به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) و رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 30 بهمن ماه در ادامه سلسله مباحث «حکمرانی در قرآن» با بیان اینکه جامعه و دولتسازی، الگوهای متنوعی دارد، گفت: برخی از این الگوها به اقتصاد اهمیت میدهند و جامعهسازی آنان هم در این راستاست. دسته دیگر دولتسازی مبتنی بر رویکرد سیاستگرا دارند که براساس سلطه بر دیگران تعریف میشود و کار آنان غارت دیگران و حمله به کشورهای دیگر است.
وی افزود: دسته سوم هم دولتسازی فرهنگی است که به دو دسته تقسیم میشود؛ یکی دولتسازی مبتنی بر فریب و اغواگرایی و در یک کلام، روش ماکیاولیستی؛ نظام رسانهای که امروز در بسیاری از کشورها فعال است مبتنی بر این رویکرد است ولی هیچکدام از این رویکردها مورد قبول قرآن نیست.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اضافه کرد: اسلام رویکرد فرهنگی را قبول دارد ولی نه رویکرد فرهنگی که به آن اشاره شد، بلکه رویکرد فرهنگی مبتنی بر توحید؛ در فرهنگ توحیدی، رشد و پیشرفت همه انسانها مدنظر و سیاست و اقتصاد و منافع مردم هم در ذیل توحید مورد توجه است و دولتسازی در این بستر، عاقلانه و عادلانه است و شکلگیری باندهای قدرت و ثروت در چنین جامعهای ممنوع است.
لکزایی با بیان اینکه آیه 5 سوره نساء «وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا؛ و اموال خود را كه خداوند آن را وسيله قوام [زندگى] شما قرار داده به سفيهان مدهيد و[لى] از [عوايد] آن به ايشان بخورانيد و آنان را پوشاك دهيد و با آنان سخنى پسنديده بگوييد»، یکی از آیات محوری در زمینه دولتسازی قرآنی است، گفت: آیه درباره تلفیق عقلانیت و مدیریت اقتصادی و درباره سرپرستی یتیمان است، خداوند فرموده است که مدیریت و اموال جامعه را به سفها نسپارید و به خصوص مراقب مال یتیمان باشید، همچنین تاکید دارد که گردش ثروت موجب قوام و بقای جامعه است کمااینکه گردش خون باعث حیات انسان، لذا مدیریت مالی و اقتصادی نباید در دست انسانهای کم خرد و غیرمتخصص قرار بگیرد. البته منحصر به حکمرانی اقتصادی هم نیست و سایر عرصهها را هم در بر میگیرد و اینکه مدیریتها، باید به افراد قوی، عالم و امین واگذار شود.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) اظهار کرد: بر این اساس، وقتی یک کارخانه تعطیل شود همه جامعه صدمه میبیند و نه عده محدودی، لذا سیستم قضایی و اقتصادی عاقلانه و عادلانه باید این مسئله را مدیریت کند، اگر کارخانهای دچار مشکل است نباید آن را تعطیل کرد بلکه باید راه چاره اندیشید. نتیجه واگذاری اموال به افراد سالم و کاردان، سبب حفظ مال و سودآوری است که باعث تامین نیازهای مادی یتیمان و فقرا هم میشود.
لکزایی بیان کرد: در انتهای آیه هم تاکید فرموده که؛ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا، با آنان طبق قول معروف و عرف و عقلپسند سخن بگویید. یعنی طوری نباشد که یتیم و فقیر و مسکین احساس کند وقتی شما به او کمک میکنید اخلاق را زیر پا میگذارید و کرامتش حفظ نمیشود؛ پس نتیجه حاکمیت مدیریت دینی، رعایت اخلاق در امور اقتصادی و اجتماعی و حفظ کرامت انسانها است.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه ما باید افتخار کنیم که 1400 سال پیش چنین قوانینی از طریق قرآن به پیامبر(ص) نازل شده و از یتیمان به عنوان ضعیفترین قشر جامعه حمایت کرده است، تصریح کرد: در ادامه آیات فرموده است که یتیمان را بسنجید اگر به سن رشد و کارآمدی و خردمندی رسیدهاند، اموالشان را در اختیار آنان قرار دهید و در اموالشان تصرف نکنید (وَابْتَلُوا الْيَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ يَكْبَرُوا وَمَنْ كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا).
وی اضافه کرد: همچنین حکم برداشتن دستمزد به خاطر حفظ مال آنها را هم بیان کرده و فرموده است که اگر سرمایه دارید دستمزد برندارید و عفت بورزید ولی اگر احتیاج دارید طبق عرف بردارید که الان عرف در قالب مقررات و قوانین جامعه تعیین شده است ولی در گذشته مشخص نبود. خداوند هشدار داده که اگر تصرفات شخصی و جعلی بکنید، خداوند برای حسابرسی کافی است. یعنی در نظام اسلامی، متولیان امور کشور به خصوص امور اقتصادی، باید بدانند خدا حسابرس است و اگر به این مسئله باور داشته باشند اختلاس و فساد رخ نمیدهد.
وی با اشاره به آیات 7 تا 12 این سوره که به ارث و تقسیم آن اختصاص دارد، اظهار کرد: در جاهلیت معمولا خانمها ارث نداشتند ولی آیه تعیین تکلیف و ارث هر کدام را مشخص کرده است و تاکید هم دارد که پرداخت ارث واجب است؛ حتی فرموده اگر کسانی در جلسه تقسیم ارث حضور دارند به آنان هم بدهید و با مهربانی و سخن نیک با آنان مواجه شوید؛ وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا؛ در این آیات اگر دقت کنیم میبینیم چقدر خداوند بر قول سلیم و سخن خوش تاکید دارد.
لکزایی با اشاره به آیه 9 «وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَلْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا» با بیان اینکه آیه دو معنا دارد، افزود: معنای اول؛ ممکن است فردی در حال از دنیا رفتن است و برخی پا در میانی میکنند که اموالت را در راه خیر و وقف وصیت کن در حالی که خود او فرزندان کوچکی دارد و به این مال نیاز دارند؛ بنابراین این پادرمیانی درست نیست و این افراد نباید چیزی را که خودشان دوست ندارند انجام دهند، البته در اینجا اگر فرد وصیتی هم کرد به اندازه یک سوم بیشتر نمیتوان به وصیت او عمل کرد.
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: معنای دوم این است که اگر فرد، مرده است در تقسیم ارث او دقت لازم را داشته باشید و مراقب افراد ضعیف باشید. اگر دور محتضر بودید حرف درست و سدید بزنید نه چیزی که به ضرر فرزندان متوفا است و از ظلم بپرهیزید و مطابق عدالت رفتار کنید. خداوند در آیه دهم تهدید کرده اگر کسی از این قوانین تخطی و تخلف کند ممکن است همین سرنوشت در دنیا بر سر فرزندانش جاری شود و عذاب اخروی هم دارد و خوردن مال یتیم را به خوردن آتش تجسم کرده است.
وی با بیان اینکه در آیات بعد میزان ارث را معین کرده است، از جمله اینکه سهم ارث دختر نصف پسر است، تصریح کرد: در آیات 11 و 12 فرموده است: خداوند به شما درباره فرزندانتان سفارش مىكند سهم پسر چون سهم دو دختر است و اگر [همه ورثه] دختر [و] از دو تن بيشتر باشند سهم آنان دو سوم ماترك است و اگر [دخترى كه ارث مى برد] يكى باشد نيمى از ميراث از آن اوست و براى هر يك از پدر و مادر وى [=متوفى] يك ششم از ماترك [مقرر شده] است اين در صورتى است كه [متوفى] فرزندى داشته باشد ولى اگر فرزندى نداشته باشد و [تنها] پدر و مادرش از او ارث برند براى مادرش يك سوم است [و بقيه را پدر مى برد] و اگر او برادرانى داشته باشد مادرش يك ششم مىبرد [البته همه اينها] پس از انجام وصيتى است كه او بدان سفارش كرده يا دينى [كه بايد استثنا شود] شما نمىدانيد پدران و فرزندانتان كدام يك براى شما سودمندترند [اين] فرضى است از جانب خدا زيرا خداوند داناى حكيم است؛ و نيمى از ميراث همسرانتان از آن شما [شوهران] است اگر آنان فرزندى نداشته باشند و اگر فرزندى داشته باشند يك چهارم ماترك آنان از آن شماست [البته] پس از انجام وصيتى كه بدان سفارش كرده اند يا دينى [كه بايد استثنا شود] و يك چهارم از ميراث شما براى آنان است اگر شما فرزندى نداشته باشيد و اگر فرزندى داشته باشيد يك هشتم براى ميراث شما از ايشان خواهد بود [البته] پس از انجام وصيتى كه بدان سفارش كرده ايد يا د ينى [كه بايد استثنا شود] و اگر مرد يا زنى كه از او ارث مى برند كلاله [=بى فرزند و بى پدر و مادر] باشد و براى او برادر يا خواهرى باشد پس براى هر يك از آن دو يك ششم [ماترك] است و اگر آنان بيش از اين باشند در يك سوم [ماترك] مشاركت دارند [البته] پس از انجام وصيتى كه بدان سفارش شده يا دينى كه [بايد استثنا شود به شرط آنكه از اين طريق] زيانى [به ورثه] نرساند اين است سفارش خدا و خداست كه داناى بردبار است.
لکزایی افزود: بحث بعدی در آیه در مورد کلاله است؛ کلاله یعنی کسی که نه پدر و مادر و نه بچه دارد، ولی یک خواهر و یک برادر دارد که به هر کدام یک ششم میرسد ولی اگر بیش از یک خواهر یا برادر دارد شریک در یک سوم خواهند بود و البته بعد از پرداخت دِین متوفا و عمل به وصیت او، البته در اینجا تعبیر غیرمضار (بدون ضرر رساندن به وراث) را هم آورده که هم قید برای دِین و هم قید برای وصیت است یعنی اگر متوفا بیش از یک سوم وصیت کرده امرش نافذ نیست یا ممکن است دِین براساس سند جعلی باشد که باز چون به ضرر وراث است نافذ نیست.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: در آیات 13 و 14 هم تاکید دارد که اینها حدود الهی است و اگر از آن تبیعت کند وارد بهشت میشود و اگر تخطی کند وارد جهنم شده و در آن خالد هستند و عذاب دردناکی برای آنان وجود دارد.
وی با بیان اینکه از آیه 15 به راهکارهای حفاظت از خانواده پرداخته است، گفت: در آیه 15 فرموده است: «وَاللَّاتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا» زنانی که مرتکب زنا شوند آنان را در خانه حبس کنید تا بمیرند (البته این حکم بعدا براساس آیه دوم سوره نور به صد جلد تازیانه تغییر یافت)؛ نکته جالب آیه اینکه باید برای اثبات زنا چهار مرد شاهد باشند؛ حال جای این سؤال وجود دارد که اگر 4 مرد مسلمان در جایی باشند اجازه میدهند زنی مسلمان مرتکب فحشا شود؟ و از طرفی آیا آن زن به خود اجازه این کار را میدهد؟ یعنی به راحتی نمیتوان به زنی تهمت زد.
لکزایی اظهار کرد: این ماجرای اخیری که در اهواز رخ داد قطعا و صددرصد خلاف شرع و دین است؛ دین چنین اجازهای نمیدهد که مردی با یک توهم، خودش ببرد و بدوزد و مجازات کند و نام این کار جاهلی را غیرت بگذارد؛ بلکه باید 4 مرد شهادت بدهند و اگر شهادت دادند حکم توسط دولت اسلامی اجرا شود و طبق آیه دوم سوره نور حکم آن 100 ضربه شلاق است و آن هم ضابطه دارد. اگر مردی هم مرتکب زنا شد حد بر او جاری کند و اگر هر کدام از این زنان و مردان توبه کردند آنها را ببخشید و کاری با آنان نداشته باشید.
وی تاکید کرد: غیرت این است که حکم خدا جاری شود نه اینکه انسان نفسانیات خود را به نام غیرت ترویج کند.
انتهای پیام