حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل بینالملل، در گفتوگو با ایکنا، پیرامون آثار حقوقی، امنیتی و روانی فعالسازی «مکانیزم ماشه» و راهکارهایی که میتواند تبعات آن را کاهش دهد، گفت: در شرایط کنونی ضمن توجه به ابعاد حقوق بینالملل، باید سابقه تحریمها و تأثیرات روانی بر بازارها را مدنظر داشت و همزمان اصلاحات ساختاری داخلی و مدیریت افکار عمومی را مورد توجه قرار داد.
وی با بیان اینکه فعالسازی مکانیزم ماشه صرفاً یک اقدام سیاسی نیست بلکه پیامدهای حقوقی مشخصی برای ایران دارد که باید در مراجع بینالمللی مورد پیگیری قرار گیرد، اظهار کرد: با مکانیسم ماشه ایران عملاً ذیل فصل هفتم قطعنامههای شورای امنیت قرار گرفته است. وقتی یک کشور تحت فصل هفتم قرار میگیرد، از نظر حقوق بینالملل بهعنوان تهدیدکننده صلح و امنیت بینالمللی تلقی میشود. این وضعیت میتواند برای دشمنان بهانهای ایجاد کند تا علیه ایران فضاسازی یا اقدامات محدودکننده انجام دهند. فصل هفتم منشور شامل مواد ۳۹ تا ۵۲ است که بند ۴۱ تحریمهای اقتصادی و بند ۴۲ مجوز اقدام نظامی را پیشبینی میکند. در پرونده ایران عمدتاً قطعنامهها ذیل بند ۴۱ صادر شده و بند ۴۲ تاکنون اعمال نشده است اما همین موضوع میتواند فرصت سوءاستفاده را به دشمنان بدهد.
این کارشناس مسائل بینالملل گفت: این امر میتواند بهانهای برای بازرسی کشتیها یا محدود کردن عملیات تجاری ایران باشد. اگرچه تحریمهای اقتصادی محدود پیشبینی شده اما تأثیرات حقوقی و امنیتی آن جدی است و باید مدیریت شود. از سوی دیگر اغراق در ابعاد خطرناک بودن این رخداد و همچنین کوچکنمایی آن هر دو اشتباه است. فعالسازی مکانیزم ماشه قطعاً پیامدهایی دارد و تأثیر روانی آن بر اقتصاد و بازارها محسوس است.
بهشتیپور درباره تفاوت آثار تحریمهای رسمی بینالمللی ناشی از بازگشت قطعنامههای شورای امنیت و تحریمهای ثانویه آمریکا توضیح داد: تحریمهایی که ناشی از تحریمهای ثانویه آمریکاست دهها برابر گستردهتر از آن چیزی است که قطعنامههای رسمی پیشبینی میکردند. تحریمهای ثانویه آمریکا شامل نفت، پتروشیمی و بخشهای بانکی است، در حالی که قطعنامهها بیشتر پیرامون تجهیزات هستهای، تجهیزات نظامی و بخشی از مسائل بانکی محدود میشدند.
وی افزود: بازگشت قطعنامهها بیش از هر چیز جو روانی ایجاد کرده است. بخش قابل توجهی از تغییرات بازار ناشی از ریسکهای آینده و فضای ذهنی فعالان اقتصادی است. کافی است نشانهای از پیشرفت یا پسرفت مذاکرات ظاهر شود تا بازار ارز و سایر بازارها واکنش نشان دهند. در ایران تغییرات بازار تحت تأثیر فضای روانی قرار میگیرد و مدیریت این فضا از اولویتهاست. با فعال شدن دوباره قطعنامهها، شرایط برای کشور سختتر شده است. حتی در بدترین حالت نیز باید بهگونهای عمل کنیم که آثار و تبعات این تحریمها کاهش یابد. مهمترین چالش فعلی، اثر روانی بازگشت قطعنامهها بر اقتصاد است؛ بسیاری از فعالان اقتصادی بخشهایی از فعالیت خود را با توجه به ریسک آینده یا فضای ذهنی نامطمئن محدود میکنند و این امر میتواند اثر مستقیمی بر بازار و سرمایهگذاری داشته باشد.
این کارشناس مسائل بینالملل گفت: راهکار مقابله با این وضعیت، مدیریت اعتماد عمومی و اجرای اصلاحات ساختاری داخلی است. بانکها باید از بنگاهداری خارج شوند و به وظایف اصلی خود بازگردند. اصلاح نظام بیمه، نظام مالیاتی و گمرک نیز اهمیت دارد تا تولیدکنندگان با کمترین هزینه و مانع فعالیت کنند. این اصلاحات باعث افزایش تولید ملی خواهد شد و افزایش تولید بهنوبه خود جو روانی مثبت در بازار ایجاد میکند و اعتماد عمومی را تقویت میکند.
بهشتیپور با اشاره به نقش رسانهها در شرایط کنونی افزود: رسانهها نقش مهمی در مدیریت افکار عمومی دارند. آنها باید تحلیلهای مستند ارائه دهند و از ایجاد رفتارهای هیجانی در بازار جلوگیری کنند. دادن اطمینان کاذب یا القای ترس غیرواقعی هر دو مضر است. اعتماد عمومی تنها از طریق اصلاحات عملی و ایجاد فرصتهای واقعی برای تولید و سرمایهگذاری شکل میگیرد، نه با نصیحت یا اظهارات کلی.
وی درباره بحثهای داخلی پیرامون «تولید بمب هستهای» از سوی برخی تحلیلگران سیاسی و نمایندگان مجلس و اصرار آنها بر روی این مسئله گفت: طرح این بحث در شرایط فعلی غیر عقلانی و خطرساز است. این مباحث ایجاد یک دوگانگی در خصوص مسئله سلاح هستهای در کشور است؛ از یک سو کسانی این خواسته را مطرح میکنند و از سوی دیگر موضع رسمی رهبری مبنی بر حرمت ساخت و به کارگیری سلاح هستهای روشن است و در سخنرانی تلویزیونی اخیر نیز ایشان به این مسئله اشاره کردند اما باید موضوع بازدارندگی هستهای را دقیقتر بررسی کنیم. بازدارندگی هستهای در معنای کلاسیک معمولاً بین دو قدرت هستهای معنا پیدا میکند؛ یعنی زمانی که دو طرف هر دو زرادخانه هستهای قابلتوجهی دارند، احتمال استفاده از سلاح هستهای کاهش مییابد اما بررسی تجربه بینالمللی نشان میدهد داشتن سلاح هستهای مانع وقوع درگیریهای متعارف یا تنشهای منطقهای نشده است. مثال هند و پاکستان روشن است: هر دو کشور سلاح هستهای دارند اما در مقاطع مختلف با هم درگیر شدهاند. یا اینکه اسرائیل با داشتن قریب به 200 کلاهک هستهای، از حملات موشکی یا عملیات نامتقارن ایران مصون نمانده است. لذا اینکه ادعا کنیم تولید بمب هستهای بهتنهایی بازدارندگی کامل ایجاد میکند، منطقی نیست.
کارشناس مسائل بینالملل افزود: تولید بمب هستهای جز دردسر برای ما چیز دیگری ندارد و میتواند دشمنان را تحریک کند و بهانهای برای فشار بیشتر بدهد. حتی در دورهای که گزارشهایی درباره ذخایر اورانیوم غنیشده تا ۶۰ درصد مطرح شد، این مسئله مانع اقدامات علیه تأسیسات هستهای ایران نشد. به همین ترتیب، داشتن چند بمب هستهای در برابر زرادخانههای بسیار بزرگ برخی قدرتها، تضمین بازدارندگی همهجانبه نیست. بنابراین نباید تصور کنیم تولید سلاح هستهای خودبهخود از ما در برابر حمله محافظت میکند.
وی تأکید کرد: باید به جای دامن زدن به مطالبات غیر عملی و تحریکآمیز، منابع کشور در راستای اصلاحات ساختاری، تقویت تولید داخلی، پیگیری حقوقی و استفاده از ظرفیت دیپلماسی فعال شود. رسانهها نیز باید با ارائه تحلیلهای مستند و مدیریت فضای روانی جامعه از ایجاد رفتارهای هیجانی جلوگیری کنند.
بهشتیپور با اشاره به تجربه گذشته و برجام گفت: مباحث مربوط به برجام جنبههای حقوقی، امنیتی و سیاسی گستردهای دارد. پیشتر بارها گفتهایم که برخی معتقد بودند برجام باید تمامی تحریمها را لغو میکرد اما این اتفاق نیفتاد و برخی این ناکامی را خیانت قلمداد کردند. در حالی که برجام تنها یک سند اقتصادی نیست، بلکه دارای ابعاد امنیتی، سیاسی، دیپلماتیک و حقوقی نیز هست و باید همه ابعاد آن در نظر گرفته شود.
وی افزود: افزایش تولید ملی، اصلاح نظام بانکی، گمرکی و مالیاتی نه تنها شرایط اقتصادی را پایدار میکند، بلکه به کاهش تأثیرات روانی منفی نیز کمک میکند. فعالان اقتصادی و مردم باید حس کنند که محیط کسبوکار قابل پیشبینی و امن است. این امر اعتماد را افزایش و تبعات منفی فعالسازی مکانیسم ماشه را کاهش میدهد.
بهشتیپور تصریح کرد: تجربه نشان داده هرچه اعتماد عمومی و امید به آینده بیشتر باشد، بازارها و اقتصاد کشور مقاومت بیشتری در برابر فشارهای خارجی خواهند داشت. بنابراین اقدامات داخلی و دیپلماسی بینالمللی باید همزمان و هماهنگ انجام شود. به جای تمرکز صرف بر مسائل نمایشی یا جنجالهای سیاسی، کشور باید منابع خود را بر اصلاحات واقعی، تقویت تولید و ایجاد ابزارهای حقوقی و دیپلماتیک برای کاهش اثرات مکانیسم ماشه متمرکز کند؛ این تنها راه منطقی و عملی برای مقابله با فشارهای خارجی است.
بهشتیپور بار دیگر بر ضرورت گفتوگوی واقعبینانه با افکار عمومی تأکید کرد و گفت: اعتماد عمومی و امید به آینده، محور اصلی مقاوم ساختن اقتصاد کشور در برابر فشارهای خارجی است. اصلاحات داخلی، تقویت تولید و مدیریت فضای روانی جامعه میتواند از بروز رفتارهای هیجانی و شوکهای اقتصادی جلوگیری کند. اگر هدف ما تأمین امنیت پایدار است، منطقیتر این است که تمرکز خود را بر ارتقای توان دفاعی متعارف، تقویت دیپلماسی فعال و افزایش ظرفیتهای ملی بگذاریم. همچنین مطرحکردن بحث ساخت بمب هستهای در شرایط فعلی میتواند موجب دوگانگی در سیاست داخلی و تشویش اذهان عمومی شود؛ لذا شایسته است که منابع فکری و عملی کشور صرف اصلاحات ساختاری، تقویت تولید و افزایش آمادگی دفاعی متعارف شود.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام