حسن بهشتیپور، تحلیلگر مسائل بینالمللی، در گفتوگو با ایکنا، درباره اقدامات ضد شیعی و ضد ایرانی هفتههای اخیر طالبان گفت: واقعیت این است که ایران با افغانستان همسایه و هممرز است و همسایگی ملاحظات خاص خود را دارد. بدین معنا که امنیت و عدم امنیت افغانستان بر امنیت و عدم امنیت شرق ایران تأثیر میگذارد؛ چه بخواهیم چه نخواهیم.
وی افزود: از طرف دیگر دولتهای شکلگرفته در کشورهای مختلف گاهی اوقات مورد خواست و علاقه کشورهای همسایه هستند و گاهی اوقات هم نیستند. به عبارتی قرار نیست در افغانستان دولتی باب میل جمهوری اسلامی ایران تشکیل شود و ممکن است وضعیتی مانند طالبان پیش بیاید که به شدت یک تهدید امنیتی علیه ایران است اما این یک امر واقع در افغانستان است.
بهشتیپور اظهار کرد: در واقع ایران نمیتواند به خاطر تشکیل چنین دولتی در افغانستان به مثابه یک تهدید امنیتی، کل ارتباطات خود را با این کشور قطع کند. البته دولت قبلی افغانستان، دولت اشرف غنی، مناسبات چندان خوبی با ایران نداشت و غربگرا و سکولار بود که با کمک آمریکاییها سر کار آمده بود اما ضد ایران هم نبود اما این دولت به هر دلیلی ساقط شد و دولتی بر سر کار آمد که به شدت ضد ایرانی و ضد شیعی است و بالاخره دولت مستقر در کابل است و هر چند هیچ کشوری فعلا آن را به رسمیت نشناخته اما اگر ایران به عنوان کشور همسایه با این دولت تعامل نداشته باشد در عمل دردسرها و مشکلات خود را بیشتر میکند.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی با تأکید بر اینکه باید در مسیر یافتن راههای تعامل به رغم اختلافات حرکت کرد، گفت: جمهوری اسلامی ایران امکان این را ندارد که اعلام کند دولت طرفدار ما در کابل حاکم شود. متأسفانه دولتی در افغانستان بر سر کار آمده که ضد ایران و ضد شیعه است و حتی بسیاری در داخل افغانستان معتقدند این دولت به شدت ضد افغانستان است و به منافع ملی افغانستان هم توجه ندارد اما باز هم تکرار میکنم که اقتضائات همسایگی ایجاب میکند تعاملات خود را حفظ کنیم و سعی کنیم به استقرار صلح و ثبات در این کشور کمک کنیم زیرا امنیت دو کشور تأثیر مستقیم بر امنیت شرق ایران و غرب افغانستان دارد.
بهشتیپور در پاسخ به این سؤال که آیا ایران بیش از حد با طالبان با ملاحظه و مماشات رفتار نکرده به ویژه که در چند وقت اخیر طالبان از اهرم حقآبه هیرمند علیه ایران استفاده کرده اما ایران از اهرم و ابزار فشاری مانند مهاجران افغانستانی استفاده نمیکند، گفت: نوع رفتار ایران در راستای ملاحظات همسایگی است همانطور که این ملاحظات را در برابر سایر همسایگان هم داریم. بنابراین باید مسئله مماشات با طالبان را تعریف کرد. مسئلهای مانند حقآبه هیرمند حق مسلم ایران است و در این رابطه قرارداد وجود دارد و میزان آن مشخص است. حال این همسایه یا نامهربانی میکند یا ادعا میکند که خودش مشکل آب برای افغانستان دارد. ما چنین مسائل مشابهی را در خصوص رودخانههای مرزی با عراق، ترکمنستان، آذربایجان و ارمنستان داریم. لذا باید چنین مسائلی از مسیر دیپلماتیک و دوستانه حل شود و اجازه نداد گرهی که میتواند با دست باز شود با دندان باز کرد و لذا در این رابطه باید مماشات را تعریف کرد.
وی با اشاره به راهکار استفاده ایران از مهاجران افغانستانی به منزله اهرم فشار در مقابل برخی رفتارهای ضد ایرانی طالبان گفت: در مورد موضوع مهاجران افغانستانی باید گفت بخشی از این افراد از ایران به عنوان گذرگاه برای رسیدن به ترکیه و بعد به اروپا استفاده میکنند. بخش دیگری از این مهاجران به عنوان نیروی کار در ایران فعالیت میکنند و بخش دیگر نیز افرادی هستند که ایران نمیتواند جلوی عبور آنها را بگیرد و تلاش میکند آمار آنها را ثبت کند و کنترل امنیتی بر روی آنها داشته باشد تا کارهای تروریستی و یا فعالیت در حوزه مواد مخدر انجام ندهند. البته بخشی هم ثبت نمیشوند که بلافاصله اخراج میشوند اما تعداد آنها زیاد نیست. پس باید این موضوع را چندجانبه نگریست و تکبعدی دیدن مسئله باعث اعوجاج تحلیلی میشود.
بهشتیپور تأکید کرد: موضوع مهاجران افغانستانی را باید از زاویه ابعاد مثبت و منفی آنها برای ایران نگاه کرد و در مرحله بعد باید دید آیا واقعا دولت طالبان غصه این افراد را میخورد که ایران بخواهد از این مهاجران به منزله اهرم فشار استفاده کند. زیرا دولت طالبان چندان دلسوز ملت افغانستان نیست و بازگرداندن بخشی از مهاجران از ایران به افغانستان چندان آنها را تحت فشار قرار نمیدهد. به عبارتی دولت طالبان متأسفانه قائل به هیچ نوع مناسبات بینالمللی نیست و دولت بیقانونی را تشکیل داده و به همین دلیل است که تاکنون به رسمیت شناخته نشده است.
بهشتیپور درباره معامله طالبان با آمریکا بر سر کشتن ایمن الظواهری و افزایش احتمال استفاده ابزاری آمریکا از این گروه به ویژه علیه ایران در ازای دادن امتیازی مانند به رسمیت شناختن طالبان در سطح بینالمللی گفت: این معامله بیشتر یک تحلیل و فرضیه است و مبتنی بر اطلاعات نیست و به نظر من دارای ادله قوی هم نمیباشد و بیشتر از جهت بیان ماهیت آمریکایی طالبان مطرح میشود.
این کارشناس مسائل بینالمللی ابراز کرد: به نظر من این عملیات بیشتر با همکاری پاکستانیها و به خاطر احاطه اطلاعاتی آنها بوده و به نوعی دستخوش دولت جدید پاکستان یا اداره اطلاعات و امنیت ملی این کشور به آمریکاییها بوده است. البته این تحلیل من نیز ممکن است صحیح نباشد اما صحبت من این است که میتوان این اقدام را کار جناح حقانی و در نتیجه مناسبات نزدیک آن با پاکستانیها دانست.
بهشتیپور یادآور شد: مسئله دیگر این است که ایمن الظواهری دیگر کارایی خود را از دست داده بود و به مهره سوخته تبدیل شده بود اما آمریکاییها هم نیاز داشتند که اعلام کنند هنوز به نوعی در افغانستان حضور دارند و با تروریسم، با تعریف خودشان، مقابله میکنند و هم دموکراتها با این کار خواستند برای خودشان امتیازی جلب کنند. لذا میتوان این فرضیه را در کنار فرضیه معامله طالبان با آمریکاییها قرار داد.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام