مالیات‌ستانی نیاز دولت به استقراض از بانک مرکزی را کاهش می‌دهد + فیلم
کد خبر: 4074980
تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۹
حق‌شناس در گفت‌وگوی تفصیلی با ایکنا:

مالیات‌ستانی نیاز دولت به استقراض از بانک مرکزی را کاهش می‌دهد + فیلم

کارشناس اقتصادی گفت: دریافت مالیات به استقلال بانک مرکزی کمک می‌کند و اگر این اتفاق بیفتد آن وقت دولت این همه به بانک مرکزی برای استقراض پول فشار نمی‌آورد یا اسناد خزانه منتشر نمی‌کند.

هادی حق شناس

همواره نظام بانکداری در کشور ما با حواشی و انتقادات بسیاری همراه بود، برخی می‌گویند بانک مرکزی به معنای واقعی استقلال ندارد و برخی دیگر هم به بهره یا سودی که بانک‌ها دریافت می‌کنند منتقدند اما در مقابل مدافعان نظام بانکداری، بهره و سود بانکی را برای تأمین هزینه‌های بانک و پرداخت تسهیلات مهم و ضروری می‌دانند. به همین منظور خبرنگار  ایکنا با هادی حق‌شناس، کارشناس اقتصادی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی به گفت‌وگو نشسته که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

ایکنا- نظام بانکداری کشور با مشکلات عدیده‌ای مواجه است و فقها و مراجع تقلید نسبت به عملکرد بانک‌ها انتقاداتی را وارد می‌کنند، چقدر بانک‌ها در تورم و مشکلات اقتصادی امروز نقش دارند؟

بانکداری محصول نظام غرب است، لذا وقتی شما یک محصول را می‌پذیرید باید لوازم آن را هم بپذیرید، وقتی لوازم آن را نمی‌پذیرید طبیعتاً ممکن است به ضد خودش تبدیل شود. بانک یک بنگاه اقتصادی است، همانطور که یک کارخانه خودرو، کارخانه فولاد و کارخانه تولید شیر را یک بنگاه اقتصادی می‌دانیم، بانک را هم باید یک بنگاه اقتصادی دانست.

وقتی می‌گوییم یک نهادی بنگاه اقتصادی است، باید درآمد و هزینه‌های آن را تحلیل و برآورد کرد و نمی‌توان هزینه‌ها را نادیده گرفت و صرفاً به درآمدزایی بپردازیم. وقتی بانکداری در ایران شکل می‌گیرد قطعاً بانک شعبی را برای خود دایر کرده و در نظر گرفته و این شعب ساختمان و کارمند دارد و تأمین هزینه‌های مرتبط با این‌ها بایستی از درآمد بانک پرداخت بشود و محل درآمد بانک همان نرخ بهره و نرخ سودی است که دریافت می‌کند؛ بنابراین امکان ندارد دولت ساختمانی دایر را کند، نیرو استخدام و سپس اعلام کند می‌خواهد تمام سپرده‌های مردم را در قالب قرض‌الحسنه تسهیلات پرداخت کند. دولت اگر تسهیلاتی پرداخت می‌کند باید کارمزد و سود آن را دریافت کند تا هزینه‌هایش تأمین شود، البته بعضی‌ها معتقدند که دولت از محل مالیات، هزینه‌هایش را تأمین کند، اما اگر مالیات جوابگوی هزینه‌های دولت نبود باید چه کرد؟

از سوی دیگر وقتی مردم مبلغی را در بانک سپرده‌گذاری می‌کنند انتظار دارند که تا سال بعد ارزش پولشان حفظ شود، نه اینکه امسال فرض بر مثال یک میلیون تومان در بانک سپرده کرده‌اند و سال بعد هم همان یک میلیون تومان را از بانک دریافت کنند. آیا قیمت اجناس در سال آینده با امسال برابر است؟ اگر چنین چیزی اتفاق بیفتد به آن می‌گویند تنبیه سپرده‌گذار، آیا کسی که سپرده‌گذاری می‌کند باید تنبیه شود؟

اگر نظام بانکی را به عنوان یک بنگاه اقتصادی درنظر بگیریم بخشی از مسائل حل می‌شود. بانک به عنوان بنگاه اقتصادی باید تشخیص دهد برای کدام طرح تسهیلات بدهد و برای کدام یک تسهیلاتی درنظر نگیرد. اصطلاحاً توجیه اقتصادی را باید بانک تعیین کند.

وقتی نهاد‌های بالا دستی به هر دلیلی تسهیلات تکلیفی تعیین می‌کنند یا به عنوان مثال می‌گویند شما باید منابع یا هزینه خرید مثلاً گندم را بپردازید، بانک باید از منابع خودش بپردازد، منابع بانک از کجاست؟ از محل سپرده‌های مردم است. حالا اگر دولت پولی که از بانک گرفته را پس ندهد یا با تأخیر برگرداند، هزینه را باید چه کسی پرداخت کند؟ متأسفانه به دلیل اینکه بانک مرکزی به معنی واقعی استقلال کامل ندارد، به جای اینکه متولی سیاست‌های پولی باشد، می‌شود دنباله‌روی سیاست‌های مالی، درحالی‌که سیاست‌های پولی باید مستقل باشد و بقیه سیاست‌ها در راستای سیاست پولی هدایت شوند. اما چون این رویه در ایران رعایت نشده ما همیشه شاهد نرخ‌های تورم دو رقمی و رشد نقدینگی هستیم، لذا تناسب وقتی برقرار نباشد این اتفاق می‌افتد.

ایکنا- یعنی شما چندان بانک‌ها را در مشکلات اقتصادی مقصر نمی‌دانید؟

من می‌گویم سیاستگذار‌های مشکل دارد البته بانک‌ها هم ایراداتی دارند، اما بانک‌ها متولی بازار نیستند.

ایکنا- اما شما می‌گویید بانک‌ها بنگاه اقتصادی هستند؟

بانک‌ها بنگاه هستند، ولی نباید بنگاهداری کنند.

ایکنا- بانک‌ها در بورس سهام دارند و شرکت‌هایی تحت نظرشان فعال هستند، پس بانک‌ها منابع کافی را در اختیار دارند، اما نمی‌خواهند این منابع را خرج کنند یا در قالب تسهیلات پرداخت کنند و اگر هم تسهیلاتی پرداخت می‌شود از سپرده‌های مردم است. آیا قبول دارید که منابع بانک‌ها برای پرداخت تسهیلات کافی است؟

اول این را توضیح بدهم که بعداً اشتباه برداشت نشود. بانک‌ها نباید بنگاهداری کنند، بلکه باید به بانکداری بپردازند. مفهوم بانکداری این است وقتی بین گزینه‌های مختلفی به این‌ها برای دریافت تسهیلات مراجعه می‌شود، بانک‌ها حق داشته باشند گزینه‌ای که نفع بیشتری را به بانک می‌دهد انتخاب کنند. ممکن است بخشی از سپرده‌های بانک‌‎ها در بورس باشد و این ایرادی ندارد، چون بازار سرمایه دماسنج اقتصاد است و بانک‌ها و سایر بنگاه‌های اقتصادی می‌توانند در آن سهام داشته باشند.


بیشتر بخوانید:


اینکه می‌گویم بانک‌ها بنگاه اقتصادی هستند، اما نباید بنگاهداری کنند از این حیث است که بانک‌ها باید تزریق منابع کنند و این کار را از طریق سپرده‌های مردم انجام می‌دهند، لذا طبیعی است وقتی بانک وارد بنگاهداری شوند، ابتدا شرکت‌های وابسته به خود را تأمین مالی می‌کند و سایر شرکت‌ها را در اولویت آخر قرار می‌دهد و به همین دلیل است که می‌گویند بانک‌ها بنگاه هستند، اما نباید بنگاهداری کنند.

بانکداری در ایران گران است، چرا گران هست؟ به‌خاطر اینکه اصطلاحاً هزینه دفتری این‌ها خیلی زیاد است. اگر بانکداری در ایران به معنی واقعی الکترونیکی بود و نیاز نبود هر کسی برای هر کاری به بانک مراجعه کند و نیاز نبود که در هر شعبه‌ای چند تا کارمند بنشیند، این هزینه را کاهش می‌داد، لذا بخشی از ایراد بانکداری ما این است که خودشان گران اداره می‌شوند، بخش دیگر این است که بازار پول یا متولی بازار پول درکارشان مداخله می‌کند و بخشی دیگر هم این است که سیاست‌های مالی بر سیاست‌های پولی مسلط هست و برآیند این‌ها می‌شود اینکه بانکداری به معنی واقعی کارآمد نباشد و از این‌ها بگذریم در واقع این دولت‌ها هستند که مداخله می‌کنند و به بانک‌ها می‌گویند که این نرخ را دریافت کن یا این نرخ را دریافت نکن و به طور کلی در فعالیت بانک مداخله می‌کند. اینکه دولت به بانک‌ها تکلیف می‌کند آیا از هزینه‌های بانکداری هم می‌تواند بکاهد؟

یک رابطه‌ای میان استقلال بانک‌های مرکزی در دنیا و تورم وجود دارد. هر بانک مرکزی در دنیا که حداکثر استقلال را داشته باشد، در آنجا تورم حداقل است و بالعکس. به عنوان مثال در جریان حمله روسیه به اوکراین تمام غرب، روسیه را تحریم و دارایی‌اش را مسدود کرد، بانک مرکزی روسیه برای مقابله با تحریم‌ها یک‌باره نرخ بهره را از ۹.۵ درصد به ۲۰ درصد افزایش داد، وقتی بازار به تعادل رسید آن را به ۱۵ درصد تقلیل داد و این قدرت بانک مرکزی روسیه را نشان داد، اما در مقابل به ترکیه نگاه کنید که عکس بانک مرکزی روسیه عمل کرد. رئیس کل بانک مرکزی ترکیه می‌خواست نرخ بهره را افزایش دهد، اما رئیس‌جمهور ترکیه سه رئیس کل بانک مرکزی را عزل کرد تا این اتفاق نیفتد و با این کار استقلال بانک مرکزی ترکیه نابود شد و نتیجه آن بازگشت نرخ تورم به ۲۰ سال گذشته است.

بانک مرکزی اگر استقلال کامل داشته باشد، نتیجه آن کاهش تورم است و اگر تورم کاهش پیدا کند، بازار کار و دستمزد‌ها و قیمت کالا‌ها هم کنترل می‌شود و دیگر دولت هر چندسال یکبار از بانک مرکزی استقراض نمی‌کند تا هزینه‌هایش را پوشش دهد یا اینکه دیگر نیازی نخواهد داشت اوراق مشارکت و اسناد خزانه بفروشد برای اینکه هزینه‌هایش را پوشش دهد.

ایکنا: طی سال‌های گذشته سپرده‌گذاران برای حفظ ارزش پول خود، سپرده‌هایشان را به سمت خرید ارز، سکه، طلا، خانه یا خودرو برده‌اند. آیا با افزایش سود سپرده‌ها می‌توان مانع فرار آن‌ها از بانک‌ها شد؟

این بحث دزدی که در صندوق امانات اتفاق افتاد، ۱۶۲ صندوق بود، فکر کنم آن بانک خیلی بیش از این صندوق امانت داشت، اما ۱۶۲ صندوق مورد دستبرد واقع شد. یک نکته جالب در این دستبرد وجود داشت و آن نکته جالب این بود که در این ۱۶۲ صندوق، هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان طلا و دلار بود! من نمی‌دانم تعداد صندوق امانت در ایران چقدر است، ولی حتماً هزار برابر این است. مفهومش این است که ده‌ها برابر این هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان، دلار و طلا در ایران مسدود شده است. همین نکته‌ای که اشاره کردید، مردم پولشان را از بانک خارج کرده‌اند و به دارایی‌های باارزش تبدیل کرده‌اند.

 
سیاستگذار باید از خود بپرسد چرا مردم به دنبال گاوصندوق یا صندوق امانات یا به دنبال خارج کردن پول از بانک‌ها هستند؟ آیا غیر از این است که در بانک‌ها نرخ پول‌ها واقعی نیست؟ اگر نرخ پول واقعی باشد و این پول‌ها بازگردد آیا ضرورت دارد که بانک مرکزی پول پرقدرت چاپ کند یا معادل دلار، ریال چاپ کرده و به بازار تزریق کند؟ آیا همین یک اقدام و یک اصلاح در سیاستگذاری منجر به کاهش تورم نمی‌شود؟ مسئله اقتصاد ایران و راه‌حل آن کاملاً مشخص است، اما در برخی از بدیهیات مانده‌ایم.

بنابراین یا بانک را اصلاً نباید پذیرفت، ولی وقتی که بانک را می‌پذیریم باید با الزاماتش آن را پذیرفت، ولی متأسفانه الزامات آن را نمی‌پذیریم. همین نظام بانکداری در غرب چگونه هست که نرخ بهره و نرخ سپرده‌هایش کمتر ازچهار درصد است؟ چطور در غرب درست عمل می‌کند اما در ایران غلط عمل می‌کند! پاسخ چیست؟ پاسخ همان رفتار رئیس‌جمهور ترکیه با بانک مرکزی این کشور است که منجر می‌شود تورم در این کشور ۷۹ درصد شود یا رفتار رئیس کل بانک مرکزی روسیه با رئیس‌جمهور این کشور که تورم را کنترل و کاهشی می‌کند.

ایکنا: ما اگر بخواهیم دولت را قانع کنیم عملاً استقلال بانک مرکزی را به رسمیت بشناسد و بگذارد مستقلانه رفتار کند، باید پیش از آن دولت یک منبع درآمد دیگر داشته باشد و این منبع درآمد می‌تواند مالیات باشد، چقدر دریافت مالیات از سوی دولت به استقلال بانک مرکزی کمک خواهد کرد؟

قطعاً مالیات‌ستانی به استقلال بانک مرکزی کمک خواهد کرد. نگاه کنید نسبت مالیات به تولید ناخالص ملی در اقتصاد ایران بیش از ۶ یا ۷ درصد نیست، درصورتی‌که دراقتصاد ترکیه این رقم ۳ برابر است یا کشور‌های اروپایی هفت، هشت برابر است. در ایران نظام مالیاتی کارآمد نیست مثال می‌زنم من ممکن است اینجا با شما مصاحبه کنم شما یک مبلغی به من بدهید ایا این مبلغ مشمول مالیات می‌شود و از این نوع درآمدها. کارمند دولت و کارگر دولت قبل از اینکه پایان ماه حقوقش را دریافت کند مالیات آن را می‌پردازد، ولی در این بازار به خصوص در بخش سوداگری و آن‌هایی که صبح تا ظهر دلار می‌خرند و می‌فروشند آیا مالیاتی پرداخت می‌کنند؟ در بخش سوداگری و بخش اقتصاد زیرزمینی در ایران معادل مالیاتی که دولت مالیات وصول می‌کند، مالیات پنهان وجود دارد و این‌ها دریافت نمی‌شود، به‌خاطر اینکه در ده‌ها سال گذشته دولت احساس نیاز به مالیات نمی‌کرد، چون نفت و گاز وجود داشت. اما اکنون دولت به دریافت مالیات نیازمند است و احساس نیاز می‌کند و به دلیل همین احساس نیاز به فعالان اقتصادی و کسبه فشار می‌آورد.
 
هادی حق شناس
فشار به کسانی که معاملات رسمی انجام می‌دهند موجب اعتراض آن‌ها شده است و آن‌هایی که معاملات غیررسمی دارند، به هیچ‌وجه مالیات پرداخت نمی‌کنند و دولت هم به راحتی نمی‌تواند آن‌ها را شناسایی کند، درحالی‌که باید به سراغ این بخش برود، چون اصل پول در اینجاست. اگر این اتفاق بیفتد آن وقت دولت این همه به بانک مرکزی برای استقراض فشار نمی‌آورد یا اسناد خزانه منتشر نمی‌کند. دولت به راحتی می‌تواند از مالیات و بازار پول، منابع مورد نیاز را تامین کند.

ایکنا- در پایان اگر نکته‌ای باقی مانده بفرمایید بیان کنید.

یکی از مشکلات اساسی اقتصاد ایران بهره‌وری است و تردیدی در آن نیست، ولی مشکل مهمتر از بهره‌وری در واقع سیاست‌های پولی است. سیاست‌های پولی تحریک‌کننده اقتصاد است. وقتی‌که خون سالم در بدن جریان نداشته باشد هر چقدر شما تلاش کنید خودتان را سالم نگاه دارید آن خون ناسالم بدن را بیمار خواهد کرد. مشکل سوم اقتصاد ایران مربوط به تحریم‌های ظالمانه هست. تا زمانی که این سه اخلال حل نشود ما دچار روزمرگی، تورم زیاد، تلاش برای افزایش حقوق کارمندان و افزایش مدت زمان پایان پروژه‌ها خواهیم بود.

گفت‌وگو از سعید امینی

انتهای پیام
captcha