، یاد کرد و افزود: پیش از ولادت محمدرضا به مشهد مشرف شدم و از امام رئوف خواستم تا فرزند پسری به من عطا فرماید که ادامه‌دهنده راه من باشد. خداوند نیز دعای مرا مستجاب کرد و محمدرضا همان فرزند خلفی بود که از خدا خواسته بودم که به تحصیل در این حوزه پرداخت.
وی با بیان اینکه به همین دلیل و بنا به نذری که کرده بودم، نام او را رضا گذاشتیم، یادآور شد: وصیت کرده بودم که فرزندم طلبه شود تا نسلی که از ما باقی می‌ماند، ادامه‌دهنده راه درگذشتگان و علمای پیشین این خاندان باشد، ولی با پیروزی انقلاب اسلامی، سرنوشت به شکل دیگری رقم خورد.
حجت‌الاسلام حمیدی به فعالیت‌های سیدمحمدرضا در کمیته انقلاب اسلامی در دوران پس از پیروزی انقلاب اشاره کرد و گفت: وی پیوسته در مسجد حضور داشت و شب‌ها به زحمت وی را به خانه می‌آوردیم.
وی به داماد این خانواده، شهید ابوالقاسم اقدسی اشاره کرد که یک سال پیش از محمدرضا به شهادت رسید و افزود: وی در دوران ستم‌شاهی به پخش اعلامیه‌های امام(ره) می‌پرداخت. پس از شهادت وی، محمدرضا بسیار متأثر شد.
شعری که محمدرضا گفته بود
حجت‌الاسلام حمیدی به نامه‌ای که محمدرضا در یکی از شب‌ها و پس از شهادت اقدسی نوشته بود اشاره کرد و گفت: بنا به ولایتی که بر پسرم داشتم، به خودم اجازه دادم که نامه‌ای را که نوشته و بر روی طاقچه قرار داده است بخوانم. در نامه شعری نوشته بود که «خوشا آنان که با عزت ز گیتی بساط عشق برچیدند و رفتند/ خوشا آنان که در راه عدالت به خون خویش غلتیدند و رفتند و ...»
پدر شهید حمیدی اظهار کرد: پسرم در وصیت‌نامه‌اش عنوان کرده است که «چرا ما اینقدر بی‌سعادت باشیم که شاهد شهادت فرزندان عزیز اسلام باشیم و خود به این سعادت نرسیم».
وی افزود: محمدرضا به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. وی یکی از کلیه‌هایش را از دست داده بود و از این رو با اعزام وی به جبهه موافقت نمی‌کردند. از این رو مرخصی گرفت و به صورت بسیجی به جبهه رفت.
حجت‌الاسلام حمیدی با بیان اینکه شهادت وی، تکلیف سنگینی را برعهده ما گذاشت، گفت: محمدرضا در عملیات خیبر و سال 62 شهید شد و پیکرش پس از 14 سال مفقودیت به خانواده بازگشت.
وی از حضور محمدرضا در جلسات قرآن مسجد انصارالحسین طی هر شب یاد کرد و ادامه داد: محمدرضا متولد سال 40 بود و 22 سال داشت که در جزیره مجنون به شهادت رسید.
همکاری شهید در گردآوری کتابی در حوزه تحقیقات قرآن
مادر این شهید به آیه 10 از سوره صف که در وصیت‌نامه پسرش آمده است اشاره کرد و گفت: پیش از اینکه پیکرش را به ما برگردانند، شبی خواب دیدم که پیکری را با عمامه‌ای سیاه رنگ به منزل آوردند. گفتم پسر من روحانی نبود.
وی ادامه داد: روی تابوت پیکر این شهید نوشته شده بود از واحد تبلیغات. شاید این موضوع به آن دلیل بود که وی در حوزه امر به معروف و نهی از منکر نیز فعالیت داشت.
مادر شهید حمیدی از ویژگی‌های فرزندش یاد کرد و افزود: محمدرضا همیشه لباس‌های دست دوم را می‌آورد می‌گفت که آنها را برایش شست و شو دهم تا به تن کند. پسرم لباس نو و تازه نداشت. حتی به ما سفارش می‌کرد که وقتی به شهادت رسید، از سپاه خواسته‌ای نداشته باشیم.
وی اظهار کرد: محمدرضا حقوقش را به سپاهیانی می‌داد که دارای همسر و فرزند بودند. همیشه می‌گفت برای عاقبت به خیری من دعا کنید که شهید شوم. من هم می‌گفتم که به آنچه در راه خدا می‌دهم، راضی هستم.
شهید سیدمحمدرضا حمیدی بانی برگزاری جلسات قرآن مسجد انصارالحسین بود. وی تلاوت دلنشینی داشت و ضمن عضویت در سپاه، در حوزه قرآن نیز فعالیت می‌کرد. وی همراه با حجت‌الاسلام مزینی در گردآوری کتابی که اخیراً تجدید چاپ نیز شده است، همکاری داشت. این کتاب مشتمل بر تحقیقات قرآنی درباره آیات الهی است که به بررسی مفاهیم آیات نیز پرداخته است.
در پایان این مراسم لوح تقدیری به خانواده این شهید اهدا شد. همچنین پدر شهید به هر یک از اعضای جامعه قرآنی یک جلد کتاب «درس‌های فطرت» را هدیه داد.