اتحاد ملی یکی از موضوعات برجسته در اندیشه سیاسی رهبر معظم انقلاب اسلامی است و تحکیم و تقویت وحدت و انسجام ملی همواره یکی از مطالبات جدی ایشان از همگان بوده است. موضوعی که در پیام راهبردی رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت چهلم شهدای جنگ تحمیلی ۱۲روزه و بیانات ایستاده و مقتدرانه ایشان در جمع خانوادههای معظم شهدای اخیر با تأکید بیشتری از سوی ایشان مورد توجه قرار گرفته است. در این میان راهپیمایی اربعین نیز فرصتی بیبدیل برای تقویت این وحدت ملی و صیانت از همبستگی اجتماعی ایجادشده در این جنگ 12روزه است.
در این راستا با حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پیروزمند، عضو هیئت علمى دانشگاه عالی دفاع ملی، گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانیم:
بیشتر بخوانید:
ایکنا ـ با توجه به تأکیدات رهبر معظم انقلاب بر «صیانت از اتحاد ملی جنگ 12 روزه»، مسئولان دولتی، حاکمیتی، رسانهها، احزاب و سیاستورزان چه وظایفی دارند، بهویژه با در نظر گرفتن وضعیتشکننده کشور در دوران پساجنگ یا شرایطی که اکنون در آن قرار داریم؟
در ابتدا، نخست باید ببینیم که این «اتحاد ملی» چه اهمیتی دارد که رهبر معظم انقلاب در این شرایط بارها بر آن تأکید فرمودند. اگر دقیق به همین سخنان ایشان در مراسم اربعین شهدا و پیام هفتگانه راهبردی معظم له توجه کنیم، متوجه میشویم که شش محور دیگری که در آن پیام مطرح شده و برای هر یک، متولی و مخاطب خاصی نیز تعیین شده، همگی وابسته به اتحاد ملی هستند. یعنی اتحاد ملی پیششرط تحقق همه آن اهداف است.
اگر امنیت را مطرح کردهاند، که متولیاش دستگاههای امنیتی هستند؛ اگر عزت و آبروی کشور را برجسته کردهاند؛ اگر به نتیجه رسیدن امور را از دولت خواستهاند؛ اگر حفظ شور و شعور انقلابی را وظیفه آحاد مردم، بهویژه جوانان دانستهاند، همه این موارد زمانی امکانپذیر است که کشور در شرایط مناسبی باشد و این شرایط مناسب تنها با وجود اتحاد ملی فراهم میشود.
اگر اتحاد نباشد و هر کس ساز جداگانهای بزند و به عبارتی، موید یکدیگر نباشند، در عین اینکه تفاوت دیدگاهها و اختلاف نظر طبیعی است اما نبود هماهنگی موجب فرسایش نیروها میشود. نتیجهاش میشود تقابل مردم با دولت، جناحی علیه جناح دیگر و این یعنی اتلاف انرژی کشور در دعواهای داخلی بهجای تمرکز بر پیشرفت و دفع تهدیدات خارجی.
ایکنا ـ عوامل اصلی پایداری اتحاد ملی چیست و چه وظیفهای متوجه نخبگان و جریانهای تأثیرگذار است؟
بقا، ثبات و استمرار انسجام ملی نیاز به چند عامل کلیدی دارد؛ اگر مردم، مسئولان، رسانهها، هنرمندان و نخبگان کشور این عوامل ایجابی را برجسته کنند، میتوان انتظار داشت که انسجام چند وقت اخیر بقا و استمرار لازم پیدا کند بلکه تقویت نیز شود.
اول اینکه، هدف مشترک باید تبیین و برجسته شود. این هدف مشترک ورای جناحهای سیاسی و اختلاف سلیقههاست. مردم ما به صورت طبیعی دو خواسته روشن دارند: اول، تحقق اسلام و دوم، عزت و پیشرفت ایران و ایرانی. این دو هدف در تقابل با هم نیستند، بلکه لازم و ملزوم یکدیگرند.
نکته دوم، شناخت طرح دشمن است. دشمنان انقلاب، چه در اتاقهای فکرشان و چه در عرصه عملیات روانی، به دنبال ایجاد شکافهای قومی، مذهبی و سیاسی هستند. نمونه روشن و تجربه تلخ آن را در جریان فوت مرحوم مهسا امینی دیدیم؛ حادثهای که میتوانست یک موضوع محدود و قابل مدیریت باشد، بهدلیل ناآگاهی برخی طرفها و سواری گرفتن دشمن از فضای احساسی جامعه، به یک بحران اجتماعی تبدیل شد. به خاطر اینکه طرفهای ماجرا توجه نکردند که چگونه دشمن قدرت این را دارد که ولو در بیرون از مرزها، سوار بر یک حادثه شده و تنش اجتماعی و امنیتی ایجاد کند. این تجربه تلخ باید موجب هوشیاری و برخورد پیشگیرانه ما در موارد مشابه شود.
عامل سوم، درک حساسیت شرایط منطقهای و بینالمللی است. آمریکا و رژیم صهیونیستی بهدنبال تغییر هندسه منطقه غرب آسیا هستند و این را با صراحت و وقاحت هم اعلام کردهاند. آنها چون از مسیرهای نرم به نتیجه نرسیدند، سراغ ابزارهای سخت و نظامی و کشتار رفتهاند. درک این وضعیت به ما کمک میکند تا ضریب تحملمان افزایش یابد، اولویتها را بشناسیم و از پرداختن به مسائل کم اهمیت که ذهن جامعه را درگیر میکند، اجتناب کنیم.
ایکنا ـ این عوامل ایجابی انسجام است. آیا از نظر شما عوامل سلبی نیز برای تقویت انسجام ملی وجود دارد که باید از آنها پرهیز شود؟
بله، انسجام ملی فقط با عوامل ایجابی حفظ نمیشود، بلکه اجتناب از عوامل انسجامسوز نیز ضروری است. متأسفانه، پس از این پیروزی بزرگ و فتح میدانی که نصیب ملت ایران شد، بهجای آنکه فضای جامعه پر از زمزمه اقتدار ملی و عظمت ایران اسلامی باشد و کام مردم به این اقتدار ملی شیرین شود، برخی از تریبونها یا جریانهای خاص شروع به طرح مباحث اختلافافکن کردند.
ما باید آگاه باشیم که طرح مسائل تنشزا، در شرایطی که جامعه نیاز به آرامش، همدلی و تمرکز بر دشمن اصلی دارد، نهتنها انسجام را تضعیف میکند، بلکه خواسته یا ناخواسته در زمین دشمن بازی میکند.
ایکنا ـ اشاره کردید که اتحاد ملی نیازمند مراقبت است. اما در روزهایی که باید شیرینی این اقتدار ملی در کام مردم بماند، برخی سخنان اختلافبرانگیز شنیده میشود. نمونههایی از این دوگانهسازیها و آسیبهایش را بیان میکنید؟
بله، کام مردم ما باید از این اقتدار ملی شیرین باشد و شیرین هم بماند اما متأسفانه زمزمههایی شنیده میشود که گویا برخی فراموش کردهاند در چه شرایطی بودیم و هستیم. من به چند نمونه اشاره میکنم؛ نه از باب اینکه حتماً همه اینها اتفاق افتاده، بلکه از آن جهت که این نوع گفتوگوها اگر تکرار شود، میتواند به اختلافات دامن بزند و باید پیشگیری شود.
یکی از این موارد، دوگانهسازی ملت و امت است. برخی میگویند جمهوری اسلامی تا امروز دنبال ساختن «امت واحده» بوده اما حالا مشخص شده که آن شعار جواب نداده و این «ملت» است که کار را جلو برده و ما را در این صحنه موفق کرده است. این تحلیل بسیار نادرستی است. ملت و امت در تقابل با هم نیستند. ملت باید امت بیافریند و امت نیز برای آن است که ملت، عزت و اقتدار پیدا کند. نه امتگرایی باید موجب غفلت از منافع ملی شود و نه ملیگرایی ما را از آرمانهای اسلامی و فراملی باز دارد.
از دوگانهسازیهای خطرناک دیگر، مقابل هم قرار دادن ایران و اسلام است؛ اینکه بگویند تا حالا همه چیز در خدمت اسلام بوده و ایرانیت نیز باید در خدمت اسلامیت باشد اما حالا ایرانیت باید محور باشد و این ایران است که اسلام را نجات میدهد. این هم سخن سنجیدهای نیست.
شهید مطهری سالها پیش بحث خدمات متقابل ایران و اسلام را مطرح کردند و این رابطه هنوز ادامه دارد. انقلاب اسلامی هم بر همین اساس تقویت شد یا مثلا مذاکره در برابر جنگ؛ برخی طوری حرف میزنند که گویی فقط دو گزینه وجود دارد: یا مذاکره یا جنگ. حال آنکه راه سوم هم وجود دارد. مذاکره در جای خود، به معنای نفی آمادگی نظامی نیست و آمادگی دفاعی نیز به معنای رد مذاکره نیست.
در شرایط اخیر هم آمریکا با حیلهگری از مذاکره بهعنوان ابزاری برای غافلکردن ابتدایی قرار داد اما با پاسخ قاطع ملت، رهبری و نیروهای مسلح ما روبرو شد به طوری که به خوشی درخشیدند.
همچنین دوگانه دیگر اینکه ما نمیتوانیم در مواجهه و پنجه در پنچه نیروهای استکباری مقاومت کنیم و اگر جنگی شود ما توان جنگ کردن نداریم و در مقابل کسانی هستند که میگویند این توانمندی وجود دارد و داشته بنابراین نامه نگاریهایی که اتفاق افتاد شاهد بر این بود که هر کدام در طرفی ایستادهاند؛ بنابراین این راه را نباید رفت و باید باور داشته باشیم که ظرفیتهای بزرگی از جمله جوانان، نیروهای مسلح مؤمن، رهبری حکیم و مقتدر، و سرمایههای عظیم ملی در کشور وجود دارد و آنها را جدی بگیریم.
ما نه به دنبال جنگ هستیم و نه جنگطلب. مبارزه، بهمعنای جنگافروزی نیست اما آمادگی برای دفاع را هرگز نباید کنار گذاشت.
ایکنا ـ برخی دوگانهها مثل اسلام رحمانی در برابر اسلام مقاومت یا اصلاحطلب در برابر اصولگرا نیز تکرار میشود. این موارد را چگونه ارزیابی میکنید؟
بله، متأسفانه دوگانههایی مانند اسلام رحمانی در برابر اسلام مبارز، اصلاحطلبی در برابر اصولگرایی یا انقلابیگری در برابر سازشکاری، در فضای سیاسی مطرح میشود که همه اینها بستر اختلاف و شکاف اجتماعی است. اینگونه دوگانهسازیها فضای نخبگانی را به جای گفتوگوی تفاهمی به میدان تقابل تبدیل میکند.
در حالی که حداقل انتظار این است که اگر این مباحث در سطح نخبگان و محافل علمی مطرح میشود، به افکار عمومی کشیده نشود و جامعه را دچار تشویش و دوقطبی نکند. متأسفانه برخی افراد یا جریانها برای جلب توجه، این مباحث را وارد فضای رسانه و افکار عمومی میکنند تا دیگران را ناچار به موضعگیری کنند و این خود آغاز تنش و واگرایی است.
ایکنا ـ در چنین شرایطی، ویژگیها و الزامات رفتارهای مسئولانه سیاسی چیست؟
برای رفتار مسئولانه سیاسی چند نکته اساسی وجود دارد؛ اول اینکه رهبری معظم انقلاب در طول سالیان، نه فقط این روزها، همواره رهنمودهایی روشنگرانه و تعیینکننده داشتهاند. از جمله همین پیام اخیر در چهلم شهدای نخبه کشور و بیانات ایشان در مراسم بزرگداشت شهدای جنگ تحمیلی اخیر. این پیام باید مبنای عمل نخبگان، مدیران و مسئولان سیاسی قرار گیرد. تماما باید این بیانات و راهبردها را فصلالخطاب قرار دهند به طوری که خود را شرعا و قانونا ملتزم به آن بدانند و از آن تخطی نکنند. این در حقیقت، نوعی فرض و شکر نعمت است. اگر در قبال نعمت رهبری حکیم که بهموقع تصمیم میگیرند و به هنگام هشدار میدهند، شکرگزار نباشیم، این نعمت دچار آسیب خواهد شد.
نکته دوم، این است که مسئولان باید باور واقعی به توانمندی مردم داشته باشند؛ به ایمان عمیق مردم به اسلام، به دلبستگی مردم به ایران، انقلاب و نظام و با این احساس توانمندی به حل مسائل کشور بپردازند و با این پشتوانه تصمیم بگیرند و اگر لازم باشد گفتوگویی کنند.
ایکنا ـ اشاره کردید که مسئولان باید با پشتوانه اعتماد ملی تصمیم بگیرند. این اعتماد چگونه شکل میگیرد و چه آثاری دارد؟
وقتی مسئولان کشور به مردم و ظرفیت داخلی تکیه کنند، این اعتماد و احساس توانمندی را به جامعه منتقل میکنند. مردم وقتی ببینند مسئولان با تکیه بر توان داخلی و درک صحیح از واقعیتها تصمیم میگیرند، احساس قدرت و آرامش میکنند. اگر تصمیمگیران با همین پشتوانه وارد گفتوگو شوند، یا در مواقعی که لازم است مذاکره کنند، جامعه حس میکند که این مذاکره از موضع اقتدار و حفظ ارزشها انجام میشود. جامعه انقلابی اگر بفهمد که دغدغه مسئولان حفظ ارزشهای انقلاب است، همراهی خواهد کرد و آرامش و انسجام عمومی تقویت میشود.
ایکنا ـ با توجه به پیش رو بودن راهپیمایی عظیم اربعین، این رویداد چه ظرفیتهایی برای صیانت از همبستگی ملی و تقویت جبهه مقاومت دارد؟
راهپیمایی اربعین امسال از چند جهت اهمیت مضاعف دارد؛ نخست اینکه جبهه مقاومت چشمانتظار واکنش ایران و ایرانیان نسبت به تحولات منطقه است. اینکه مردم ایران با چه احساسی وارد این صحنه میشوند و اگر شرایط به سمت درگیریهای تحمیلی پیش برود، چگونه واکنش نشان میدهند، برای مجموعه جبهه مقاومت بسیار مهم است. حضور پررنگ مردم ایران در اربعین، یک پیام روشن دارد: ما در این صحنه هستیم و در ادامه آن نیز خواهیم بود.
نکته دوم، تحرکات جدیدی است که از سوی گروههای متخاصم بهویژه در سوریه و تا حدودی در مرزهای عراق آغاز شده است. آنها میخواهند ناامنی را که در سوریه تشدید کردهاند، به کشورهای دیگر اسلامی، خصوصاً عراق امتداد دهند. در این شرایط، حضور فعال، آرام و مسئولانه زائران ایرانی در راهپیمایی اربعین، نشانهای است از همبستگی با مردم عراق و این پیام را منتقل میکند که «فرصتهای آنان، فرصتهای ماست و تهدیدهایشان، تهدید ماست و پیشرفت آنها پیشرفت ماست». این درک متقابل، میتواند به پیشگیری از تهدیدهایی منجر شود که ممکن است عراق و منطقه را هدف قرار دهد.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام