سیدعلیاصغر موسوی، شاعر، نویسنده و پژوهشگر ادبیات دینی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با ابراز خرسندی از مطرح شدن پیشنهاد گنجانده شدن درس ادبیات آیینی در کتابهای درسی مدارس و دانشگاهها گفت: سالهاست که با کملطفی در پرداختن به بُعد دینی ادبیات فارسی در کتابهای درسی مواجه شدهایم که باید ضمن آسیبشناسی این امر خلأ ایجاد شده را پُر کنیم.
موسوی در عین حال به کملطفی تدوینکنندگان کتابهای درسی مدارس و دانشگاهها در توسعه ادبیات آیینی و دینی اشاره کرد و افزود: در سالهای اخیر با نگاهی دینی، ولی عملکردی سکولار در حوزه ادبیات دینی کتابهای درسی روبه رو بودهایم، به گونهای که اشعار دینی آیینی کتابهای درسی تنها به مدح پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) محدود دانسته شده و پیوستگی ادبیات غنی فارسی با دین اسلام فراموش شده است.
اشعار شاعران بزرگ فارسی همه به گونهای دینی هستند
این منتقد تصریح کرد: اشعار شاعران بزرگ فارسی از رودکی گرفته تا زمان ما اگرچه به ظاهر انواع مختلف ادبی چون تعلیمی، عاشقانه و حماسی را شامل میشوند، ولی همه به گونهای دینی هستند.
موسوی گفت: دهه پنجاه گروهی به استحاله ادبیات فارسی پرداختند و هر شعر عاشقانه مبتذلی را همرده اشعار فاخر عاشقانه معنوی دانستند.
وی تصریح کرد: شعر فاخر و ادبیات غنی فارسی در طول حیات 1200 ساله خود جلوهگاه وجههای جمالی، جلالی و کمالی پروردگار بوده است. به عنوان نمونه اشعار حماسی به وجه جلالی خداوند، اشعار عاشقانه و عرفانی به وجه جمالی و اشعار تعلیمی و معرفتی به وجه کمالی باریتعالی اشاره دارند.
ضرورت ریشهیابی دلایل کمرنگ بودن ادبیات آیینی در کتب درسی
موسوی تاکید کرد: ادبیات مکتوب و شفاهی ما همواره با دین اسلام و ارزشهای دینی همراه بوده و به واسطه معنوی بودن و تطبیق با فطرت الهی به بقای خود ادامه داده است. از دهه 50 به این طرف با کمرنگ شدن اشعار فاخر دینی از جمله قصائد پرمحتوای سعدی و نظامی در کتابهای درسی مواجه شدیم که دلایل آن و راههای جبران این خلأ باید بررسی شوند.
موسوی از جمله شاعران آئینی است که اشعار زیادی در مدح پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) سروده.
وی در شعری به نام «ظهور عقل» درباره پیامبر اسلام(ص)چنین سروده است: «وقتی که وجود طرح جان ریخت/ از نقشه خود نگشته خشنود/ موجود نیازمند دل شد/ در آینه جمال معبود/... هنگام تولد بشر بود/ هنگام ظهور گوهر عقل/ انگیزه خلقت برین را/ حق شاهد و عشق گشته مشهود/ مولود که بود جوهر عشق/ خود نور دمیده از دل ذات/ هم شاهد غیب و سر مشهود/ هم ساجد حق و حق مسجود/ تا دیده ذات دید او را/ فرمود کلام دلنشینی/ لولاک لما خلقت الافلاک/ ای احمد نیکخلق محمود/ همچو تو کسی خجسته پی کو/ در عالم عقل و ذهن و محسوس/ هم مطلع تو همیشه عالی ست/ هم طالع تو همیشه مسعود»