به گزارش ایکنا، مجموعه درسگفتارهایی با عنوان «مشقی برای قرآنخوانی؛ اصلاح رویکرد رجوع به قرآن» ویژه ماه مبارک رمضان در ۳۰ قسمت تهیه شده است که شش قسمت آن با تدریس احمدرضا اخوت، پژوهشگر قرآنی ارائه شد و از قسمت هفتم تا دوازدهم نیز به تدریس رضا دژبخش، کارشناس قرآنی و مسئول مدرسه تزکیه و تعلیم دانشگاه تهران، اختصاص داشت. از قسمت 13 تا 17 را نیز کاظم رجبعلی، عضو علمی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت(ع) دانشگاه تهران، تدریس کرد. سپس از قسمت 18 تا 25 را یاسر رضازاده، مدرس مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران، تدریس خواهد کرد. در ادامه متن و فیلم سخنان ایشان را بخوانید و ببینید.
«بِسمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم وَ بِه نَسْتَعِین
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ
بحث ما درباره اصلاح رویکرد در مراجعه به قرآن بود. در جلسات گذشته گفتیم که یکی از مواردی که بسیار ضرورت دارد این است که ما در مواجهه با قرآن سعی کنیم که نکاتی را که میفهمیم ثبت و یادداشت کنیم. به فهم و ثبت آنها گزارهنویسی گفته میشود.
یکی از ابعاد بسیار مهم قرآن، جایگاه آن در تبیین و خروج انسان از ابهام است. در سوره مبارکه الرحمن آمده است که «الرَّحْمَنُ﴿۱﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ﴿۲﴾ خَلَقَ الْإِنْسَانَ﴿۳﴾ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ﴿۴﴾» بسیاری از مفسران و بزرگان میفرمایند که ضرورت داشت بعد از اینکه آیه «الرَّحْمَنُ» نازل شد، ابتدا عبارت «خَلَقَ الْإِنْسَانَ» و سپس عبارت «عَلَّمَ الْقُرْآنَ» میآمد، در صورتی که ترتیب به این صورت است: «الرَّحْمَنُ﴿۱﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ﴿۲﴾». وقتی این آیه را مورد بحث قرار میدهند میگویند علت اینکه «عَلَّمَ الْقُرْآنَ» در ابتدا آمده این است که چیزی که باعث میشود انسان انسان شود و انسانیت انسان تحقق پیدا کند حضور و نقش قرآن در زندگی اوست.
برخی در علم منطق و سایر علوم، تعریفی که از انسان دارند این است که انسان حیوان ناطق است، ولی وقتی به سوره مبارکه الرحمن مراجعه میکنیم و میخواهیم تعریفی از انسان ارائه کنیم، میبینیم که بر اساس این سوره، انسان وقتی انسان میشود که «عَلَّمَ الْقُرْآنَ» در درون او شکل گرفته باشد، یعنی اگر بخواهیم انسان را تعریف کنیم، باید بگوییم که حیوان ناطق قرآنی. اگر انسان ملحق به قرآن شود، با قرآن انس بگیرد و قرآن را در وجودش شکوفا کند، آن وقت هر حرفی که میزند به بیان، مبین، واضح و روشن تبدیل و نیز از حالت ابهام و مبهمگویی خارج میشود.
یکی از مهمترین ویژگیهایی که حیوانات دارند یا یکی از اسامی حیوانات «بهیمه» است. منظور از بهیمه یعنی موجودی که در گفتوگوی خود و انتقال پیامهایش نوعی ابهام و عدم وضوح و شفافیت مشاهده میشود. اگر انسان به سلاح قرآن مجهز شود، درک و شناختش از خود و جهان هستی تغییر میکند و به صورت موجودی درمیآید که وقتی حرف میزند، قول و سخن او به یک کلام شفاف و واضح و قابل فهم تبدیل میشود. قرآن کلام شفاف را به بیان تعبیر میکند، یعنی انسان روشن، واضح و مبین میشود.
وقتی انسان به قرآن مراجعه میکند، به برکت روشن و واضح شدن و قرآن، با ابعاد مختلف نیازها در درون خود آشنا میشود، چون انسان میتواند از دو طریق با نیازهای خود آشنا شود؛ یکی براساس شناختی که از خودش پیدا میکند یا آن چیزی که جامعه یا محیط به او القا میکند که ما در زندگی به چه چیزهایی نیاز داریم، ولی یکی از بهترین راههای شناخت نیاز این است که انسان به کتاب درونی و کتاب وجود خودش، قرآن، مراجعه کند، «كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ؛ كتابى به سوى شما نازل كرديم كه ياد شما در آن است»(انبیا، 10). قرآن کتابی است که ذکر ما انسانها در آن آمده است و انسان از طریق قرآن سعی کند که چیزهایی را که به آنها نیاز دارد بشناسد و براساس قرآن به تعریف انسان و نیازهای او بپردازد و در گامهای بعدی این نیازها را رفع کند.
امیدواریم که به برکت قرآن شناخت دقیقی از ماهیت و حقیقت انسانیمان پیدا کنیم و برای رفع نیازها، برنامهریزی درست و خوبی داشته باشیم.
برای همه شما عزیزان آرزوی موفقیت و سربلندی میکنم.»
انتهای پیام