به گزارش ایکنا، بچهها روشنایی زندگی هستند اما همین روشناییها اکنون تبدیل شدهاند به نقطه مشترک هدفگذاری کافیشاپها، کارخانههای بزرگ تولید خوراکی و تنقلات و البته داروخانهها. ذائقه بچههای امروز طالب مضرترین غذاها و خوراکیهای ممکن است و والدین نگران برای سلامتی فرزندان خود و گاهی حتی برای کاستن از عذاب وجدانشان با خرید مکملهای غذایی، ویتامینها و ... تلاش میکنند هرآنچه کودکشان برای سلامتی و رشد نیاز دارد را برایش فراهم کنند.
هفته کودک بهانهای شد برای بررسی همین مسئله که چرا ذائقه کودکان ما تغییر کرده و آیا مصرف مکملها، ویتامینها و ... میتواند مواد مورد نیاز بدن کودکان را تأمین کند؟ آیا این هزاران قلم قرص و شربت و کپسول که قفسههای زیادی از داروخانهها را به خود اخصاص داده میتواند جایگزین مناسبی برای مواد غذایی مورد نیاز کودک باشد که از طریق خوردن غذاهای سالم به دست نیاورده است؟
غلامرضا محمدی فارسانی، دانشیار گروه تغذیه بالینی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با ایکنا به سؤالات مطرح در این زمینه که دغدغه بسیاری از والدین نیز هست پاسخ داد و در پاسخ به این سؤال که چرا ذائقه کودکان ما به سمت مصرف فستفودها و تنقلات مضر رفته است؟ گفت: اگر میخواهیم بدانیم چرا ذائقه کودکان به سمت خاصی گرایش پیدا میکند، باید به این نکته توجه کنیم که پایههای ذائقه از «دوره شیرخوارگی» شکل میگیرد. اینکه متخصصان تغذیه به والدین تأکید میکنند که در ششماه اول زندگی کودک، بر اساس دستورالعملهای تغذیهای، فقط شیر مادر و در ششماه دوم، غذای کمکی بدون هیچ افزودنی مانند نمک، شکر یا ادویه به کودک داده شود و در سال دوم زندگی کودک نیز ترکیبات غذایی بر اساس پروتکلهای مشخص تعیین میشود، به همین دلیل است.
وی تصریح کرد: اگر از دوران شیرخوارگی به تغذیه کودک دقت کنیم و پس از دو سالگی که او غذای کامل خانواده را میخورد، ذائقهاش را به درستی شکل بدهیم، به طور ناخودآگاه گرایش غذایی او را از اول مدیریت کردهایم. بنابراین، اگر قرار است تغییر مثبتی ایجاد کنیم، بهتر است از بدو تولد به تغذیه فرزندمان توجه داشته باشیم.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه داد: نکته بعدی توجه به گرایش ذاتی انسان به برخی غذاها، مانند غذاهای چرب، به دلیل انرژی و حس رضایتی که ایجاد میکنند، است. در بزرگسالان نیز همینگونه است که بین غذایی که چرب نیست و غذایی که چرب است، انتخاب ما غذای چرب است. این گرایش ذاتی است اما آنچه این گرایش را تقویت میکند، عادات خانوادگی است. اگر مادری دغدغه سلامت فرزندش را دارد، اول از همه باید برنامه غذایی خانواده را اصلاح کند؛ غذای کمچرب و سالم بپزد و از روشهای پخت سالمتر استفاده کند.
وی تصریح کرد: وقتی خودمان مدام غذاهای سرخکرده و چرب مصرف میکنیم، کودک نیز به طور طبیعی به سمت این غذاها گرایش پیدا میکند. همین گرایش ذاتی و اینکه بچهها در خانواده مصرف این غذاها را یاد میگیرند موجب تمایل بیشتر بچهها به غذاهای سرخ کردنی و چرب شده است.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: گاهی نیز به طور ناخودآگاه با رفتارهایمان تجربیات مثبت را با این غذاها گره میزنیم. مثلاً وقتی برای تفریح به پارک میرویم و در آنجا به کودک فستفود میدهیم، در ذهن او یک خاطره خوش با آن غذا ثبت میشود. این روند میتواند بسیار آسیبزا باشد. بنابراین، اگر خواهان تغییر هستیم، این تغییر باید از سطح والدین آغاز شود. یعنی هم ذائقه بچهها را به پخت غذاهای ناسلام در خانه به سمت غذاهای سرخ کردنی و فست فودی نبریم و هم این نوع غذاها را به عنوان جایزه و در زمانهای تفریح و شادی به بچهها ندهیم تا نگرش بسیار مثبتی به این نوع غذاها پیدا نکنند.
دانشیار گروه تغذیه بالینی دانشگاه علوم پزشکی تهران در پاسخ به این سؤال که در شرایط کنونی چگونه کودکان را به مصرف غذاهای سالم تشویق کنیم؟ گفت: اگر کودکان را در فرآیند انتخاب و تهیه غذا مشارکت دهیم موجب تشویق آنها به خوردن غذاهای سالمتر خواهیم شد. البته نه به این معنا که به اجبار فقط غذاهای آبپز به او بدهیم، بلکه از او نظر بخواهیم که مثلاً برای صبحانه فردا چه چیزی دوست داری؟ و از بین گزینههای پیشنهادی، غذاهای خوشمزه اما سالم را به او معرفی کنیم. یا در وعدههای ناهار و شام، از چربیهای سالمتر در پخت غذاها استفاده کنیم و اگر هم قرار است غذای سرخکرده درست کنیم، با کمترین روغن و از روغنهای سالم استفاده کنیم تا حداقل آسیب به کودک برسد.
وی تصریح کرد: والدین باید بدانند مسئول تغذیه فرزندان خود هستند که باید برای این مسئله مهم وقت صرف کنند.
فارسانی در پاسخ به این سؤال که آیا مکملها میتوانند جایگزین ترکیبات غذایی شوند؟ گفت: مطمئناً خیر. اولویت ما همیشه باید تأمین نیازهای بدن از طریق غذای طبیعی باشد. بدن فرزند ما برای رشد کامل، افزایش قد، تمرکز داشتن و ... باید به اندازه کافی از درشت مغذیها یعنی گروههای غذایی اصلی نان و غلات سالم، میوهها، سبزیجات، لبنیات، پروتئینها (مانند گوشت، مرغ، حبوبات یا سویا) مصرف کند. کودک ما اگر طبق هرم گروههای غذایی به اندازه کافی نان و غلات سالم، میوه، سبزیجات، لبنیات، ترکیبات پروتئینی مثل حبوبات و سویا استفاده کند و دریافت چربیهای کودک مدیریت شود، هیچ نیازی به مکمل ندارد.
وی به این مسئله مهم نیز اشاره کرد که بر اساس پروتکلهای وزارت بهداشت یا تشخیص پزشک، ممکن است مصرف مکمل برای گروههای سنی خاص توصیه شود و گفت: به غیر از این موارد، به هیچ وجه توصیه نمیکنیم که مثلاً برای اینکه قد کودک بلندتر شود یا کمتر بیمار شود به مصرف مکملها روی بیاورند.
این متخصص تغذیه در پاسخ به این سؤال که مصرف خودسرانه و بدون تجویز پزشک مکملهای غذایی برای کودکان چه خطراتی دارد؟ گفت: برخی مواقع نیاز است مکملهایی به فرزندان داده شود که والدین باید این مورد را پیگیری و ارزیابی کنند. درمانگر، کارشناس تغذیه و پزشک معالج کودک بر اساس آزمایشهایی که از کودک میگیرد، ممکن است مکملی برای کودک ما تجویز کند اما به این بهانه که اطرافیان و نزدیکان ما به فرزند خودشان مکملی دادهاند که قدش بلند شده و ... اصلاً نباید از مکمل استفاده کرد چون بسیاری از این مکملها نه تنها نیازهای غذایی فرزندمان را تأمین نمیکنند، بلکه میتوانند منجر به مسمومیت ناشی از دریافت بیش از حد یک ماده مغذی شوند و روند درمان را بسیار پیچیدهتر کنند.
وی خاطرنشان کرد: در واقع با دادن مکملهای غیر ضروری و تجویز نشده توسط پزشک نه تنها سودی به کودک نمیرسانیم، بلکه ممکن است عوارضی به او تحمیل کنیم که شاید اثرات آن بلافاصله مشخص نباشد، اما چهار یا پنج سال بعد به شکل مشکلاتی جدی مانند نارسایی کلیوی به دلیل عدم دفع صحیح مواد زائد خود را نشان دهد که قابل جبران نیست.
این متخصص تغذیه در پاسخ به این سؤال که آیا ممکن است مصرف این مکملها موجب چاقی کودکان شود؟ گفت: باید توجه داشت که برخی از این مکملها مستقیماً به کبد آسیب میزنند، برخی بر کلیهها اثر منفی میگذارند و بعضی دیگر باعث رسوب ترکیبات مضر در سایر اندامهای بدن میشوند. حتی عارضههای مغزی نیز از جمله احتمالات است، چرا که ویتامینهای محلول در چربی ( مانند A و D ) در بدن ذخیره شده و مقادیر زیاد آنها میتوانند عوارض جدی در اندامهای مختلف ایجاد کنند.
دانشیار گروه تغذیه بالینی دانشگاه علوم پزشکی تهران اضافه کرد: نکته دیگر این است که گاهی مصرف مکملها، اشتها و تمایل به خوردن را در کودکان به شکل غیرطبیعی افزایش میدهد. این امر باعث میشود میل آنها به مصرف مواد غذایی پرکالری مانند برنج، تنقلات ناسالم، غذاهای سرخکرده و فستفودها بیشتر شود. بنابراین، یک دسته از عوارض، اختصاصاً به ارگانهای مختلف مربوط و دسته دیگر با افزایش کلی دریافت غذایی، منجر به اضافه وزن و چاقی میشود. همین چاقی، خود زمینهساز بیماریهای متعددی مانند دیابت، فشار خون بالا، اختلالات چربی خون و کبد چرب میشود که متأسفانه درمان آنها به سادگی ممکن نیست.
وی در پاسخ به این سؤال که آی ممکن است این مکملها موجب بلوغ زودرس در فرزندان ما شوند؟ گفت: مکملها به طور قطع ارگانهای مختلف بدن را تحت تأثیر قرار میدهند. این تأثیرات میتواند مستقیم یا غیرمستقیم باشد و سیستمهای حیاتی از جمله مغز، تولید مثل، گوارش و قلب و عروق فرزند ما را درگیر کند و زمانی که این آسیبها رخ دهد، به سادگی قابل جبران نخواهد بود.
انتهای پیام