
به گزارش ایکنا، القدس العربی در مقالهای به قلم محمد ترکی الربیعو، نویسنده سوری به بررسی تاریخچه لباسهای عربی از صدر اسلام تاکنون پرداخته است که ترجمه بخش اول این مقاله از نظر میگذرد:
راینهارت پیتر آن دوزی، خاورشناس هلندی، در سال 1841 میلادی و در سن بیست و یک سالگی، مانند دیگر خاورشناسان آن دوره شیفته مطالعات زبانشناختی بود. این علاقه او را به کاوش در دنیای میراث عربی و اسلامی سوق داد. او بعداً اولین مقاله خود را که برنده جوایز متعددی شد، درباره نام لباسهای عربی مانند آنچه که در منابع ادبی عربی و اروپایی آمده بود، نگاشت.
وی این پژوهش را به صورت فرهنگ لغت و با عنوان «فرهنگ تفصیلی نامهای لباسهای عربی» منتشر کرد که تقریباً 275 مورد را شامل میشد؛ از مقالات مختصر درباره مترادفهای واژگان مخصوص انواع لباسهای عربی تا توضیحات مختصری درباره سایر واژهها. فرهنگ لغتدوزی طی مدتی طولانی، تنها منبعی بود که تاریخ لباس در جهان عرب را پوشش میداد.
در دهه 1950، ما شاهد موج دیگری از توجه به تاریخ لباس عربی بودیم که در قالب مقالات و پژوهشهایی بروز کرد، اما این پژهشها تاریخ جدیدی از اسلام را روشن خواهد کرد که به پوشش و تعاملات آن با جامعه، مذهب، خانوادههای سیاسی و شرایط اقتصادی مربوط میشود.
با گذشت زمان، منابع اولیه در این زمینه، بهویژه در مورد پوشش در عصر عباسیان و دورانهای بعد، رونق یافت. همچنین مورخان شاهد بودند که متون ادبی مملو از اشاراتی به لباسها هستند و از این رو خود را وقف بررسی و تحقیق درباره این کتابها کردهاند.
با نگاهی به دیدگاه خاورشناسانه درباره تاریخ پوشش اسلامی، به تداوم این اهتمام در دهههای 1970 و 1980 دست مییابیم و میتوان گفت در این دوره اولین گامهای تحقیقاتی یک مورخ آمریکایی به نام «یدیدا کالون استیلمن» در این زمینه نمایان میشود که در اواخر دهه 1970 کتابی با عنوان «لباسها و جواهرات فلسطینی» را تألیف کرد. وی بعدها در سال 1986 میلادی مقالهای با عنوان «لباس» را در دایرة المعارف اسلامی منتشر کرد. این مقاله شامل تحلیلی از تاریخ لباسهای عربی در طول زمان در اندلس بود.
این مقاله مورد توجه بسیاری قرار گرفت و استیلمن به کاوش در این زمینه ادامه داد. وی در طول سی سال تحقیق در تاریخ لباسهای عربی، دو کتاب در این زمینه تألیف کرد: اولی در خصوص تاریخچه کوتاهی از لباس عربی بود که از دوران قبل از اسلام تا انقلاب شلوار جین در خیابانهای شهرهای عربی را شامل میشد، و دیگری درباره تألیف یک فرهنگ لغت جدید درباره لباس عربی بود.
اما دست تقدیر به این مورخ دوستدار پارچه و گلدوزی اسلامی و عربی اجازه نداد تا آنچه را که آرزوی آن را در سر داشت تکمیل کند، زیرا پس از چند سال در هنگام تهیه اولین کتاب خود به بیماری سرطان مبتلا شد و در سال 1998 میلادی در سن 54 سالگی از دنیا رفت.
پس از فوت او، همسرش، نورمن استیلمن، استاد تاریخ دانشگاه اوکلاهما و متخصص تاریخ یهودیان شرقی و نویسنده کتاب «یهودیان سرزمینهای عربی در عصر جدید» تصمیم گرفت آنچه را که همسرش تألیف کرده بود، در کتابی با عنوان «لباسهای عربی؛ تاریخ کوتاهی از صدر اسلام تا عصر جدید» توسط مؤسسه انتشاراتی بریل منتشر کند. استیلمن در این کتاب که به زبان عربی ترجمه شده است، تاریخچهای غنی از لباس، نام عمامههایی که میپوشیدند، شکل کمربندها و پیراهنها و اینکه چه کسی آنها را ساخته است، بیان میکند.
این کارشناس لباسهای عربی نیز مانند هر تاریخنگار دیگری، باید تاریخ را به دورههایی تقسیم میکرد تا بتواند بر بازارهای پوشاک در هر دوره احاطه داشته باشد. دیدگاه یا تقسیمبندیهای او نزدیک به تقسیمبندیهایی بود که اخیراً توسط توماس باور، خاورشناس آلمانی در کتاب خود «چرا قرون وسطی اسلامی وجود نداشت؟» پیشنهاد شده است.
این خاورشناس آلمانی گفته است که سه قرن اولیه اسلامی ادامه میراث دوران باستان (یونانی/فارسی) بوده است. این همان ایدهای است که استیلمن به آن تمایل دارد، همانطور که در زمینه لباسهای عربی/اسلامی نیز چنین میگوید. زیرا او معتقد است که مسلمانان بسیار تحت تأثیر لباسهای یونانی و ایرانی قرار گرفته بودند و این تأثیرپذیری تا آمدن ارتشهای ترک و ممالیک از آسیا که سبکها و فرهنگهای جدید لباس پوشیدن را با خود به ارمغان آوردند، باقی ماند.
این مورخ فقید معتقد است که اعراب تحت تأثیر فرهنگ یک یا چند امپراتوری بزرگ آن زمان، زندگی میکردند و نتوانستند از تأثیر مُد لباس دیگر تمدنها بگریزند. بنابراین، به عنوان مثال، میبینیم کسانی که در صحرای سوریه سکونت داشتند از مُدهایی به سبک یونانی، از جمله کت، دکمه و شنل استفاده میکردند.
با ظهور اسلام، سبک پوشش در جامعه اولیه اسلامی، به شکل قبل باقی ماند، اگرچه به دلیل ملاحظات اخلاقی جدیدی که ایجاد کرد، دستخوش تغییراتی شد. لباسهای اصلی در زمان پیامبر(ص) برای هر دو جنس زن و مرد شامل زیرپوش، پیراهن یا لباس بلند، لباس بیرونی مانند عبا یا بالاپوش و پوشش پا مانند کفش یا صندل بود. زیرپوش اصلی که اعراب میپوشیدند «ازار» گفته میشد و یا شلوار (سروال) میپوشیدند (کلمه شلوار از زبان پارسی قدیم به معنی لباس زیرین گرفته شده است). این همان چیزی است که اعراب قبل از فتح ایران میپوشیدند، اما همه مردم توان خرید شلوار را نداشتند.
پیراهن لباس بالاپوش اصلی بود و آداب و رسوم در آن زمان اقتضا میکرد که مردان و زنان به هنگام ظاهر شدن در اماکن عمومی، بر روی لباس خود یک عبا نیز بر تن کنند. در روایات نیز آمده است که پیامبر اکرم(ص) عبا و حبره (لباسی راه راه شبیه عبا) میپوشیدند و این لباس مورد علاقه ایشان بود.
ادامه دارد ...
انتهای پیام