اگر قرآن به مثابه زبان تلقی شود جهان‌بینی ایجاد می‌کند
کد خبر: 4200307
تاریخ انتشار : ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۷
ابوالفضل خوش‌منش:

اگر قرآن به مثابه زبان تلقی شود جهان‌بینی ایجاد می‌کند

استاد دانشگاه تهران ضمن اشاره به تاکید مرحوم لسانی فشارکی به آموزش قرآن به مثابه زبان تاکید کرد: از نظر ایشان اگر قرآن به مثابه زبان تلقی شود و به مثابه زبان تعلیم و تعلم شود، در بارور سازی فکر و روح انسان‌ها اثر خواهد گذاشت.

به گزارش ایکنا، نشست «آموزش قرآن به مثابه «زبان» یا «متن»؟ بازخوانی رویکرد دکتر محمدعلی لسانی فشارکی» با سخنرانی ابوالفضل خوش‌منش؛ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، شنبه 28 بهمن در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

استاد لسانی فشارکی در بیان، در بنان، در زبان بدن، برای تعلیم، تربیت، تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت، لحظه‌ای و ثانیه‌ای را از کف نمی‌داد. درباره روش استاد حرف خیلی زیاد است، حتی نقد هم به روش استاد ممکن است وجود داشته باشد که البته استاد برای نقد بزرگان شروط سختی داشتند ولی با آن شروط می‌توان خود استاد را نقد کرد و برخی مطالب را در این زمینه گفت. اگر من چیزی عرض می‌کنم از باب شخصیت‌زدگی نیست و واقعا بیان زیسته‌ها، گفته‌ها، شنیده‌ها و ظرفیت‌ها است.

چند سال قبل نشستی به نام ظهر دلنشین برای ایشان برگزار شد و به بنده هم گفتند تو هم بیا صحبت کن. من آنجا خاطره‌ای از استاد گفتم و بعد پرسیدم در همین جمع، کسانی که اسم استاد را شنیدند و اینجا نشستند چه کسانی هستند. بعد آنها خودشان را معرفی کردند، یکی دکترای ادبیات داشت، یکی روانشناسی، یکی مدیریت، البته دکترای علوم قرآن و حدیث هم میانشان بود. بعد این نکته را گفتم اگر یکی از اساتید قرآن و حدیث بخواهند جایی صحبت کنند، اغلب کسانی که در آن جلسه حضور دارند از شاگردان همان رشته هستند ولی برای ایشان از رشته‌ها و تخصص‌های مختلف جمع شدند تا پرسش‌های خودشان را مطرح کنند و جواب‌هایی را از استاد بر مبنای قرآن دریافت کنند که هرگز چنین چیزی را جای دیگری نیافتند و نمی‌یابند.

 

قرآن را به مثابه زبان در نظر بگیرید

استاد لسانی فشارکی در یکی از بحث‌هایشان گفتند در قرآن همانگونه که نور هست، شفا هست، هدی هست، زبان هم هست، آن هم یک زبان منحصر به فرد خودش که زبان مادری هیچ قومی هم نیست. بنده زمانی که این سخنان را از استاد می‌شنیدم کار تعلیم و تعلم زبانی و قرآنی کرده بودم. حرف استاد این بود که گفت قرآن را به مثابه زبان در نظر بگیرید و ظرفیت‌هایی که این موضوع دارد را پیدا کنید. از طرفی ذهن من درگیر مسائل زبانی بود به ویژه زبان فرانسه، خصوصا اینکه فرانسوی‌ها در زمینه بسط و ترویج زبان خودشان خیلی کار کردند.

این قوه نطق که اینقدر حقانیت در آن است که خدا به آن قسم بخورد؛ برای این نطق، خدا چه سازه‌های متنوعی به کار می‌گیرد تا نطق انجام بپذیرد و خدا هم به آن قسم می‌خورد. سازه‌های مختلفی باید با هم عمل کند و فعال شود. قرآن هم کلام خدای زبان‌آفرین است. شاعر می‌گوید: به نام خداوند جان آفرین، حکیم سخن در زبان آفرین. ایشان از چه کسی الهام گرفته؟ از کسی که گفته: به نام خداوند جان و خرد، کزین برتر اندیشه برنگذرد. هم الهام فردوسی از قرآن است و هم ریشه در چندین هزار سال معتقدات ما قبل از اسلام دارد.

استاد می‌گفتند ما کلمه روخوانی را قبول نداریم. روخوانی که مهارت دیدن و تبدیل علائم گفتاری به علائم شنیداری باشد را قبول نداریم. اصلش روانخوانی است. اصلش با گوش است با این فرمول که گوش دریچه قلب است و قلب دریچه روح است. من این چیزهایی که استاد به ما یاد دادند را به افراد مختلف در کشورهای مختلف تعلیم دادم، آنها به من گفتند تو به ما جرأتی برای انس با قرآن دادی که اصلا فکرش را نمی‌کردیم.

من یک مثالی درباره ظرفیت آموزشی قرآن عرض کنم و آن سوره قارعه است. «القارعه» که یک خبر است در آیه بعدی تبدیل می‌شود به یک جمله طولانی‌تر و با یک اسم استفهام یک جمله جدید ایجاد می‌شود. در گام بعد با اسم و فعل و مفعول یک جمله ساخته می‌شود. بعد که پرسش در ذهن جا افتاد خداوند به آن پاسخ می‌دهد و به سبک همین ساختار و به همین سیاق جملاتی ساخته می‌شود و تفصیل پیدا می‌کند.

من یک زمانی که مسئولیتی داشتم سراغ دپارتمان‌های زبان رفتم، گفتم ما هر چقدر هزینه‌اش شود تقبل می‌کنیم شما متد آموزش زبان مبتنی بر قواعد درست و تاییدشده آموزش زبان برای قرآن و قرآن‌آموزان بنویسید که مرحله به مرحله، هم ذهن اینها درگیر شود، هم رشد پیدا کند و هم شبکه‌های مفهومی و معنایی در ذهن اینها به تدریج شکل بگیرد و ذهن اینها فعال شود. این آموزش باید به شکلی باشد که وقتی به قرآن‌آموز می‌گویی «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ» خودش ببیند خدا دارد در آیات بعد خلق را بسط می‌دهد و بعد اقرأ را بسط می‌دهد. باید این سیر مفهومی، این سیر بسط در کلام را قرآن‌آموز یاد بگیرد.

 

بهره ما از قرآن به حلال و حرام محدود شده

الآن بهره ما از قرآن چیست؟ بهره کشور از قرآن چیست؟ کسانی که گریزان شدند که بحثش جداست ولی اگر از کسانی که پای کار ایستادند سوال کنی قرآن جایگاهش کجاست خیلی تلاش کنند شاید بگویند بهره‌هایی از موضوع حلال و حرام داریم. از 6000 آیه قرآن 500 آیه احکام است که برخی شاید مکررات باشد، می‌رسد به چیزی حدود 200 یا 300 آیه. بقیه‌اش چه؟ قرآن واقعا در فکر ما، در مدنیت ما، در معنویت ما چقدر حضور دارد؟ در همه سخنرانی‌ها این مطالب پای ثابت است ولی راهکاری که استاد لسانی فشارکی به ما ارائه دادند این بود اگر قرآن به مثابه زبان تلقی شود و به مثابه زبان تعلیم و تعلم شود، در بارور سازی فکر و روح انسان‌ها اثر خواهد گذاشت.

اگر قرآن به مثابه زبان تعلیم داده شود آرام‌آرام جهان‌بینی ایجاد می‌کند. به قرن بیستم گفتند قرن «فلسفه زبان» از بس فلسفه زبان هم شکوفا شد و هم ظرفیت داشت. حتی برخی صاحب‌نظران گفتند زبان خانه ما است و ما از در و پنجره این خانه جهان را می‌بینیم. اگر در زبان فردوسی هستی، اگر در زبان سعدی هستی، از این دریچه جهان را می‌بینی. بر همین اساس کسی که در 5 سالگی قرآن را فرابگیرد و قرآن در قلبش جای خودش را پیدا کند این شخصیت با یک شخصیت دیگر قابل مقایسه نخواهد بود.

انتهای پیام
captcha